خود را گول نزنيد؟

رفقا، على جوادى و آذر ماجدى مشترکا در نوشته اى تحت عنوان " شما مى توانيد برويد.." .و رفيق اصغر کريمى در نوشته ديگرى به نام، "يا پلاتفرمهاى ما را مى پذيريد.." به انتخابى که ما در مقابل پلنوم بيست و يکم کميته مرکزى حزب براى در آوردن حزب از وضعيت فعلى، و در همان حال فراهم کردن گسترده ترين تبادل فکرى و همفکرى و بيشترين فرجه براى طرح آراء و نظرات مختلف افراد، به تهييج خود پرداخته اند و جوابهاى نازل سياسى معمول خود را داده اند. چون مضمون اين دو نوشته تقريبا يکى است، ترجيح دادم يکجا و در يک نوشته جواب کوتاهى به آنها بدهم.

اين رفقا در نوشته هاى خود ميگويند پلاتفرم ما "گروکشى" براى تحميل سازش است، ميگويند اين کار ما تلاش بيخودى است، ميگويند آنها سازش ناپذيرند! ميگويند ترس ما از بهم خوردن تناسب قواست، پلتيک ميزنند، رفيق اصغر يک پاراگراف بالاتر ميگويد، ما بعد از پلنوم ١٦ يک بلوکى بدور کورش تشکيل داديم و در مقابل محفل اصغر و رفقايش ايستاديم، پاراگرافى پائينتر ميگويد خود ما در مقابل کورش ايستاديم و به خطوطى از بحثهاى کورش انتقاد کرديم. آشکارا شخصيت شکنى و بى احترامى ميکنند، در پايان خود را تهييج کرده و به اصطلاح قديمى ها صورت خود را با سيلى سرخ نگهميدارند. آيا اين نوشته ها را هم بايد جزو پليتيک زدنها و زيگزاگهاى سياسى مجدد رفقا على جوادى، آذر ماجدى و اصغر کريمى به حساب آورد، يا گيج شدن اين رفقا در مقابل انتخاب سياسى مهم و تاريخى اى که ما در مقابل پلنوم بيست و يکم کميته مرکزى و به اين اعتبار کل حزب قرا داده ايم؟ به نظر من هردو. آيا ما دوباره بايد شغلمان اين باشد که وقت خود را صرف روشن کردن پلتيک زدنها و زيگزاگهاى سياسى اينها و شرکت در پروژه افشاى شخصيتهاى حزب کنيم که نمونه هاى آن در گفته ها و نوشته هاى اين رفقا و رفقاى هم محفلشان، واقعا يکى و دو تا نيست، يا کميته مرکزى حزب را در مقابل يک انتخابى سياسى تاريخساز قرار ميداديم که حزب را از اين وضعيت در مياورد؟ رفيق اصغر، رفقا آذر ماجدى و على جوادى، ما راه دوم را انتخاب کرديم که شما انتظار آن را نداشتيد. حالا دست پاچه و هول شده ايد که چه جورى با پلتيک و زيگزاگ زدن مجدد و تهييج سطحى خودتان، بخيال خودتان با آن مقابله کنيد.

