مقدمه مترجم:
 
ترس انقلابات مشابه انقلاب اکتبر،قدرت طبقه کارگر متشکل در اروپا و آمریکا در اتحادیه ها و احزاب سوسیالیستی ، دولت رفاه و رفرمهایی به نفع طبقه کارگر را به بورژوازی این کشورها در نیمه اوایل قرن بیست تا اواخر دهه ۷۰ تحمیل کرد. اتحادیه های قدرتمند کارگری و احزاب سوسیالیستی و کمونیستی با نفوذ و قدرتمند در امریکا باعث گردیدند که بورژوازی به رهبری دمکرات ها و روزولت طرح( پیمان جدید،New Deal، که شامل یک سری از برنامه های اصلاحی و رفرمهای مالی و پروژه های کار همگانی و کمکهای دولتی به کشاورزان ، بیکاران و جوانان و سالمندان ، که مورخین از آن به  « تسکینی» برای بیکاران و فقرا، اسم می برند ،  می شد ) را برای جلوگیری از انفجار اجتماعی و قدرت گیری احزاب سوسیالیستی در آمریکا بپذیرد. در اروپا هم پذیرش  دولت رفاه و اقتصاد کینزی از طرف بورژوازی دقیقا به همین خاطر وجود تشکیلات های قدرتمند کارگری و ترس از تکرار انقلاباتی شبیه انقلاب اکتبر بود. با شروع بحران اقتصادی دهه هفتاد و توقف شکوفایی اقتصادی  بعد از جنگ دوم و شروع رکود اقتصادی و بحران انباشت، بار دیگر بورژوازی غرب را به صرافت پس گرفتن رفرمهای دوران شکوفایی بعد از جنگ و تخریب تشکلهای کارگری قدرتمند انداخت. تاچر و ریگان و قدرت گیری آنها نتیجه این بحران و صرافت بورژوازی برای باز پس گیری آن رفرمهای تحمیل شده در دوران رکود و دوران بعد از جنگ دوم است. حمله به تشکلهای کارگری در آمریکا و اروپا را، باز شدن درهای اقیانوس بی کران کارگر ارزان در چین و آسیای شرقی، اختراع موتور جت برای سرکشی سریع به محلهای سرمایه گذاری با هواپیماهای مجهز به این موتور،  کامپیوتر و اینترنت و امکان کنترل کارخانه از راه دور  برای سرمایه داران امریکایی و اروپایی را ممکن کرد . مشاغل تولیدی و صنعتی از اروپا و آمریکا به آسیا و آمریکای لاتین و محلهای کار ارزان مهاجرت کرده و کارگر صنعتی و متشکل در اروپا و آمریکا بیکار گشته و یا مجبور به قبول مشاغل خدماتی می گردند. اتحادیه ها اعضای خود را از دست داده و به دلایلی که اینجا فرصت اشاره به آن نیست بی اثر گشته و از اتحادیه برای کارگر تبدیل به اتحادیه علیه کارگر می گردند و عملا تبدیل به ارگانهای کنترل کننده کارگران و مانع اقدام های کارگری پیشرو بر علیه کارفرما می گردند. ریگانیسم و تاچریسم سمبل حمله به اتحادیه ها و دست آوردهای پیشرو طبقه کارگر اروپا و خدمات و رفاه اجتماعی است. فروپاشی دیوار برلین و بلوک شرق عملا هرگونه ایده برابری طلبانه را با خود به حضیض برده و میدانی خالی از رقیب را برای قطب پیروز جهت تاخت و تاز به تمامی حقوق و مزایای کسب شده تا کنونی مهیا می کند. بورژوازی تمام حقوق کسب شده را یکی به یکی از طبقه کارگر پس می گیرد و فقر و بیکاری و بی حقوق غیر قابل تصوری را به طبقه کارگر در اروپا و امریکا و دیگر کشورها تحمیل می کند. این حملات که بیشتر به سرمایه داری نیو لیبرال ( سرمایه داری افسار گسیخته) مشهور است سیاست اصلی سرمایه داری حاکم و پیروز می گردد. در نتیجه این سیاست ها فقر شدید و عقب گرد همه جانبه ای به دنیا از منظر رفاه و و آسایش و امنیت به شهروندان جهان تحمیل می گردد. نتیجه این عقب گرد فقر و بی حقوق و جنگ و ویرانی برای اکثریت شهروندان کارگر و زحمتکش جهان است  و در قطب دیگر تولد ثروتمند انی که ثروت های افسانه ای در سایه این نظم نابرابر و ضد کارگر انباشته اند،. کسانی همچون جف بزوس مالک آمازون، که برای سرگرمی راکت به فضا پرتاب می کند، . اما هیچ جامعه ای در برابر ظلم و فقر و استثمار بی عمل و لاقید نخواهد بود، حکم بقا چنین است که جوامع دست به مقاومت می زنند. طبقه کارگر در اروپا و آمریکا بار دیگر با تکیه بر سنت مبارزاتی غنی ای که دارد مصمم به مقاومت گشته و شروع اعتصابات و تولد دوباره اتحادیه های واقعی کارگری دال بر سوت آغاز این مبارزه طبقه کارگر است.
