با درود گرم خدمت همه شما
احتمالا مطلعید که مجمع دوم مردم در مسجد سید عبدالله کمالی در منطقه کردنشین شهربرگزار شد. در این مجمع هیاتی چهار نفره برای ملاقات با دادستانی شهر انتخاب  شد. ماموریت این هیات گفتگو با دادستان شهر برای تحقیق در مورد تنش قومی روز شنبه 16 مهر، رسیدگی قضایی به آن واقعه است.
صرف نظر از مضمون و محتوای گفتگوی احتمالی بین این هیات و مقامات قضایی، عاملین اصلی این واقعه، برای اکثریت ساکنان شهر معلوم و روشن است؛ قضیه این است که در خیابان پیرانشهر این شهر، یک نزاع کاملا شخصی، بعداز پایان خود که به دستگیری فرد قاتل و تحویل وی به نیروی انتظامی، مسئله خاتمه پیدا کرد. حداکثر کاری که میتوانست باقی بماند، پیگیری قضیه توسط مردم برای نظارت بر تصمیم مقامات قضایی شهر بود.
اما در این وسط، دو آخوند دو مسجد منطقه کردنشین، به نامهای ملا غفور آخوند مسجد حاج خدر و ملا عمر نوبخت آخوند مسجد بلال حبشی، به سرعت خود را به محل واقعه میرسانند و مردم حاضر در آنجا را تحریک می کنند و آنها را دنبال خود به  جلو مقر نیروی انتظامی می کشانند و ضمن شعار دادن ها، خواهان تحویل قاتل به آنها میشوند تا با حکم قومی مذهبی خود وی را مجازات کنند. به این هم اکتفا نمی کنند و جمعی از مردمان ترک زبانی که در محل تجمع آنها را فقط نظاره گر بوده اند، را مورد حمله لفظی و فیزیکی قرار داده و آنها را از محل فراری میدهند. تا اینجای قضیه را هیچ بنی بشر منصفی نمی تواند انکار کند.به این شیوه، شیپور یک جنگ قومی توسط سرکردگان این حرکت به صدا در می آید. طرف دیگر قضیه که نیروی انتظامی و مقامات امنیتی شهر اند که زمینه را برای پیشبرد نقشه خود فراهم می بینند؛ اینها به هدف روشن کردن آتش خصومت قومی، به  فوریت فعالین شبهه فاشیست ترک و شبکه جوانان آنها را خبر می کنند که اگر دیر برسند، "کردها" به تمام شهر حمله خواهند کرد! بخشی از دستگیر شدگان خود نزد بقیه اقرار کرده اند که نیروی انتظامی مستقیما آنها را از طریق تلفن مطلع کرده و فراخوان داده که فورا به محل برسند. با رسیدن آنها، حمله به منطقه کردنشین شروع و منازل مسکونی و مغازه های مردم مورد حمله قرار میگیرد و یک جنگ رسمی قومی بین دو جبهه ناسیونال قومی شروع میشود. هدف نیروی انتظامی و مقامات امنیتی در این واقعه، به جای رسیدگی به ماجرای شروع شده و آرام کردن آن، به میدان آوردن جناح دیگر قوم گرایی، و تبدیل آن به یک جنگ تمام عیار دو طرفه، برای ماهی گرفتن از آب گل آلودی بوده که جریان پیدا کرده است.
سخن کوتاه، اصل ماجرا توسط دو عنصری که پتانسیل جنایت در ماهیت شان نهفته است، شروع شده است. ملا عمر و ملا غفور محرک و سازمانده اصلی آنند و به همین خاطر در نشست قبلی مسجد سید عبدالله کمالی، توسط بخشی از حاضرین، به عنوان سران و سازماندهندگان فتنه، مورد اعتراض قرا گرفته بودند. سر دیگر این تنش و درگیری قومی، نیروی انتظامی و فعالین بالای شبکه نوجوانان و جونان شبهه فاشیست وابسته به جریان نئوفاشیست علی زنجانی حسن لویی است.
مقامات امنیتی شهر عده قابل توجهی از دو طرف را به اتهام شرکت در این تحرک قومی دستگیر کرده اند تا نشان دهند که به عنوان نیروی صلاحیت دار، دنبال عاملین این واقعه اند. ملا عمر و ملا غفور مرتجع  سردمدار اصلی این جریان، سردسته اصلی باندهای فاشیست وابسته به علی زنجانی و مسئولین بسیج آنها در نیروی انتظامی، دو طرف دیگر سازماندهی یک تنش و درگیری قومی در این شهراند.
بنابر این، مردمان آزاده شهر، شایسته است که قضیه را نیمه کاره نگذارند. این نه اولین تنش قومی و نه آخرین آن خواهد بود. برای جلوگیری از رخ دادن تکراری آن، معرفی کامل این  مثلث شوم به جامعه، افشای آنها در مجالس و تجمعات و مدیای اجتماعی، و تقدیم شکایت رسمی به مقامان نامسئول در محل و در استان، برای دستگیری فوری آنها است. بدون چنین کاری، ادامه چنین اتفاقاتی توسط این مثلث شوم، قطعی است!
زنده باد همه آنها که برای یک زندگی امن و فارغ از تنش قومی و قوم گرایی کوشش به خرج میدهند!
 زنده باد هویت مشترک انسانی!
دست قوم پرستان ترک و کرد از زندگی مردم کوتاه!