در آستانه سالگرد خیزش سراسری مردم ایران، جمهوری اسلامی موج دیگری از آزار و شکنجه فعالین کارگری در بند، معلمان و دانشجویان در زندانها و کلا اسرای جنبش ما را براه انداخته است. قطع ارتباط زندانیان سیاسی با بیرون و محروم کردن آنان از ابتدایی ترین حقوق یک زندانی، از جمله ملاقات با خانواده هایشان و مشاوره پزشکی، اخبار وسعت گرفتن آزار و شکنجه در زندانهای جمهوری اسلامی انتشار میابد. عدم امکان دسترسی نمایندگان معلمان و کارگران و فعالین اجتماعی به امکانات پزشکی، ممنوع ملاقات کردن آنان، آخرین حربه های حاکمیت علیه جنبش ازادیخواهانه مردم است.

این واقعیت امروز برای همه کس در جامعه ایران روشن است که جمهوری اسلامی از دهه ۶۰ تا امروز با تکیه بر زندان و شکنجه و اعدام مخالف خود، بقاء خود را تماما به سلب آزادی های سیاسی متکی کرده است. این رژیم، اختناق و شکنجه، تفتیش عقاید و اعدام را یک رکن موجودیت خود قرار داده است و همراه با هر بحران درونی و در برابر هر برآمد و یا تحرک اعتراضی توده های مردم، هر بار به موج تازه ای از پیگردهای سیاسی، شکنجه و اعدام در زندانها متوسل شده و میشود. جمهوری اسلامی ضعف و ترس خود را با قلدری و قدرت نمایی در زندانها سرپوش میگذارد. این موج تازه پیگرد و شکنجه و کشتار در زندانها بیش از هر چیز واکنش جمهوری اسلامی در قبال بحران مشروعیت و موقعیت تضعیف شده آن در برابر توده های وسیع مردم برای سرنگونی این نظام است که از دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ به این سو و همراه با خیزش سراسری در شهریور پارسال گرفتارش شده است. شکست این نظام در اهداف سیاسی و اقتصادی اش، بالا گرفتن نزاع های درون حکومتی، شکست شیوه های اختناق و ایدٸولوژی اسلامی، و اینها همه بر متن نیرو گرفتن دور تازه ای از اعتراضات عمومی که مردم آزادیخواه ایران را به جنب و جوش و مبارزه ای رادیکالتر فراخوانده است، کابوس ترس و ضعف را روشنتر از هر زمانی برای کل جمهوری اسلامی ترسیم کرده است. گمان میکنند که اینبار هم برای خلاصی از این کابوس و سرپوش گذاشتن بر ضعف و ترس خود میتوان مانند دهه ۶۰ با به خط کردن مزدوران و جلادان و دستگاه حکومتی خود و در فضایی از "بگیر و ببند"، مردم آزادیخواه و جسور را از وارد شدن به یک انقلاب تمام عیار برای جارو کردن کل بساط جمهوری اسلامی و همه مخلفات آن باز بدارند.

امروز آزار و شکنجه زندانیان سیاسی و اسرای در بند، حتی دل یک بسیجی و سپاهی را که دیگر هرگز نمیتواند آزادانه به محلات کار و زندگی مردم سرک بکشد، راضی نمیکند. وقتی طبقه کارگر ایران "پایش را از گلیمش" درازتر کرده و حکومت شورایی میخواهد، دیگر محدود کردن فعالین و رهبران کارگری در بند دردی از این نظام دوا نمیکند. وقتی که معلم و دانشجو و دانش آموز و زن و جوان و بازنشسته اعلام کرده اند که رفاه و آزادی و برابری میخواهند، دیگر آزار و شکنجه پیشروان این جنبش، جز جرقه بر باروت خشم و انزجار مردم در محلات کار و زندگی نیست. وقتی زنان، حجاب اسلامی را به آتش کشیدند و آپارتاید جنسی را دوفاکتو لغو کرده اند، دیگر عقل سلیم حکم میکند که ماموران "گشت ارشاد" و "امر به معروف" دنبال سوراخ موش بگردند. عبور جامعه از جمهوری اسلامی و شرایط انقلابی چنان عمیق و رادیکال است که بازگشت به گذشته نه برای مردم و نه برای جمهوری اسلامی ممکن نیست. نه جمهوری اسلامی رژیم قبل از شهریور۱۴۰۱ است و نه مردم همان مردم. این واقعیتی بی برو برگرد است که هیچ درجه ای از سرکوب جامعه و شکنجه زندانیان سیاسی نمیتواند این معادله را معکوس کند.

برنده این جنگ تاکنون مردم ایران و زندانیان سیاسی هستند که در یک جنگ نابرابر با یک رژیم تا دندان مسلح با دهها نهاد نظامی و پلیسی است که بروی مردم با دستان خالی، تفنگ میکشد. آزار و شکنجه اسرای ما در زندانها، جز بطلان این حاکمیت و عدم مشروعیتش در چشم جهانیان نیست. هیچ خودفریبی این واقعیت را نمی پوشاند. حکومتی که پیروزی اش بر مردم را با شکنجه و اعدام زندانیان سیاسی و با تهدید به قتل و اعدام گروگان هایی که از صفوف مردم ازادیخواه گرفته است، جار میزند، حکومت نیست. یک باند سیاه و گردنه بگیر است که از قبل گرسنگی دادن مردم و برای حفظ سلطه خود از هیچ جنایتی فروگذار نخواهد کرد.

جنبش انقلابی برای سرنگونی، آغاز پایان سلطه جمهوری اسلامی را اعلام کرده است. جنبش انقلابی کارگران و زحمتکشان و همه محرومان و ستمدیدگان جامعه، انتقام تک تک فرزندان به قتل رسیده خود را با سرنگونی نظام تبهکار جمهوری اسلامی و با آزاد کردن تمام زندانیان سیاسی و اسرای در بند خواهد گرفت.

کارگران و مردم آزادیخواه!

هم پیمان شویم. اجازه ندهیم که سرکوبگران جمهوری اسلامی به صفوف ما دست دراز کنند. برای مقابله با هر تحرک این رژیم آماده باشیم و با عزمی جزم تر برای آزادی زندانیان سیاسی و رفقای دستگیرشده و دربندمان دست بکار شویم. این وظیفه ماست که با نیرو و اتحاد خود پرچم آزادی زندانیان سیاسی را برافرازیم و همه جامعه را در این راه به مبارزه ای هرچه گسترده تر فراخوانیم. بگذار رژیمی که برای پوشاندن ضعف و ترس خود، به آزار و پیگرد و اعدام روی آورده است، ناقوس مرگ خود را در طنین این شعار که میلیونها انسان آزادیخواه آنرا فریاد خواهند زد، بشنود: زندانی سیاسی آزاد باید گردد!
 
مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
 
حزب حکمتیست (خط رسمی)
۳۱ اوت ۲۰۲۴