آسو سهامی: روزهای ۲۶ و ۲۷ مارس ۲۰۲۲ کنگره دهم حزب حکمتیست (خط رسمی) با شرکت اکثریت نمایندگان و دو هیئت از حزب کمونیست کارگری عراق و حزب کمونیست کارگری کردستان، در کشور سوئد برگزار شد. امروز رفیق آذر مدرسی، دبیر کمیته مرکزی حزب، میهمان برنامه ما است تا جزئیات بیشتر مباحث کنگره را از زبان ایشان بشنویم.
 
رفیق آذر مدرسی، ضمن تبریک به شما، اعضا، هواداران و طبقه کارگر به مناسبت پایان موفقیت آمیز کنگره دهم حزب، لطفا برای ما و بینندگان توضیح بدهید که کنگره در چه اوضاع و احوالی برگزار شد و مباحث اصلی کنگره چه بود؟
 
آذر مدرسی: خیلی متشکر، منهم به شما، به همه اعضا و کادرهای حزب، به همه کمونیستها در ایران، به همه کسانیکه دنیای سیاست و بخصوص پیشروی کمونیسم و طبقه کارگر را در ایران نعقییب میکنند، برگزاری کنگره را تبریک میگویم. این کنگره، کنگره ای نبود که فقط نمایندگانی که در سالن کنگره نشسته بودند صاحب آن باشند، کنگره ای نبود که قرار است فقط و فقط به مسائل و مشغله های یک حزب در خارج کشور جواب بدهد،بلکه کنگره ای بود که در یک اوضاع بسیار متحول جهانی و اوضاع بسیار متحول در ایران، برگزار شد و کنگره مثل اجلاس هر حزب سیاسی، جدی و رادیکال نمیتوانست به این مسائل نپردازد، نمیتوانست به این مسائل و تحولات بعنوان مسائل اصلی خود نگاه نکند و بر متن این اوضاع نقشه پیشروی های آتی جنبش، طبقه و حزب خود را نبیند.
این کنگره در دوره جنگ در اوکراین، در دوره تشدید مبارزه برای رفاه و ومعیشت، مبارزه برای آزادی در ایران، علیرغم تلاطمها و افت و خیزهای خود و همینطور تمام موانعی که بورژوازی، چه در قدرت و چه خارج از قدرت، برای آن بوجود می آورند، مرتب پیش میرود و سنگرهای بیشتری را تسخیر میکند. کنگره تلاش کرد به مجموعه این مسائل بپردازد و بر متن اوضاعی که در آن هستیم به وظایف، به موقعیت جنبش و حزب خود نگاه میکرد و راههای پیشروی را نشان میداد.
این کنگره مهر سه اتفاق و سه مولفه جدی را بر خود داشت. یک پولاریزاسیون عمیقی که امروز در جامعه بوجود آمده است و ما شاهد صفبندی سیاسی بسیار روشن تری از چهار سال پیش، از کنگره نهم حزب، هستیم و امروز نیروهای سیاسی بسیار شفاف تر و روشن تر خود را در معرض انتخاب مردم قرار میدهند و پرده های ساتر "دفاع از طبقه کارگر"، "دفاع از آزادی" و تلاش برای همخوان و منطبق کردن خود با رادیکالیسم کارگری و .. از طرف نیروهای بورژوایی و بویژه راست ریخته است. این یکی از مولفه هایی بود که مهر خود را بر کنگره زده بود. مولفه دیگری که مهر خود را بر کنگره و مباحث و فضای آن زده بود، رادیکالیسمی است که امروز در جنبش کارگری، در بخشهای مختلف و در مبارزات آنان عمیقتر و ریشه ای تر شده، رادیکالیسمی که بعنوان اداره شورایی جامعه امروز تقریبا همه گیر شده است. بالاخره توقعاتی که امروز از این حزب میرود، نه فقط بعنوان حزبی که سیاستهای کمونیستی دارد، که امروز دیگر کسی در اینکه این حزب نماینده کمونیسم و کارگر در ایران است تردیدی ندارد، بلکه توقعاتی که از این حزب در ابعاد اجتماعی و میزان تاثیرگذاری آن، توقع از تاثیر این حزب بر روندها و از پراتیک کمونیستی آن، نقش و موقعیت این حزب، مولفه دیگری بود که مهر خود را بر کنگره، بر مباحث، اسناد، زده بود. من فکر میکنم کنگره به توقعاتی که نه فقط حزب و نمایندگان در کنگره از خود داشند، بلکه توقعاتی که خارج این حزب طرح شده و میشود، به درجه زیادی جواب داد.
