اگر چه به انتخابات ۱۴۰۰ هنوز زمان مانده اما تلاش جمهوری اسلامی برای بازار گرمی انتخابات از طریق رسانه هایشان از هم اکنون شروع شده. همه ی قوای دخیل در حاکمیت و شخصیتهای ریز و درشت در مسند قدرت کنونی یا سابقاً دخیل در دستگاه حکومتی، بسیج شده اند تا هیزم بیار معرکه و داغ نگاه داشتن تنور انتخابات باشند. بار دیگر فرزندان خلف نظام از اعتدالیون تا اصولگرایان و اصلاح‌طلبان و دیگر جریانات که بقائشان به بقاء جمهوری اسلامی گره خورده به صف شده اند تا بیعت تاریخی شان را در تلاش برای نجات کشتی درهم شکسته نظام تازه کنند.

تکاپوی امروز جناحهای درون حکومتی برای انتخابات بیشتر شبیه به "با سیلی صورت نظام را سرخ نگاه داشتن" است، زیرا که سوی دیگر سکه بازار گرمی، انشقاق وسیع جناحهای جمهوری اسلامی و استیصال مشترک شان خوابیده است. کشمکشها و استیصالی که ریشه در معضلات پایه ای اقتصادی و سیاسی دارد و خود را در اشکال مختلف از انتقادات تند و تیز رئیس جمهور از مجلس و یا تهدید به استیضاح دائمی رئیس جمهور از طرف مجلس و یا فلج کردن همه چیز برای تسویه حسابهای جناحی، خود را نشان میدهد.

 این شکاف بحدی عمیق شده که امروز شاهدیم مجلس اصولگرایان دولت را دور میزند، "اصلاح طلبان" تندرو در تقابل با جناح رهبری صف بسته اند و خواستار کنار رفتن خامنه ای هستند، باند رهبری نیز که خود پدیده ای متفاوت در تعریف حکومتی است هر قانون و رای و تصمیمی را اراده کند تغییر یا لغو میکند.  کمکش بین مافیاهای قدرت از مجلس گرفته تا  قوی مقننه و قضائیه و مجریه تا مافیای نظامی اقتصادی سپاه پاسداران تا جناح های مختلف نظام هر روز بیشتر و بیشتر نمایان می شود.

بهم ریختگی ساختارشان به حدی است که از اینکه چه کسی را در مسند دولت قرار دهند، درمانده اند. انشقاق در لایه های بالای حاکمیت و نداشتن مهره مناسب، برای رد کردن این بحران، اینبار همگیشان را در سردرگمی قرار داده است. بازی با مهره دولت نظامی با در نظر گرفتن پیام آن نوع دولت به منطقه و آن هم در شرایط بحران زده کنونی، جای شک دارد. بازی همیشگی با مهره جریانات اصلاح طلب و اصول گرا و اعتدالیون شانس دیگری است، دوره های قبل تلاش کردند با اتکا به انتخاب بین "اصلاح طلب" و "اصولگرا" و اتکا به ایجاد توهم "انتخاب بین بد و بدتر"، مردم را به پای صندوق رای و انتخابات بکشانند، ولی امروز تمام این پروژه ها نیز برای "نجات نظام" شکست خورده و مردم خیلی وقت است به پرونده این لایه های حکومتی مهر باطل زده اند، که "بد و بدتری" وجود ندارد و همگی سروته یک کرباس اند.

در نهایت تغییر توازن قوا و آرایش مردم در تقابل با حاکمیت مخصوصا بعد از اعتراضات میلیونی آبان ماه و دی ماه به عنوان فاکتور اصلی و تعیین کننده در تعمیق بحران سیاسی دامنگیر حاکمیت، انتخابات پیش رو را برای حاکمیت به کلاف سردرگمی تبدیل کرده است و هرچه بیشتر دست و پا میزنند بیشتر و بیشتر در باطلاق انتخابات ۱۴۰۰ فرو میروند.

 این بار نظام توهمی در این ندارد و علنا نیز اعتراف می کنند که  هیچ کس در انتخابات شرکت نمی کند و اتفاقا از این سر است که امروز به هر جنجالی متوسل میشود. به جنجال انتخاب بین دولت نظامی و غیر نظامی دامن میزنند، مضحکه حضور قالباف و رئیسی را در رسانه ها باد میزنند، احمدی نژاد نیز با جنجال ترور شدن و مثل همیشه با کوله باری از اسناد که قرار است به نفع مردم محروم افشا کند برای خودش معرکه راه انداخته. خاتمی، این سید خندان که اصلاح طلبان مدتها است از او عبور کرده اند، به نمایندگی از جریان اصلاح طلب و با درک وخامت اوضاع حاکمیت و نظام، در نامه سرگشاده خود به رهبری بر "بیعت اصلاح طلبان برای حفظ نظام" تاکید میگذارد.

اما دو طرف این جنجال و بازار گرمی به خوبی دست هم را خوانده اند. مردم در این که از پائین تا بالای مسئولان تدارک انتخابات ۱۴۰۰ و هوادارانشان در واقع مسئولین و مسببین  به فلاکت کشاندن جامعه و به خاک سیاه نشاندن مردم هستند، تردیدی ندارند و حاکمیت هم تردیدی در این ندارد که در جامعه دوقطبی ِ امروز، اکثریت مردم نه فقط خواهان زیرو رو کردن نظام اند که مدتها است جنبش خود برای این زیر و رو کردن را راه انداخته اند. اتفاقا از این سر است که جریانی مثل اصلاح طلبان وضعیت اسفناک پایه های جنبشی خود و بی خاصیتی خود برای "حفظ نظام" را درک کرده اند و از ترس ِ سمبه پر زور مردم، دوباره فریاد وامصیبتا سر میدهند و اعلام میکنند: "خاتمی از رهبری درخواست کرده که نقش پدری برای حضور و فعالیت همه نیروهای سیاسی را ایفا نمایند و به اصلاح‌طلبان رهنمود بدهند. اصلاح‌طلبان وفادار به نظام هستند". به این امید که آقا یکبار دیگر امکانی برای عنتر بازی به آنها بدهد.