 
آمازون اولین اعتصاب اش را در بریتانیا تجربه کرد.
 
نویسنده:
تاج علی  
 
دیروز، کارکنان آمازون در انبار شهر کووِنتری بریتانیا، کاری انجام دادند که هیچ کارگر بریتانیایی ای در این کمپانی انجام نداده است: آنها دست از کار کشیدند.
 
ساعت ۵ بامداد است و امین در بیرون انبار آمازون در شهر کووِنتری روی خط پیکت ایستاده است. او یکی از صدها کارگر آمازون است که اولین بار در بریتانیا در یک اعتصاب رسمی شرکت می کند واز طریق تاریخ را می سازد.
یک روز سرد زمستانی است وما دور آتش جمع شده ایم و در باره این لحظه مهم بحث می کنیم.
علی الان سه سال است که در این محل کار می کند. او هیچ وقت فکر نمی کرد که یک روزی خودش را روی خط پیکت ببیند، اما امین می گوید هیچ انتخاب دیگری نداشت. «مخارج زندگی سیر صعودی دارد. شرایط  نه فقط برای من بلکه برای همه مردم در سرتاسر بریتانیا واقعاً، واقعاً سخت است. قیمتها روبه افزایش است. قیمتهای انرژی واقعا مسخره است. وقتی باید معاش یک خانواده را هم تأمین کنید شرایط حتی سخت ترهم
می شود.»
شخص دیگری که کنار آتش ایستاده اسمش مارک هست، ایشان هم در آمازون چهار سال کار کرده است. مارک توضیح می‌دهد : «هیچ جای دیگری نبود که برویم.»
مردمان زیادی امورشان به این مشاغل وابسته است و لایق پول بسیار بیشتری هستند. جایز نیست روی خط فقر زندگی کنید وقتی که برای یکی از ثروتمند ترین کمپانیهای جهان کار می کنید.
 
مارک حق دارد. آمازون یکی از سودآورترین کمپانیهای این سیاره است. درآمد و بازده سالانه این شرکت در  سال ۲۰۲۰ میلادی مبلغی بیش از ۳۸۶ میلیون دلار بود. در زمان پاندمیک وقتی که اغلب مغازه ها در خیابان بسته بودند ،این فروشگاههای آنلاین آمازون بودند که بیشترین سود را از این موقعیت نسیب خود کردند. در آن سال فروش این فروشگاهها فقط در بریتانیا ۵۱ درصد افزایش داشت و به ۱۹٫۴ میلیون پوند رسید. علاوه بر سود ۲۰۴ میلیون پوندی ای که نسیب آمازون در آن سال گردید، این شرکت فقط مبلغ ۱۰٫۸ میلیون پوند مالیات در سال ۲۰۲۱ به دولت پرداخت کرد.
