در آستانه سالگرد خیزش انقلابی، نزدیکی ٢٥ شهریور، وحشت و هراس سرتاپای جمهوری اسلامی ایران را فراگرفته است. موج دستگیری ها و احضار ها و اخراج هایی که براه افتاده است و فشار به زندانیان سیاسی، فعالین و شخصیت های شناخته شده مبارزات که پیشتر دستگیر و به گروگان گرفته شده بودند، همه و همه صف آرایی و تدارک صف دشمن در حاکمیت در مقابله با این سالگرد است. بیش از قدرت نمایی، این دریچه امید شان است در "به سلامت" گذشتن سالگرد این جنبش آزادیخواهانه و برابری طلبانه كه با پرچم رهایی زن جامعه ایران را دگرگون كرد و پست سر گذشتن "به خیر" "این فاز" خطرناک! 

ترس شان برطرف نشدنی و عظیم است! اما قدرت مردم از ترس آنها بیشتر است!  این را رابطه جامعه با زندان و زندانیان  و رابطه زندانیان با زندان بانان، به خوبی نشان میدهد. جامعه دور اسرا و گروگانهای جدال ش با جمهوری اسلامی حلقه زده است! دیده بان سلامت و شرایط اسارت و نقشه های دشمن علیه آنها است! آنها را تنها نگذاشته است! مشکل جمهوری اسلامی این شرایط و "درد بی درمان" صف مردمی است که برای جنگ آخر به مصاف ش آمده اند.

آخرین سرتیتر خبر ها در مورد تعدادی از زندانیان سیاسی، سلامتی آنها و نگرانی جامعه از توطیه علیه آنها، و اعتصاب غذای سیزده زندانی قزل حصار، را بخوانید.

 

"هشدار کانون نویسندگان درباره مخاطره آمیز بودن وضعیت ۱۳ زندانی سیاسی. در پی اعتصاب غذای ۱۳ زندانی سیاسی در ندامت‌گاه قزل‌حصار، کانون نویسندگان ایران بیانیه صادر کرده است. در بیانیه این نهاد که پنج‌شنبه ۱۶ شهریور منتشر شده از قول خانواده این زندانیان وضعیت آنان در زندان قزل‌حصار وخیم گزارش شده و شرایط این ندامت‌گاه هولناک توصیف شده است.

کامیار فکور، احمدرضا حائری، رضا سلمان زاده، جعفر ابراهیمی، لقمان امین‌ پور، سعید ماسوری، افشین بایمانی، سپهر امام‌جمعه، زرتشت احمدی راغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری و مسعود رضا ابراهیمی نژاد روز ۱۲ شهریور از زندان اوین به قزل‌‌حصار منتقل شدند. آنها در اعتراض به این انتقال و محل نگهداری خود در "بند امن واحد ۳ این زندان" دست به اعتصاب غذا زدند."

دویچه وله: به گزارش خبرگزاری هرانا، ۱۳ زندانی سیاسی زندان قزلحصار در اعتصاب به سر می‌برند. کامیار فکور، احمدرضا حائری، رضا سلمان زاده، جعفر ابراهیمی، لقمان امین‌ پور، سعید ماسوری، افشین بایمانی، سپهر امام‌جمعه، زرتشت احمدی راغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری و مسعود رضا ابراهیمی نژاد روز ۱۲ شهریور از زندان اوین به قزلحصار منتقل شدند. آنها در اعتراض به این انتقال و محل نگهداری خود در "بند امن واحد ۳ این زندان" دست به اعتصاب غذا زدند.

درخواست «فرانت لاین دیفندرز» از مقامات ایران در خصوص وضعیت وخیم جعفرابراهیمی و کامیار فکور:

جعفر ابراهیمی و کامیار فکور با اتهامات جدیدی مواجه شدند؛ این در حالی است که وضعیت سلامتی جعفر ابراهیمی در بازداشت وخیم‌تر شده است.

فرانت لاین دیفندرز از مقامات ایران می‌خواهد:

١- جعفر ابراهیمی و کامیار فکور را فوراً و بدون قید و شرط آزاد کنید و محکومیت آن‌ها را لغو کنید، زیرا فرانت لاین دیفندرز معتقد است که آن‌ها صرفاً در نتیجه فعالیت مشروع حقوق بشری، به‌ویژه در حمایت از حقوق معلمان و کارگران در حبس هستند.

٢- اطمینان حاصل شود که نحوه برخورد و رفتار با جعفر ابراهیمی و کامیار فکور در حین بازداشت، مطابق با شرایط مندرج در «اصول حقوقی سازمان ملل برای حمایت از افراد تحت هر نوع بازداشت یا حبس» باشد.

٣- حصول اطمینان از دسترسی فوری جعفر ابراهیمی به مراقبت‌های پزشکی مناسب.

٤- در هر شرایطی تضمین کنید که تمامی مدافعان حقوق بشر در ایران قادر به انجام فعالیت‌های حقوق بشری مشروع خود بدون ترس از پایمال شدن حقوقشان و عاری از هرگونه محدودیت از جمله آزار و اذیت قضایی باشند."

 

رسانه ها: جعفر ابراهیمی، بازرس شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، از حدود ۱۷ ماه پیش در آستانهٔ «تجمع اعتراضی یکم اردیبهشت ۱۴۰۱ معلمان و فرهنگیان» بازداشت شده و کماکان در زندان به‌سر می‌برد.

