تنش و درگیری قومی روز ۱۶ مرداد شهر نقده مورد نفرت اکثریت مردم منتسب به اقوام کرد و ترک این شهر است. بیانیه های شفاف تعداد قابل توجهی از جمع های مختلف این شهر گواه این مخالفت شدید بخش اعظم ساکنان این شهر است. بیانیه های متعدد جمع های فرهنگی و مدنی و اجتماعی صادر شده که تفرقه افکنی و تبلیغ نفرت قومی و قوم پرستی را محکوم کرده اند. اضافه بر این بیانیه ها، تعداد زیادی از مردمان منطقه کردنشین، شفاها و حضوری، در مسجد سید عبدالله کمالی، اعتراض شدید خود را به نقش دو آخوند کرد، ملا عمر و ملا غفور، محرکین اصلی شروع این واقعه را، ابراز داشته اند.
در کنار این فضای شهر، اطلاعیه شماری از جریانات متشکل در "شورای همکاری جریانات چپ و کمونیست" را هم داریم که در این تنش قومی، تصمیم به تقدیس و دفاع از یک حرکت قومی گرفته اند، که محصول نقش تبهکارانه دو آخوند مرتجع کرد است. اولی ملا غفور، آخوند مسجد "حاج خدر" واقع در محله نزدیک به محل نزاع است.
تظاهرات مورد پسند گروه های "شورای همکاری"، که در تعریف و تمجید آن نوشته اند، همان حرکتی است که این آخوند مرتجع و تبهکار راه انداخته است. استفاده عناصر شرور و شارلاتان قومی از چنین اوضاعی، فقط در این مورد نیست؛ بنا به اطلاعات مندرج در بیانیه "جمعی از فعالین فرهنگی و مدنی ترک"، در سالهای اخیر، در مناطق مختلف این منطقه، به دنبال هر نزاع شخصی دو نفر منتسب به دو قوم، تبهکاران آماده بکار فورا سر میرسند و با تبدیل آن نزاع به یک درگیری قومی، آتش تنفر و خشونت قومی را شعله ور می کنند.
آخوند دوم ملا عمر از مسجد بلال حبشی است که بعدا به کمک میرسد. آژیتاسیون ملا غفور در همان دقایق اول، موفق به تحریک و تهییج جمعیتی برای شروع یک تظاهرات قومی میشود که جلو کلانتری متعلق به نیروی انتظامی، تحویل قاتل به خود را مطالبه می کنند تا به دست خود مجازات کنند! شماری از این جمعیت حتی قصد داشته اند تا به زور وارد کلانتری شده و قاتل را با خود ببرند. این تجمع و تظاهرات بطول می انجامد و در این فاصله جمعی از شهروندان ترک زبان هم که نظاره گر حرکت آنها بوده اند را هم مورد حمله فیزیکی قرار داده و فراری میدهند. تا اینجای قضیه، این حرکت فقط یک اکتور دارد و بس! بقیه ماجرا که به تیراندازی و قتل یکی از معترضین و حمله به مناطق کردنشین توسط قوم گرایان و فاشیست های ترک می انجامد، اتفاقات بعد از شروع این ماجرا و در پرده دوم وقایع رخ میدهد.
نکته جالب دیگر در اطلاعیه "شورای همکاری"، در خدمت محکم کردن سنگر خود همراه تبهکاران قومی کرد، اشاره به هویت قاتل در آن نزاع شخصی است. اطلاعیه مزبور می نویسد که "فرد قاتل رضا نام دارد و از مزدوران محلی سپاه و ترک زبان می باشد". توجه کنید که نویسندگان این اطلاعیه، حتی اسم کامل قاتل را نمیدانند، از این هم خبر ندارند که طرف از نوع میلیونها نفر انسان محروم، به سختی روز را به شب میرساند. از این هم خبر ندارند که این "مزدور سپاه" همین اواخر از زندان آزاد شده است. با این حال او از نظر آنها "از مزدوران محلی سپاه است"!