مارک می گوید: ما درحال نجات جان مردم در زمان پاندمیک نبودیم، اما هنوز مشغول به کار بودیم . نزدیک به هشت صد نفر هر شب در انبار آمازون کار می کردیم. در آن موقع من ای میلی داشتم که نشان میداد که یک کارگر کلیدی برای محل کارم بودم، اگر پلیس می خواست در زمان پاندمیک جلو رفتن من را به محل کارم بگیرد. بعد از دو سال اما من هنوز کارگر غیر ماهر هستم!
با وصف این شرایط و بحران مخارج بسیار بالای زندگی ، کارگران مبلغ پیشنهادی اضافه حقوق  ۳۰ تا پنجاه پنسی، را همچون مشتی محکم بر دهانشان می دیدند .
بنابراین در آگوست، کارگران آمازون در سرتاسر کشور  تصمیم به اقدام علیه کرگدن قلدر گرفتند. از راگبی تا روگلی تا دون کاستر و بریستول و البته کوونتری، کارگران به اعتصابات ساختارشکن( اعتصاب بدون اجازه مدیریت اتحادیه) روی آوردند.  این اعتصاب‌ها از انبارآمازون در شهر تیلبوری و کنت برعلیه مبلغ پیشنهادی سی و پنج پنس اضافه حقوق شروع شدند. هرچند غیر رسمی، اما اعتصاب ها إحساس قدرت در میان نیروی کار روحیه باخته و منکوب گشته و زیر پا لگد مال شده را به نمایش گذاشت و منجر به  افزایش اتحادیه گرایی در بین کارگران انبارهای آمازون خواهد شد. امین می گوید: من و تقریبا همه در این انبار آمازون در آن شرکت داشتیم. اعتراض ما اعتراضی بدون خشونت بود، ما حقوق ساعات اعتصاب را دریافت نکردیم. اما لازم بود که صدایمان را به گوش دیگران برسانیم.
در آن موقع به کارگران در کووِنتری پیشنهاد افزایش ۵۰ پنسی حقوق داده شد. با افزایش تصاعدی تورم، بالا رفتن قیمت اجاره خانه، و افزایش قیمت قبوض دیگر پرداختی که روبه آسمان می روند، کارگرهای مانند امین، احساس می کنند که این  افزایش ناچیزدستمزد نوعی توهین با آنهاست. هیچ کس در این باره خوشحال نبود. در دوران پاندمیک ما واقعا سخت کار کردیم و سود آمازون خیلی بالا رفت. درگیر شدن در اعتصاب های بدون تأیید رهبری اتحادیه،(اعتصابهای ساختار شکن) چیزی بود که خیلی وقت است مردم می خواستند انجام بدهند،این پیشنهاد ناچیز افزایش حقوق جرقه ای بود که آتش را روشن کرد.
در مدت اعتصاب  ساختار شکن، ( اعتصاب بدون تأیید رهبری اتحادیه)، درجه ای از هماهنگی بین کارگران با کمک گرفتن از سوسیال میدیا به عنوان ابزاری مهم برای پخش و نشر اطلاعات، در انبارهای متعدد وجود داشت. کارگران در گروه‌های تلگرامی، مدام کلیپهایی در باره اتحادیه کارگران راه آهن، بنادر و حمل ‌نقل را، که در آن مایک لینچ در تلویزیون صحبت می کرد، و اخبار اتحادیه هایی که افرایش دستمزد را برنده می شدند، به اشتراک می گذاشتند، اینجا بود که کارگران آمازون جسارت پیدا کردند که درخواست اضافه حقوق بهتر بکنند. امین می گوید؛ بیشتر مردم انگیزه شان و جسارتشان را از اینجا گرفتند و همچنین حمایت دونکاستر و رووگلی و مناطق دیگر در بریتانیا را داشتیم.
با در سر داشتن کلاه اتحادیه آتش نشانان، زهرا سلطانا، نماینده شهر کووِنتری جنوبی در پارلمان در ساعت ۶ بامداد در محل پیکت حاضر می شود.تعداد زیادی از انتخاب کننده گانش در این انبار آمازون کار می کنند و ایشان مصمم است از آنها حمایت کند.