اما یک نکته مهم این است که کنگره هرچند موفق بوده باشد، که بود، تازه سرآغاز یک دور جدید پرمشغله، یک دور جدید از حجم زیادی از کار و فعالیت، یک دور جدید مملو از توقع بالا از حزب، از جهش های بیشتر، توقع بالا از ابراز وجود اجتماعی و حزبی با قدرت و با اعتماد به نفس بسیار بسیار بیشتر حزب و تمام کادرها و بخصوص رهبری حزب است. فکر میکنم این واقعیت هم در کنگره برای نمایندگان و هم برای رهبری منتخب کنگره بسیار روشن بود.
 
آسو سهامی: مرسی از توضیحاتتان. میخواهم به مباحث کنگره برگردیم. بحث مهمی که در کنگره مطرح شد قطعنامه ای در باره "اوضاع سیاسی و آلترناتیو کمونیستی" بود. لطفا اهمیت تصویب این سند در کنگره را برایمان توضیح دهید. پیام این سند چه هست و سر تیتر دیدگاه این سند در رابطه با اوضاع سیاسی و برنامه کاری حزب در آینده چه است؟
آذر مدرسی: همانطور که گفتید تنها قطعنامه کنگره قطعامه "اوضاع سیاسی و آلترناتیو کمونیستی" بود. این قطعنامه تصویر واقعی از توقعی که این حزب و کنگره از خود دارد را نشان میدهد. در عین حال ارزیابی ما از اوضاع ایران، به نقش طبقات مختلف و نیروهای سیاسی، منجمله طبقه کارگر و حزب ما را نشان میدهد. این قطعنامه به درست به مهمترین مولفه های امروز در جامعه ایران نگاه میکند، مهمترین مولفه ها امروز نه جدال  جناح های درونی رژیم، دست بالا پیدا کردن جناحی علیه جناح دیگر، نه خطر حمله امریکا و برمتن آن آلترناتیو سازی اپوزیسیون بورژوایی مسئله است، نه برجام و وعده ایی که حاکمیت در این رابطه میدهد و ... نیست. قدرت از این جناح به جناح دیگر واگذار میشود، برجام می آید و میرود و .. اما جامعه و مردم هنوز  برای رفاه و آزادی اش میجنگد و هنوز فعالین عرصه های مختلف کشمکش خود را با رژیم دارند، دستگیری، زندان، آزادی و .... در جریان است. هنوز کارگر اعتصاب خود را دارد و با بی اعتنایی از کنار این اتفاقات و "تحولات" میگذرد و برای آزادی، رفاه و کرامت انسانی خودش مبارزه را ادامه میدهد. مهمترین مولفه فضای سیاسی در ایران نه تضعیف یا تقویت قدرت جمهوری اسلامی در منطقه است، نه رابطه جمهوری اسلامی با غرب یا شرق، نه دست بدست شدن قدرت میان جناح ها است. چیزی که رنگ خود را بر فضای سیاسی در ایران میزند و مولفه تعیین کننده است، پیشروی جنبشی برای سرنگونی جمهوری اسلامی و آینده آن، رابطه این جنبش با نیروهای سیاسی، رابطه این جبنش با جمهوری اسلامی، نقش طبقات مختلف و نیروهای آنها در این جنبش و پولاریزه شدن این جنبش است. مسئله امروز هر نیروی سیاسی افق و آینده این جنبش و برای حزب ما تامین هژمونی کمونیسم و کارگر بر این جنبش است. من در بخش اول صحبت اشاره کردم که امروز همه نیروهای سیاسی روشن تر از قبل پرچم سیاسی و افق سیاسی خود را در مقابل مردم قرار میدهند.
ما در این قطعنامه به روشنی در مورد این پولاریزه شدن و تحمیل شفافیت سیاسی به نیروهای راست صحبت کرده ایم. اینکه نیروهای اپوزیسیون راست دیگر از توهم پراکنی در مورد "انقلاب همه با هم"، "اتحاد همه نیروها" و تبلیغات حول اینکه همه نیروها از چپ تا راست باید زیر پرچم "میهن پرستی" و ناسیونالیسم ایرانی پرو غرب متحد شوند، و اسم آنرا "نیاز جامعه به اتحاد نیروهای سیاسی برای سرنگونی رژیم" میگذاشتند، دست برداشته چرا که جامعه از این توهم پراکنی ها عبور کرده است. امروز اپوزیسیون بورژوایی، چه بخش خارج آن و چه بخش داخل آن که اساسا بخشهای کنده شده از رژیم اند، خیلی روشن ضد کارگر بودن، ضد کمونیست بودن، ضد آزادیخواهی بودن خود را نشان میدهند و از این زاویه شفاف تر از قبل ابراز وجود میکنند. این مسئله در قطعنامه به روشنی آمده است و عطف توجه کنگره را به این مسئله که جدال اصلی ما همیشه با بورژوازی حاکم، جمهوری اسلامی، است اما رقیب ما در این جدال نیروهای اپوزیسیون بورژوایی پرو غرب است که روزی طرفدار حمله نظامی عرب به ایران بودند، طرفدار تحریم اقتصادی و تحمیل فقر و فلاکت به مردم بودند، طرفدار "رژیم چینج" بودند و ظاهرا اوکراین و رشد میلیتاریسم خون تازه ای از ضدبت با کمونیسم در رگهای این نیروها به جریان انداخته و بهانه ای برای تبلیغات ضد کمونیستی آنان بدست داده است، هستند. رقیب ما در جنبش سرنگونی این نیروها هستند. بقیه جریانات و نیروها، با هر اسمی، راست یا چپ، سوسیالیست یا ناسیونالیست، در حاشیه این دو قطب اصلی، کارگری یا بورژوایی، معنی پیدا میکنند. همانطور که در جامعه جدال اصلی، جدال میان طبقه کارگر و بورژوازی است، در صحنه سیاست هم رقابت اصلی میان ما، بعنوان نماینده کموینسم طبقه کارگر، و اپوزیسیون بورژوایی است.