امروز که جنبش علیه فقر و برای رفاه در سرتاسر مملکت گسترش پیدا کرده است اینها با براه انداختن جنجال و هیایو به طرح سوالات و "راه حلهائی" تحت عنوان "اقتصاد و معیشت، مطالبه جدی مردم در انتخابات ۱۴۰۰" یا "مشکلات اقتصادی دلیل اصلی نارضایتی مردم" برای خود بازار گرمی کنند. ادعاهایی که حتی خودشان هم میدانند سر سوزنی ربطی نه به کارگر و زن، کودکان خیابان، بیکاران، جوانان، دانشجویان و هیچ فقرزده ای در ایران ندارد بلکه تنها خاصیتش، کشیدن مردم معترض به فقر، پای صندوق رای است. جواب ده ساله این حضرات شکم سیر به مشکلات اقتصادی در بهترین حالت برجام و "گشایش اقتصادی" پس از آن بود که به سرعت باد دود شد و هوا رفت! تئوری اقتصاد مقاومتی و ریاضت اقتصادی آقا هم نتوانست جواب فوران خشم مردم را بدهد.

استیصال شان در به پای صندوق رای کشاندن مردم به جائی رسیده که امروز دست به دامان دادن رشوه برای خرید رای شده اند، اگر در دوره احمدی نژاد یارانه و تقسیم پول در مناطق محروم حربه ای برای خرید رای مردم بود، این بار ائتلاف ناجیان نظام و مجلس نشینان با امید بستن به حضور بسیج در انتخابات تصویب میکنند که بسیجی های متشکل در پایگاه ها و حوزه ها و مجیزگویان دفاع مقدس از پرداخت حق آب و برق، فاضلاب، گاز و عوارض شهرداری معاف هستند،  که به طبع آن یکی از شروط بسیج حضور در مصاف های حکومتی از جمله انتخابات خواهد بود. این همه‌ی "اقتدار" حاکمیت است که برای تضمین حضور جیره بیگران و "فالانژها"ی خود در انتخابات، به پرداخت هزینه چاههای فاضلاب شان متوسل میشود! نشستن بر کرسی ریاست جمهوری در ازاء پرداخت هزینه چاههای فاضلاب!

اما اکثریت مردم در ایران، کارگران، معلمان، بازنشستگان، گرستاران، دانشجویان و .... مصمم اند تاریخ را شکل دیگری بنویسند. انتخابات مردم ایران را نه در کبکبه و دبدبه رسانه ای و تبلیغاتی حکومت بلکه باید در روی صحنه قرار گرفتن آلترناتیو سوسیالیستی طبقه کارگری دید که پرچم آن همین امروز با قدرت در جامعه در برافراشته شده.

اغراق نیست اگر بگوئیم که هر انسانی در این دنیا که ذره ای مسائل سیاسی را تعقیب کند به روشنی میداند که انتخاب مردم ایران چیست؟ مردم انتخابشان را خیلی وقت است کرده اند و با صدای بلند و رسا به گوش حاکمیت و جهانیان رسانده اند. انتخاب مردم بسیار واضح و روشن است "این نظام را نمی خواهند، این حاکمیت را با هر جناح و دسته اش نمی خواهند". مضحکه انتخابات ۱۴۰۰ چیزی جز بی حیثیت تر شدن جمهوری اسلامی و زدن میخی دیگر بر تابوت شان نیست.

جواب مردم به حاکمیت، حضور میلیونها زن و مرد و پیر و جوان و معلم و پرستار و کارگر و بازنشسته در اعتراضات آبان بود که گفتند "این نظام را نمی خواهیم"! مطالبه روی میز نمایندگان منتخب مردم ایران، سعادت و رفاه، امنیت، آسایش، آزادی وبرابری است. رای مردم، نه به فقر، نه به فلاکت است. رای مردم، نه به استبداد و نه به حاکمیت مذهبی است. در یک کلام انتخاب مردم "نه به جمهوری اسلامی" است.

نمایندگان مردم، آن نمایندگانی هستند که در هفت تپه، فولاد، نفت و .... انتخاب شده اند. انتخاب مردم، را در حضور میلیونی شان در شهرهای مختلف ایران می بینیم و پرچمدار آن، اعتراضات برحق کارگری و مطالبات اقتصادی و رفاهی مردم هستند، انتخاب مردم نمایندگان بازنشستگانی هستند که همین امروز در خیابانها و جای جای ایران حضور پر شور دارند. انتخاب مردم یک دنیای آزاد، مرفه، سعادتمند وشاد است که در آن عدالت اجتماعی و برابری و آزادی همگان تضمین است. طبقه کارگر، مردم معترض، کارگران، بازنشستگان و زنان و فعالین کمونیست مدتها است انتخاب خود را کرده اند و میروند تا انتخابات ۱۴۰۰ را به مهر باطل بر کل پیکره جمهوری اسلامی با تمامی جناح هایش تبدیل کنند.

۴ مارس ۲۰۲۱