ایشان به اکسپرس تریبون می گوید: ‘’امروز یک روز تاریخی است ، آمازون یکی از سودآورترین شرکت‌ها در تمام دنیاست. در دوره پاندمیک، آقای جف بزووس می توانست به تک تک کارگرانش هر کدام انعامهایی ۹۰۰۰۰ هزار پوندی بدهد، و هنوز به همان اندازه ثروتمند بماند و باشد که قبل از شروع پاندمیک بود.’’ ایشان ادامه می هند:
این کمپانی ای هست که در سال [۲۰۲۱] در بریتانیا  ۲۳ میلیارد پوند فروش داشته است، و به کارگرانش فقط مبلغ پنجاه پنس پیشنهاد اضافه حقوق داده است، که توهینی بیش نیست. در زمانی که ما در بحران مخارج زندگی هستیم این یک سیلی محکم به صورت شماست . طبق برآورد اتحادیه ( GMB) فقط  یک  نفر در بین هر چهار نفر از کارگران آمازون در کاوونتری می تواند قبضهای ماهانه زندگی را پرداخت کند.‌ وقتی به سلامت و ایمنی در آمازون نگاه می کنیم، این قضیه در واقع مطلقا شوک‌آور است. بیشتر از هزار جراحت جدی از سال ۲۰۱۶ تا کنون داشته ایم. از سال ۲۰۱۸ تاکنون در این شهر کاونتری فقط ۵۶ بار تلفن اورژانسی به آمبولانس داشته ایم. مردم از هوش می روند، مردم جراحات جدی ای نظیر سوختگی و  برخوردها و تصادفات تراوماتیک داشته‌ و تجربه کرده اند.
 
اتحادیه سازی
  در مدت این اعتصابات خودجوش امین و تعداد زیادی از همکارانش به اتحادیه GMB پیوسته اند.
امین اصالتاً از آفریقای غربی است. او اول به نروژ و بعد به بریتانیا مهاجرت کرده است، ایشان می گویند عضویت در اتحادیه به او در آشنا شدن با حقوق کارگران در اینجا کمک کرده است.
مثل امین، مارک هم عضو اتحادیه GMB است، او نماینده اتحادیه نیست اما برای اتحادیه سازی تلاش و تبلیغ می کند. مارک به من می گوید : بیشتر کارگران در محل مخصوص سیگار کشیدن و محلهای دیگر جمع شدن در انبار آمازون، پیش من می آیند و می پرسند چطور می شود داخل اتحادیه شد.آمازون شناخته شده و محل مشکلی است برای اتحادیه ها که سازمان بدهند، نه فقط برای فرهنگ ضد اتحادیه ای آن، بلکه به خاطر رسم بودن استخدام از طریق آژانس‌های کاریابی و مخصوصاً  در بریتانیا نیروی کاری که عمدتاً مهاجرین از کشورهای مختلف هستند که با جنبش کارگری بریتانیا ناآشنا هستند.
مارک می گوید: زمانیکه ما تلاش کردیم تا حمایتی برای این اتحادیه جلب کنیم و این اتحادیه را به جلو ببریم، ما مشکلات زیادی با موانع زبانی داشتیم. پس ما همه چیز را ترجمه کردیم، از چند دانشگاه در شمال بریتانیا کمک شدیم و تمام آن چیزی را که ما می خواستیم را به همه آن زبان‌هایی که ما لازم داشتیم ترجمه کردند.
وقتی که سلطانا در حال ترک محل پیکت بود، از او پرسیدم: چه کارهای بیشتری جنبش کارگری می‌تواند انجام بدهد که در کنار این کارگران قدم بردارد. سلطانا می گوید: جنبش اتحادیه ای باید خود را با تغییر در طبیعت کار و کارگری در بریتانیا تطبیق دهد - چیزهایی واقعی ای مانند انتشار ادبیات به زبانهای مختلف و همچنین نماینده ها و سازمان دهنده گانی که طبیعت متغیر بریتانیا را انعکاس دهند، مخصوصا در محلات کاری همچون انبارها.