کامیار فکور، خبرنگار و ترانه‌سرا، در ۱۵آبان‌۱۴۰۱ به‌همراه همسرش «سروناز احمدی» که مترجم و فعال حقوق زنان است، بازداشت شده بود.   به گزارش «وب‌سایت نویسندگان ایران» حکم زندان این هنرمند یک سال پیش بر اساس «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد بر هم زدن امنیت ملی» از طریق انجام فعالیت‌های هنری‌، صادر شد.

جدال زندانیان با زندانبانان، اعتصاب غذای اعتراضی زندانیان و وضیعت دو زندانی که به ادعای جامعه  رژیم علیه شان توطیه ای چیده است، و دهها و دهها نمونه نه تنها مقاومت زندانیان که ادامه جدال شان به نمایندگی از مردم در زندان ها، گواه بی قدرتی زندانبانان و نظام شان است. این ها تنها گوشه هایی از قدرت پوشالی امروز جمهوری اسلامی مخوفی است که تاریخی از ارعاب و اعدام و جنایات و توحش دارد!  هیولاهایی چون لاجوردی ها و حاج رحمانی ها و خلخالی ها و خمینی ها و هادی غفاری ها و  راه اندازی هالوکاست اسلامی دهه شصت، تاریخی سپری شده و قدرتی پوچ شده  و بی اثر شده است.

هراس از یک کلام، یک شعر و سرود و بیت و قصیده ای که این هنرمند و آن معلم  معترض و جوان بلندپرواز و بازنشسته متوقع گفته است، "جرایمی"  که موجب "تشویش اذهان" جامعه میشود و امنیت نظام را به خطر می اندازد، گواه پوشالی بودن قدرتی است که میخواهد خود را بر فراز سر مردم سرپا نگاه دارد.  ترس از فریاد مطالبه گری کارگرانی که دیگر به فقر و فلاکت و نکبتی که بر سر طبقه شان خراب کرده اند رضایت نمی دهند، اعتصاب و اجتماع و اعتراض مدام شان که نرم جامعه شده است و حسابرسی روزانه شان از عملکرد بالایی ها، ترس از  زنان و دختران شجاعی که چشم در چشم اوباش دیروز "آتش به اختیار" و سابقا  "قدرتنمد" و اعلام اینکه "دیگر تمام شد روزهایی که از شما می ترسیدیم"، همه  و همه گواه قدرت پوشالی است  که در فرار از مواجه با گردهمایی های مردمی در سالگرد جنبش بزرگ و توده ای آنها، تلاش میکند نشان دهد که میتواند هنوز بر فراز سر جامعه ای که نمی خواهد ش، حکومت کند.

هنوز از "شر"  شبح آنهایی که علنی اعدام کردید و  کشتید یا جبونانه دزدیدید و در خفا کشتید، خلاص نشده اید. هر شلاق و ضربه ای که زده اید در سراسر ایران پژواکی یافته است که خواب  از چشم هایتان ربوده است. از امروز به فردا ماندن تان در قدرت را شکرگذارید!

رفتار جمهوری اسلامی با زندانی سیاسی که گروگان و کت بسته در اختیار او است، نه تنها از چشم جامعه پنهان نیست و موجب "عبرت سایرین" نیست که از طرف مردم حسابرسی میشود!

چشم بندها یتان  در زندانها ها را جامعه کنار زده است! به چه امیدی زندانیان و گروگانهای جنبش مردمی را می آزارید!

مردم نگاه و حسابرسی تان میکنند روزهای در خفا دستگیر کردن و زندانی را منزوی نگاه داشتن، گذشت! جامعه دیده بان حقوق شهروندان خود است! نمی توانید حکومت کنید! آزار زندانیان، تلاش برای پرونده سازی و توطیه هایتان، نه تنها از چشم مردم در ایران که به همت مبارزات همان مردم، از چشم جهانیان هم پنهان نمی ماند.  جامعه زندانیان خود را، اسرای خود را، هم میخواهد و هم میتواند آزاد کند! تجربه آن را دارد! از آن تجربه آموخته است! ترس در چشمان تان و ضعف تان،  پنهان کردنی نیست.

این جنبش سر بازایستادن ندارد. ایران به مركز اعتصاب و اعتراض هر روزه كارگر، بازنشسته، معلم و اعتراض روزانه دختران و پسران جوان برای فردایی آزاد و مرفه و سعادتمند تبدیل شده است. این جنبش از مراكز صنعتی تا محلات شهرها و مراكز تحصیلی در دل كشمن و جدال با شما و كل صف ارتجاع، نیروی خود را سازمان میدهد. مردم آزادیخواه ایران برای جنگ نهایی و سرنگونی كامل بختك جمهوری اسلامی و اعمال حاكمیت خود میكوشد. ما در زندانهایتان را باز میكنیم و اعمال جنایتكارانه امروزتان علیه اسیران ما تنها تعجیل طبقه كارگر و صف آزادیخواهان برای پایان عمرتان را نتیجه میدهد. ما اسرای خود را از زیر دستان خون آلود شما رها خواهیم كرد.

 

حزب حكمتیست(خط رسمی)

۱۸ شهریور ۲۴۰۲- ۹ سپتامبر ۲۰۲۳