قاعدتا انتظار اینکه احزاب ناسیونالیست  کرد و به ویژه مصطفی هجری در رابطه با مذهب بیانی غیر از بیان نهادها و مراجع مذهبی داشته باشند انتظار به شدت نامعقولی است. ناسیونالیسم کرد، رابطه اش با مذهب، مردسالاری، سنتهای عهد عتیق رابطه ای عمیق و بنیادی است و فراتر از این، مانند مراجع دو آتشه مذهبی، به تک تک این رسم و سنن و آیین و مذهب تا حد اعلا افتخار می کند. این رابطه و این درجه از وابستگی و نیاز به این سنن عهد عتیقی و عقب مانده دوره فئودالی  بخشی از داده و بنیادهای فکری، اجتماعی و حتی سیاسی ناسیونالیسم کرد است. ناسیونالیسم کرد سنتا با عقب مانده ترین سنتها، ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، منجمله مذهب یا ضدیت با برابری زن، گره خورده و عجین شده است. هر درجه از "رسوخ" تمدن، یا تظاهر به سکولاریسم و قبول برابری زن و مرد و ....، زیر فشار جنبش آزادیخواهانه و بخصوص جنبش سوسیالیستی و کمونیستی ممکن شده است. اینرا مردم کردستان در زندگی و مبارزه خود تجربه کرده اند. 
از اینرو انکار و یا افشا و نشان دادن آن برای جامعه نه شق القمر و نه کشف  تازه ایی از ماهیت این جنبش و احزاب سیاسی آن است. اگر بخواهیم لبیک گفتن هجری و سینه زنی او را برای حسین به مناسبت محرم در قاب تازه ایی بگیریم و چرایی امروز آنرا دریابیم، باید آن را در متن مناسبات موجود و در متن تناسب قوای موجود میان حاکمیت و جریانات بورژوا ناسیونالیستی از بالا با مردم و حرکت از پایین جامعه ضرب و برآورد کرد.

آنچه هم اکنون در تاروپود جامعه در جریان است حضور یک جنبش عمیقا انقلابی  است که رابطه بالا و پایین را در یک تناسب قوای به شدت انقلابی به نفع مردم رقم زده است. این تناسب قوای موجود خود را در هر حرکتی در جامعه عیان می کند واین واقعیت است که جمهوری اسلامی  و حاکمین را در بزنگاه های مختلف و در تقابلهای روزمره به چالش می کشد و با بحران روبرو می کند. این واقعیت است که امروز حتی محرم و "شهادت حسین" و سینه زنی را برای جمهوری اسلامی به یک مشکل اساسی تبدیل کرده و به بخشی از تعرض و حرکت مردم و جامعه بر علیه حاکمیت تبدیل شده است. محرم امروز برای مردم در نقاط مختلف کشور بهانه ایی شد برای اعتراض به فساد مالی، فقر، استبداد و قتل و کشتار جوانان بر علیه تمام بنیادها و نمادهای اسلامی با محرم و حسین و هر جانور اسلامی دیگری!

 در تلاش مصطفی هجری برای این نمایش و پیام شریک شدن وی در "عزای" محرم و سینه زنی برای "حسین مظلوم"، دو فاکتور و دو مولفه بیشتر و سنگینتر خود را نمایان می کنند.
فاکتور اول تعریف و یا بازتعریف رابطه حزب دمکرات با جمهوری اسلامی بر متن توازن قوای موجود در جامعه است. توازن قوایی که تا همین الان هم انواع آلترناتیو راست را زمین زده و هم تمام تعرض و مقاومت جمهوری اسلامی علیه جنبش آزادیخواهانه و رادیکال مردم را به شکست کشانده و همزمان ناسیونالیسم کرد و امید و آرزوهای آنرا در رنگ قومی زدن به این تحول عمیق و "صاحب" آن شدن را عقیم کرده است. پیام احزاب کردی (پ ک ک و حزب دمکرات) به مناسبت محرم و عزاداری برای حسین و یارانش در حقیقت خوش رقصی و چراغ سبز نشان دادن بازندگان خیزش اخیر به جمهوری اسلامی است. 