 رَیچال فاگان یکی دیگر از سازمان دهنده گان GMB در میدلاندس می گوید: ما مدت بیشتر از ده سال است که در آمازون بر روی سازماندهی کار می کنیم. ما کار ماندگار زیادی در کاوونتری انجام داده ایم. اعضای اتحادیه همزمان که این انبار افتتاح گردید به این شهر آمدند. با وصف اینکه  ما با تعداد کمی از اعضای اتحادیه GMB شروع کردیم، سال پیش اما یک افزایش بسیار چشمگیری در عضویت اتحادیه  در انبار آمازون داشته ایم. بعد از افزایش حقوق پیشنهادی ناچیز، ریچال می گوید به من تلفن‌های متعددی می شد که می گفتند ما مشغول تظاهرات و اعتراض ساختار شکن( اعتصاب بدون تأیید رهبری اتحادیه ) در کارخانه ها هستیم . کارگران تظاهرات شان را به مرکز شهر می بردند تا پیام و صدایشان را به گوش عموم مردم برسانند. در کنار دیگر سازمان دهنده گان GMB ریچال در این تظاهرات شرکت کرده و در آنجا اعضای اتحادیه و کسانی را هم که عضو نیستند ولی در تظاهرات شرکت کرده اند را ملاقات می کند.
ما کم کم شانس آوردیم که با رهبران طبیعی و خود جوش در محل کار آشنا شویم . و برای اکسپرس تریبون توضیح می دهد که چگونه قلم و کاغذ در آورده و اسم اعضای گروه واتس آپی را یاداشت کرده است.
ما چنان رغبتی زیادی دیدیم که مجبور شدیم گروه واتس آپی شماره دو را هم تشکیل بدهیم. در وهله اول ما هفتصد کارگر عضو داشتیم.
در کنار مخارج گزاف زندگی، بهداشت و نگرانی های ایمنی و شرایط کاری نامناسب، قابلیت تشکیل یک طوفان درست و حسابی را  در خود خواهد داشت .
کارگران دیگر توانایی تحمل وضعیت را ندارند آنها فراتر از هرنوع فدارکاری رفته اند و دیگر جایی برای سفت کردن کمربندهایشان  برای ثروتمند ترین شخصی که برای سرگرمی و هوبی راکت به فضا می فرستد ، باقی نمانده است.
در طول ماههای پاییز تعداد بیشتر و بیشتر از کارگران به خاطر کار هماهنگ پخش اعلامیه توسط سازمان گران اتحادیه در پارکینگ ها به اتحادیه پیوسته اند.
مارک به خاطر رشد موج اعتصابات در صنایع دیگر می گوید: ما دیر موقع به پارتی رسیدیم! به خاطر موانعی که دولت محافظه کار بر سر راه ما ایجاد کرد، ما مجبور شدیم دو بار رای گیری کنیم. که برای ساخت اتحادیه سه رای کم داشتیم ، اما بار دوم با قدرت تمام برگشتیم و به تشکیل اتحادیه رای دادیم.
برای مارک رشد موج اعتصابات، در واقع بزرگ‌ترین اعتصابات  در دهه های اخیر ، چیزی است که روحیه کارگران آمازون را بالا نگه میدارد .
آتش نشانها و پرستارها و کارگران آمبولانس‌ها مجموعه و  کسانی هستند که این کشور را سرپا نگه داشته اند. این مردم بسیار با ارزش هستند. من هیچوقت نمی توانم تصور کنم که کسی و یا شخصی در این دولت به درون یک ساختمان که آتش گرفته بدود و جان کودکی را از مرگ نجات دهد. نمی توانم تصور کنم که یکی از اینها بتواند حتی تنفس مصنوعی به بیماری  در حال مرگ بدهد و جانش را نجات دهد. من نمی توانم آنها را کنار بیماران در اطاق بیمارستان‌ها تصور کنم که کنار بیمارانی نشسته اند که آخرین نفسهایشان را می کشند. این اشخاص حتی تصور نمی کنم بدانند و تصوری داشته باشند که زندگی در این دنیا چطور می گذرد.