از میان اطلاعیه نویسان "شورای همکاری"، اکثریت آنها امکان سوال و تحقیق از طریق مردمان مطلع از قضایا را دارند و سوال و تحقیق هم کرده اند. لذا مشکل اینها کمبود اطلاعات نیست. مشکل اینها در عینکی است که توسط آن وقایع را روئیت و یک سنت سیاسی است که شیوه دخالت شان در آن وقایع را تعیین می کند. این عینک و این سنت سیاسی، همانی است که مورد استفاده جریانات قوم پرست کرد هم هست؛ "خلق کرد" نه تنها ستمدیده، بلکه سالها هم علیه جمهوری اسلامی جنگیده و به همین دلیل در صفوف اول "خلق های قهرمان ایران" قرار دارد! جریانات برخاسته از سنت "جنبش کردستان"، "ترک ها" دسته جمعی همراه نظام و دشمن "کردها" هستند و در هر جریانی بخشی از دشمن محسوب شده و اتوماتیک همیشه متهم ردیف اول اند! به همین دلیل تحرک قومی دست آخوندهای مرتجع کرد، توسط این "شورا"، تظاهرات برحق مردم نقده علیه جمهوری اسلامی عنوان میشود، فرد قاتل هم "از مزدوران سپاه پاسدران رژیم" معرفی میشود، تا حقانیت "کورد" در این ماجرا مسجل شود. آخر سر، وقتی بیانیه ها و فضای شهر با اطلاعیه های "شورای همکاری" مقایسه میشود، موضع شهروندان ساکن نقده، دسته جمعی علیه نفرت پراکنی قومی و خشونت قوم پرستان از هر طرف، و "شورای همکاری" در کنار تحرک و خشونت و نفرت پراکنی قومی قوم پرستان کرد ایستاده است. در مقایسه با اطلاعیه "شورای همکاری"، اطلاعیه "اتحاد فداییان کمونیست"، از اعضای همین "شورا" بسیار تماشایی تر است؛ اینها اطلاعیه "شورا" را دربرگیرنده تمام مواضع خود نمی بینند و در اطلاعیه مستقل خود، حمایت خود از هر دو جبهه قومی را اعلام کرده اند. اینها مدافع تقسیم فدرالی کشور بین "ملت های ستمدیده" اند، نگران لطمه خوردن دوستی "جنبش انقلابی آذربایجان" و "جنبش انقلابی کردستان" اند. نوشته اند که قدرت های خارجی و جمهوری اسلامی و ... این واقعه را درگیری قومی تفسیر می کنند تا بین دو ملت اختلاف درست کنند، شرایط کشور خطیر است و باید متحدانه پیشروی کنند..
این اطلاعیه تماشایی تر از آن یکی است، چون اگر بقیه پشت قوم پرستان کرد ایستاده اند، اینها برای خودشان هم معلوم نیست کجای این واقعه ایستاده اند؛ از طرفی مدافع تقسیم کشور بین ارتجاع "ملل ستمدیده" اند. از طرفی نگران دسیسه های دول خارجی و تفرقه بین "ملل انقلابی" اند، از طرفی هم شرایط ویژه سیاسی کشور را شاهد می آورند که باید مواظب بود!
آیا کسی هست به اینها توضیح دهد که در این منطقه، به جز اینها، همه از عرب و عجم شاهد روشن کردن آتش قومی توسط دو طرف رقیب از میان "ملل انقلابی"اند و شغل همیشگی شان تکرار همین کار در جریان هر نزاع شخصی است؛ عرب و عجم هم میداند که سران این جنبش قومی، به انواع قدرت های خارجی تکیه دارند و خط و بودجه و امکانات میگیرند، میدانند اگر سردسته یکی فقط به ترکیه و مقامات امنیتی جمهوری اسلامی وصل است، آن یکی ها با تمام قدرت رقیب منطقه معامله و خرید و فروش سیاسی دارند.
برای هر آدم نیمه آشنا به سیاست، مسجل است که جنبش انقلابی مد نظر این ناسیونالیست های فدرالیست چی، چیزی جز ارتجاع ناسیونالیستی و قومی کرد و ترک در این منطقه نیست، که پشت تمام تحرکات قومی و درگیری ها و تنفرپراکنی های قومی و فاشیستی خوابیده اند. برای یکی، از سد ارس تا ارومیه و نقده شهرهای کرد متعلق به "کردستان شرقی"، و شهرهای کردنشین آذربایجان غربی، از دم ملک طلق "آذربایجان جنوبی" اند! رهبران اصلی این دو جنبش، اولی احزاب مرکز همکاری کردستان اند، که نماینده ارتجاعی ترین تحرکات سیاسی و محرکین تنفر قومی، بویژه در مقابل "عجمه کان" یعنی "ترک ها"، و دیگری به رهبری شخصیت های فاشیستی از جنس نماینده نقده و اشنویه در مجلس اسلامی، علی زنجانی حسنلویی است.
رفتار و کردار اعضای "شورای همکاری" جای انتقاد باقی نگذاشته است؛ چون سرتا پا، شانه به شانه قوم پرستان و عاملین آغازگر تنش و درگیری قومی، در این ماجرا شرکت دارد. تفاوت محسوس بین شان این است که یکی با یک جناح قوم پرستان است و دیگری همراه هر دو بلوک قومی. نتیجتا آدم نمیتواند تشخیص دهد، اگر نیروی انتظامی شهر، زبانم لال، متعلق به اینها بود، متهمین قابل تعقیب کدامین عوامل و کدامین طرف بودند؟ برای طبقه متوسط شهر نقده که علاقمند به بهم خوردن منطقه کار و تجارت و سرمایه اش و آواره شدن نیروی کار و منبع سود و سرمایه خویش نیست، با صدای بلند، با قاطعیت، صریح و بی پرده اعلام می کند که تنفر قومی بس است، دشمنی بس است، برهم زدن فضای زندگی توسط باندهای فاشیست بس است، ما میخواهیم همسایه هم باقی بمانیم.... (نقل به معنی از بیانیه ای که توسط آقای رحیم ببری و جمعی از شهروندان نقده انتشار داده اند).
"شورای همکاری جریانات چپ و کمونیست" میتوانست به جای تسخیر یک سنگر قومی در این جنگ، به انداره نمایندگان طبقه متوسطه این شهر احساس مسئولیت می کرد . علت ناتوانی، وزن سنگین جنبش های "ملل تحت ستم" در آرمان و ایدآلهایشان است.