تاکید بر این واقعیت در این سند و در کنگره نشان میدهد که حزب واقف است چه مولفه هایی به نفع یا ضرر ما و جنبش ما نغییر کرده است. بخش مهمتر سند علاوه بر بخش تحلیلی آن و تاکید بر پولاریزه شدن جامعه و ضرورت تامین هژمونی کمونیسم و کارگر بر این جنبش، استنتاج امروز ما از این اوضاع و توقعات و ظایف ما بر متن این اوضاع است. ما هیچوقت اهل تحلیل از اوضاع سیاسی و دیدن نقاط قوت خود و جنبش مان و بالدین به آن نبوده ایم. نارضایتی از موقعیت حزب، بخشی از حیات سیاسی ما است. همزمان تلاش، عطش برای پیشروی، جاه طلبی و رضایت ندادن به پیشروی ها بخشی از زندگی سیاسی و سنت ما است. در نتیجه تحیل اوضاع اگر به استنتاج عملی منتهی نشود میتواند فقط یک کار آکادمیک با ارزش باشد. بهر حال ما هیچوقت از این سنت نبوده ایم. از این نظر بخش دوم سند که بر توقع از این حزب در تامین هژمونی کارگری-کمونیستی بر جنبش سرنگونی، در تبدیل این حزب به حزبی که علاوه بر نفوذ اجتماعی باید ابزاراهای بدست گرفتن قدرت را بسازد، توقع از رهبری آتی حزب بعنوان رهبری با اتوریته و رادیکال این جنبش در میدانهای اصلی جدال طبقاتی حاضر باشد، توقع از اینکه تحزب را روشن و بدون سرسوزنی تعارف، به معنی متحزب شدن در این حزب رو به طبقه کارگر و کارگران کمونیست گفت از جمله استنتاجات روشن این سند هستند و قاعدتا از این قطعنامه دهها نقشه عمل و.... برای حزب بیرون کشیده شود. من بسیار خوشبین هستم که رهبری منتخب کنگره میتواند این توقعات را برآورده کند و جهشی را که لازم است بوجود آورد.
 
آسو سهامی: در کنگره قرارهای زیادی تصویب شد. با توجه به وقت کم برنامه نمیتوانیم به تک تک قرارها بپردازیم . آنرا به برنامه های بعدی موکول میکنیم. اما در این کنگره چیزی که در این کنگره برجسته بود، علاوه بر دخالت رفقای نماینده، پیامهای ارسالی به کنگره، ازجمله رفقای مختلف ما در داخل ایران بود. احساس من این بود که روح تشکیلات داخل در کنگره وجود داشت و کنگره را تحت تاثیر خود قرار داده بود. نظر شما در این مورد چیست؟
آذر مدرسی:  رفقایی که در ایران زنگی و فعالیت میکنند همیشه در کنگره های حزب نقش فعالی داشتند. همیشه تلاش کرده اند که فاصله جغرافیایی مانعی برای ابراز وجودشان نشود و رهبری حزب هم همیشه تلاش کرده است به هیچ عنوان فاصله جغرافیایی، سرکوب و استبداد در ایران مانع دخالت این رفقا در مباحث سیاسی حزب و بویژه در کنگره های حزب نشود. دراین کنگره هم همین درجه از دخالت را داشتیم. شاید برجستگی صرفا از دخالت، چه به شکل پیام و در شکل اسناد پیشنهادی، این رفقا در کنگره نبود که ویژگی داشت، بلکه هم جهتی و همسویی نمایندگان در سالن با رفقایی بود که امکان حضور در کنکره را نداشتند، اما نماینده این سیاستهای کمونیستی در ایران هستند، بود. شما همان توقع و انتظاری که نمایندگان کنگره از خود و حزب داشتند و خود را در اسناد پیشنهادی، از مباحث قطعنامه "آلترناتیو کمونیستی" تا نقشی که کمونیسم در کردستان و نقشی که کردستان در تحولات آتی میتواند داشته باشد، از مباحث جنبش کارگری تا مسئله فلسطین یا محیط زیست  و ...