 
سرکوب
ما در ماههای جاری گزارش هایی از افزایش نرده کشی و حصارکشی ، دوربینهای امنیتی و حضور پرسنل حفاظت را داشته ایم.
استیوارد ریچارد، از سازمانگران GMB به یک راهرو عمومی اشاره می کند که برای عبور ومرور عموم آزاد بود، که سازماندهی در آمازون بدون موانع و چالنج های مختص به خود نبود. کارگران و سازمان دهنده گان GMB جملگی تاکید می کنند که آمازون سعی دارد مخالفت و نارضایتی را سرکوب کند.
همان لحظه اول که به داخل انبار رسیدم این برای من محرز شد.
دو خط پیکت در هر دو ورودی سواره و پیاده آمازون وجود دارد. آمازون گارد های امنیتی خصوصی را هم پیاده و هم در اتوموبیل های پارک شده چند متری آن طرف تر از خط پیکت استخدام و به کار گمارده است.
امین می گوید: ‘’واقعا تعجب می کنم، من قبلاً این اندازه از نیروهای نگهبانی را هیچوقت در این اطراف ندیده ام.’’
اخیران آن را مسدود کرده اند. این راهرو به انبار آمازون منتهی می شود و مسافت کوتاهی تا خط پیکت است. یک خط زرد تازه را رنگ آمیزی کرده اند و دوربین‌های مدار بسته جدیده هم کار گذاشته شده اند. او با خنده تکرار می کند: آنها بسیار از مردمانی مانند ما در خارج می ترسند، نمی دانند که ما همین الان آن داخل هستیم.
نا گفته نماند که حضور قابل توجه پلیس هم در اطراف خط پیکت بسیار زیاد است، چیزی که همسویی خوبی با کارگران اعتصابی ندارد.
احمد کارگر جوانی است که ۵ سال پیش از اریتره به بریتانیا آمده و چهار سال است که در انبارها کار می کند: آنها قصد ارعاب ما را دارند. کسانی مانند احمد امروز صبح در خط پیکت زیاد هستند. کارگرانی که از کشورهای گوناگون آمده اند و مصمم هستند که کاری انجام دهند، اما همزمان بسیار نگران هستند ‌و دلهره دارند. احمد همراه دوست‌هایش است، اما آنها از صحبت کردن با مطبوعات خوداری می کنند. چیزی که با وصف خصومت و عداوت مدیریت، جای تعجبی باقی نمی گذارد.
وقتی که ما در کانتین( غذاخوری) دست به اعتراض زدیم، عموما شرکت کردند. اما مردم می ترسند دست به اعتصاب بزنند. وقتی که هرگز قبلا اعتصاب نکرده اید،ایشان ادامه می دهد: استناد به اینکه نبود دانش در باره اتحادیه های کارگری یک مانع کلیدی است. او خود به تازگی عضو اتحادیه GMB گردیده است، وهمچون بقیه که من با آنان حرف زده ام، می گوید موقعیت مستاصل کننده کنونی، نیاز به اقدامات اینچنین دارد.
این زمستان خیلی سرد بود. به خاطر گرانی هزینه نمی توانستم بخاری ام را روشن کنم. ما نمی توانیم هزینه زندگی را پرداخت کنیم. او به تریبون اکسپرس می گوید. ما باید برخیزیم و کاری انجام بدهیم.
رَیچال می گوید: تاکتیک‌های ضد اتحادیه ای هم در داخل خود محلهای کار وجود دارند. او با اشاره به پیامهای ضد اتحادیه ای و تخریب اتحادیه در نامه ها و اجتماعات،  اضافه می کند؛ این فقط باعث گردیده که کارگران بیشتر و بیشتر مصمم گردند و دست بکار شوند.
کارگران آمازون در مناطق مختلف با ما تماس می گیرند و از ما می پرسند کاری که شهر کاونتری انجام داده را آنها چگونه می توانند تکرار کنند.
ما امیدواریم این عملکرد توان و قدرت سازمان یابی کارگران را بالا ببرد و اتحادیه هم راه را برای قدمهای آنها هموار می کند.