 هجری می خواهد با فرستادن پیام به مناسبت محرم و سینه زنی برای حسین، در رقابت با پ ک ک و با همان درجه از فرصت طلبی، ظرفیت خود و حزبش را در "مسئولیت پذیری" و شریک شدن در کنترل اوضاع انقلابی موجود، به جمهوری اسلامی، نشان دهد و زمینه رابطه جدید خود با جمهوری اسلامی در "روز مبادا" را فراهم کند . ظرفیت و رابطه ایی که قبلا پ ک ک و اقمار مختلف آن در نشان دادن آن سنگ تمام را گذاشته اند.
تجربه سوریه و نقش اساسی شاخه سوریه ای پ ک ک در کردستان سوریه در کنترل اوضاع و آرزوی تکرار چنین نقشی در کردستان ایران، امیتازی است که پ ک ک روی آن برای نشان دادن مطلوبیت خود چه برای مردم و چه برای جمهوری اسلامی  سرمایه گذاری میکند. این امتیاز است که حزب دمکرات را برای رقابت در تامین چنین نقشی وارد میدان کرده است. حزب دمکراتی که در کردستان خود را "صاحب" و "رهبر" جنبش ناسیونالیستی و کلا کردستان می داند، امروز با رقیبی جدی و در پتانسیل ارتجاعی "قابل تر" از خود روبرو شده است. تلاش حزب دمکرات برای تغییر موقعیت خود در جنبش ناسیونالیستی و کردایه تی و خوش رقصی برای جمهوری اسلامی، که خود در بحران عمیقی است، چیزی جز تلاش بازنده های اوضاع موجود برای نجات از بن بست و ادامه حیات نمی تواند باشد. حزب دمکرات کردستان و مصطفی هجری می خواهند به جمهوری اسلامی نشان دهند، حزبی هستند که می توانند تمام نمادهای مذهبی و تابوهای اسلامی را نه تنها دست نخورده تحویل بگیرند، بلکه آماده اند خود در راس اجرای آن قرار بگیرند. می خواهند ظرفیتشان را برای ایفای نقش و "به بازی گرفته شدن" به هر قیمتی برای جمهوری اسلامی دوباره بر متن اوضاع جدید بازتعریف کنند.

فاکتور دوم رقابت برای ایفای نقش در رابطه با پ ک ک است. در بالا اشاره کردم که  پ ک ک و رابطه اش با جمهوری اسلامی سابقه طولانی تر و استراتژیک تری دارد. با این اوصاف حزب دمکرات و مصطفی هجری با توجه به اینکه هیچوقت پ ک ک و شاخه ایرانی اش پژاک به عنوان یک جریان پایدار و ریشه دار در کردستان ایران نبوده و جای پای عمیقی در جنبش ناسیونالیستی کرد در ایران نداشته اند، تامین چنین نقشی و بازیگردانی را برای آنها غیر ممکن می دانند. هر درجه رابطه عمیق با جمهوری اسلامی از طرف پ ک ک و پژاک نمی تواند ضمانت تکرار تجربه کردستان سوریه در ایران باشد. از اینرو حزب دمکرات هنوز این اعتماد را به خود، بعنوان حزبی صاحب سنت و ریشه دار و "مقبول" از نظر مردم در کردستان، تماما از دست نداده است و خود را در مقایسه با پ ک ک و پژاک محق تر و گزینه بهتری می داند. هجری شانس خود در پیروزی در این رقابت را بالا میبیند و به همین دلیل در کنار حمایت سنتی و قدیمی خود از مراجع مذهبی سنی و سلفی به حمایت و گرامیداشت مراسم ها، سنتها و مراجع شیعه روی می آورد. حزب دمکرات بنا به سنت همه احزاب ناسیونالیست کرد برای سهیم شدن در قدرت از هیچ پشتک وارو زدنی دریغ نمیکند و هیچ "فرصتی" را از دست نمیدهد. این حزب مانند همه احزاب ناسیونالیستی روی "حافظه ضعیف" مردم، زیادی حساب میکنند و تجربه سیاسی و شعور سیاسی بالای مردم در کردستان، نفوذ عمیق و گسترده کمونیسم و احزاب کمونیستی، نقش این احزاب در مبارزه و جدالهای سیاسی را دستکم میگیرند.
 
متوسل شدن هجری به سینه زنی بخشی از تلاش بازنده ها در مقابل موج عظیم جنبش انقلابی برای آزادی، برابری و رفاه است. هجری اما "بیموقع" دست به این تلاش زد!
اگر تا دیروز بزرگداشت مناسبتهای مذهبی مانند محرم و سینه زنی و ... که سنتا یکی از ابزارهای تعرض جمهوری اسلامی به جامعه و گسترش فضای اسلامی، خفقان و خشونت پلیسی و مرعوب کردن جامعه بود، دریچه ای برای به بازی گرفتن احزاب کردی توسط جمهوری اسلامی بود، امروز این "بزرگداشت" و همدردی" با محرم، توسط احزاب کردی و شخص مصطفی هجری، بر متن موج نفرت از تمام نمادهای مذهبی و توحش اسلامی  بن بست و استیصال این جنبش ارتجاعی و احزابش به نمایش می گذارد.
نفرت عمومی از مذهب و توحش اسلامی، وجود یک فضای به شدت انقلابی و متمدن و سطح بالا و علاوه بر این مهمترین فاکتور وجود یک کمونیسم قوی و متحزب در کردستان چنین خوش رقصی ها و تلاشهایی را با شکست روبرو خواهد کرد، همانطور که تلاشهای قبلی احزاب کردی در پر و بال دادن به سلفی ها، مراجع سنی، در دامن زدن به سنتهای عقب مانده و ضد زن در کردستان را با شکست روبرو خواهد کرد.