، شما یک حزب یکپارچه را میبینید که اعضا و کادرهای آن در جغرافیاهای مختلف زندگی و فعالیت میکنند و یکی از این جغرافیا ها، ایران است. در هم تنیدگی و انسجام سیاسی حزب، مستقل از اینکه در چه جغرافیایی زندگی میکند مسئله ای بود که در کنگره برجستگی داشت. همین مسئله اعتماد به نفس یالایی به رفقای ما میدهد. و به نظر من تصویری واقعی از حزبی میدهد که دست اندرکار مبارزه طبقاتی است، حزبی که خود را یکی از بازیگران جدی صحنه سیاست در ایران میبیند و نه استبداد و نه فاصله جغرافیایی نمیتواند بر انسجام سیاسی این حزب و بر توقع کادرهای این حزب از خود، بر نقشه مشترک رفقای حزب و بر وزنی که این حزب در جنبش طبقه کارگر دارد، سایه بیندازد. فکر میکنم نقطه شعف انگیری که کنگره داشت، این انسجام سیاسی بالا و توقع مشترک از حزب بود که خود را در پیامها و اسنادی که رفقا به کنگره فرستاده بودند و ما فقط بخشی از آنها را بدلایل امنیتی علنی کردیم، نشان میداد و همین مسئله همانطور که شما هم گفتید روح خود را در کنگره، در مباحث آن، در روحیه رفقا، در نگاه به آینده و خوشبینی به آن نشان داد.
ما شاهد همین هم جهتی، این صورت مسئله مشترک، اشتهای مشترک و عزم مشترک، نه فقط میان رفقای حزبی که بین ما و هیئت نمایندگی دو حزب کمونیست کارگری در منطقه را میشد مشاهده کرد. یکی از قرارهایی که به زودی منتشر میشود در رابطه با ضرورت دخالت فعالتر این قطب و بلوک کمونیستی در عقب راندن تعرض ضد کمونیستی و چرخش به راستی که به بهانه جنگ اوکراین پیش آمده است، قرار پیشنهادی رفقای این دو حزب (حزب کمونیست کارگری عراق و کردستان) بود که کنگره با اشتیاق بسیار بالایی به استقبال آن رفت و آنرا به اتفاق آرا تصویب کرد.
شما یک جنبشی را میبینید که مستقل از اینکه احزاب آن در چه جغرافیایی فعالیت میکند، مصمم است نقطه امیدی در آینده نه فقط در منطقه بلکه در جهان باشد. شما چکیده این عزم، اتحاد، جسارت و اشتیاق را در مباحث و آرا کل نمایندگان، مستقل از جغرافیایی که در آن زندگی و یا زبانی که با آن تکلم میکنند، را در کنگره می دیدید. از این زاویه هم کنگره قدرت یک جنبش را نشان داد که اگر ما درست فعالیتمان را سازمان دهیم میتواند مهر خود را نه فقط بر آینده منطقه بلکه آینده جهان بزند. ما همیشه گفته ایم جاده پیروزی اسفالت نیست، هیچوقت برای کمونیستها فرش قرمز پهن نمیکنند، جدال سختی را در پیش داریم اما این جنبش و این طبقه پیشرویهای جدی داشته و باید روی شانه های این دستاوردها و پیشروی ها نقشه های بزرک و جاه طلبانه برای آینده کشید.
 
آسو سهامی: رفیق آذر من سوال خاصی ندارم، اگر نکته یا مسئله ای هست میتوانید طرح کنید.
آذر مدرسی: مایلم همینجا پیامی به همه کمونیستها، به همه زنان و مردان آزادیخواه، به کارگرکمونیست، به کارمند، معلم، دانشجوی کمونیست و هر انسان آزادیخواهی بدهم که برای درست کردن یک دنیای انسانی تر، برابر، آزاد و مرفه زیر پرچم سوسیالیسم و رادیکالیسم کارگری، که در آن جامعه این درجه وسیع از سمپاتی به آن وجود دارد، متحد شوید و اجازه ندهیم انقلاب آتی مان را یکبار دیگر سلاخی کنند. بگذارید انقلاب آتی مان را با پرچم، افق و آرمانهای انسانی خودمان پیش ببریم و به پیروزی برسانیم.
حزب ما جای تمام کسانی است که برای این آرمان مبارزه میکنند. این حزب را حزب خودتان بدانید و آنرا ابزار جنگهای آتی خود برای دستیابی به آزادی و برابری کنید.