از ریچال  می پرسم ، چقدر امکان وجود دارد که بقیه هم به این کار بپیوندند. ریچال می گوید:من فکر می کنم به احتمال زیاد دوباره اتفاق‌های از این قبیل( اعتصابات ساختار شکن ) به وقوع خواهد پیوست، چون این پروسه طبیعی اتفاقی بود که اینجا جامه عمل به خود گرفت .ارتباطات از طرق پلاتفرم های رسانه های اجتماعی، مثل؛ تیک تاک و تلگرام کمک بسیاری در پخش کردن پیامها داشته است. ‘’به آنها یک حس همبستگی داده که شما تنها نیستید. آنها بخشی از این سازمان عظیم سراسری هستند. آنها همچنین با مشاهده کارگرهای متشکل و سازمان یافته دیگر همچون ، پرستاران، راننده گان آمبولانس، و اتحادیه راه آهن ، احساس قدرت می کنند.’’
 
یک لحظه تاریخی
اقدام دیروز کارگران آمازون جرقه شروع گفتگو در باره دستمزد و شرایط کار در انبارها در سرتاسر کشور را زده است.
ماهها سازمان دهی، صدها بحث و جدل،و حضور پایدار در محلهای کار،به این لحضه محوری و اساسی منجر شده است.
ریچال می گوید: ما قادر شده ایم که  در مدتی کوتاه گروه بزرگی از کارگران غیر متشکل و متفرق را سازمان بدهیم.
و با خوشحالی به کارگرانی که بیشتر و بیشتر به خط پیکت ملحق می شوند ، اشاره می کند.
معلوم نیست این اعتصاب تأثیری چنداتی روی سود آمازون داشته باشد یا خیر،اما برای مارک این تازه اوایل کار است. درخت‌های عظیم بلوط، از بلوط‌های کوچک جوانه می زنند. ما حتی حمایت اروپا را هم داریم، ما از ایالات متحده هم حمایت گرفته ایم، تمام دنیا ما را حمایت کرده اند، مارک اینچنین می گوید..
در یک اعلامیه حمایتی در تریبیون اکسپرس ؛ اتحادیه کارگران آمازون که کارگران آمازون در ایلات متحده را سازمان می دهد، می گوید: ‘’ پیام مشخص است، کارگران آمازون در سرتاسر جهان دیگر نظاره گر بی عمل و خاموش در قبال بدرفتاری کمپانی نخواهند بود. ‘’
علاوه بر پیامهای همبستگی ملی و بین المللی، ریچال می گوید؛ یک گروه هفتاد نفری همبستگی برای آمازون از جانب کارگران دیگر که از آمازون نیستند اما حامی کارگران آمازون هستند، تشکیل شده است. جلب همبستگی، پخش تراکت و اعلامیه خانه به خانه و کمپین های جمع آوری کمک مالی در روزهای آخر هفته از کارهای حمایتی این گروه بوده است.
این اعتصاب برای امین، شاید  سریع باعث تغییر ملموسی در زندگی اش نگردد ، اما یک قدم کوچک در مسیری درست است. مارک هم همچنین، در باره مقیاس مبارزه هیچ توهمی ندارد. اما کارگران برای تقلایی سخت آماده هستند.
آمازون همچون کارفرما گردن کلفتی می کنند. قضای طبیعت شان این است. و مردم مثل ما در این شهر کاونتری باید در برابر این گردن کلفتی و قلچماقی بیاستند.  تعداد بیشتر قدرت می آورد و ما این تعداد بیشتر را داریم. این فقط در باره شهر ما ، کاونتری نیست، این در باره تک تک کارگران آمازون در بریتانیا است. این مردم لایق حق و پول بیشتری هستند و وقتی من می گویم پول بیشتر، منظور من پولی است به اندازه کافی برای زیستن.  ما نمی خواهیم قایقهای عظیم تفریحی مثل جف بزووس بخریم، ما فقط می خواهیم بتوانیم راهمان را در زندگی هموار کنیم…
 
تاج علی یک روزنامه نگار فری لنس که برای ایندیپندنت و مترو و هافینگاوت پست می نویسند