شما به اين انتخاب سياسى اى که ما پيش پاى پلنوم کميته مرکزى گذاشته ايم ميگوئيد "گروکشى"! مطلع هستيد که همين انتخاب سياسى را منصور حکمت پيش پاى کنگره حزب کمونيست ايران گذاشت، عبداله مهتدى و راست درون کومه له همين اتهام ها را به او زدند، متاسفم که اتهاماتى را که زمانى اينها بسوى منصور حکمت پرتاب ميکردند، اکنون شما بسوى ما پرتاب ميکنيد. ما ميگوئيم اگر پلاتفرم سياسى ما براى تبديل کردن حزب کمونيست کارگرى ايران به يک حزب سياسى که من و شما در آن با داشتن امنيت سياسى و تشکيلاتى کامل بتوانيم بدون مهر ايدئولوژيک زدن و "مرتد" خواندن کسى، علنا اختلافات سياسى خود را پيش بيريم و در ضمن کارمان را هم بکنيم، طورى که اختلافات سياسى و حتى تبدبل شدن حزب به فراکسيون و اقليت و اکثريت، براى همه و دنياى بيرون ما بروشنى قابل توضيح باشد، نه استفاده از روشن کلاه بوقى سر اين و آن کردن و يا گذاشتن تست ايدئولوژيک جلو کادرها و اعضاى حزب. شما که منافع و مصلحت فرقه ايتان اين را ايجاب نميکند، به تعزيه گردانى و غسل تعميد پناه برده ايد، پلتيک ميزنيد در عين حال داريد کثيف ترين ماتريال را که مبناى تبليغ بعديتان عليه ما خواهد شد، نيز فراهم ميکنيد. اصغر کريمى با بکار بردن جمله ،.. به هر شکل و شمايلى از وجود جمهورى اسلامى، بايد بگويم داريد پا به جاى بسيار بدى ميگذاريد، همين سنتهاست که مورد نقد ماست و متاسفانه در اين دوره زبانزد محفل شما بوده است. اين ميتواند براحتى مبنايى باشد براى پاپوش دوزيهاى بعدى، چطور به خودت اجازه ميدهى در حق نصفى از کميته مرکزى اين حزب به اين شيوه متوسل شويد؟ آيا به عاقبت اين کار خود فکر کرده ايد؟ على جوادى و آذر ماجدى نيز دلبخواه شير خط مى اندازند و ميگوبند، جامعه بايد راست خودش را داشته باشد! گويى تا حال نداشته است. آيا معنى اينها اين نيست که داريد با هم از هم اکنون براى حمله به ما و به تدريج متحد شدن با گروههاى چپ حاشيه اى و اتحاد عملهاى بعدى عليه ما، خودتان را آماده ميکنيد؟ آذر ماجدى و على جوادى نوشته اند، اينها، منظور ما هستيم، از سر "مريدى" فعاليت خود را شروع کرده اند و به اين جهت بدور کورش جمع شده اند. اين گفته ها، رفقا، غير از توهين و بى حرمتى چيزى را نميرساند. همين انسانها وقت خودش بخاطر اتحاد سياسى با منصور حکمت و کمونيسم منصور حکمت سرمايه سياسى خود را کنار گذاشتند و در کنار منصور حکمت و کمونيسم منصور حکمت بعنوان متحدين سياسى او مبارزه کرده و جنگيدند. شما به هيچ وجه صلاحيت دار اين کار نيستيد. رفقا، ترمزهايى را اگر مانده است چک کنيد! از اين بيشتر سقوط نکنيد، دست و پايتان را جمع کنيد، فراموش نکنيد که با کى طرفيد. خودتان را گول نزنيد، با اين کارتان فقط داريد درک نازل خودتان را از مبارزه سياسى به همه نشان ميدهيد، داريد ثابت ميکنيد که در چهارچوب ذهنيات چپ فرقه اى ميخ شده ايد. متاسفانه اين تلقيات و ذهنيات شما از مبارزه و فعاليت سياسى و درون حزبى است، اين بى احترامى شما به شخصيتهاى اين حزب، جزو سنتهايى است که بايد در پلنوم بيست و يکم نقد شود. رفقا اصغر کريمى و آذر ماجدى و على جوادى، بايد بگويم با بى احترامى کردن به ما و تهييج نازل خودتان، راستش گريزى از اين واقعيت نداريد. ميخواهيد بر روى خودتان نياوريد، باشد، ميل خودتان است. ما پلنوم کميته مرکزى و کل حزب را در مقابل يک اقدام تاريخى مهم قرار داده ايم، اين اقدام ما تنها راه ممکن براى نجات حزب منصور حکمت و جلوگيرى از تبديل شدن آن به يک فرقه و سکت مهجور است. حزبى که قرار بود منشا تغييرى در دنياى بيرون خودش باشد، قرار بود کمونيسم را در ايران بقدرت برساند، اکنون با افکار و ذهنيات ماليخوليائى فرقه اى شما ميرود که دستاوردهايش گم و گور شود. اين را ما اجازه نخواهيم داد. انتخاب دست پلنوم بيست و يکم کميته مرکزى است، اگر پلنوم به پلاتفرم ما راى دهد، ما تضيمن مى کنيم حزب را از اين وضعيت در بياوريم، در اينصورت، براى همه هم ما جا هست، نيازى به رفتن کسى نيست، کسى مطلقا حق ندارد از کسى تست ايدئولوژيک بگيرد. اگر نه، ما راه خود را از شما جدا خواهيم کرد. انتخابى که ما پيش پاى پلنوم کميته مرکزى حزب گذاشته ايم براى رفتن نيست، برعکس، دقيقا براى ماندن در حزب و نجات حزب از اين وضعيت است. اگر پلنوم کميته مرکزى پلاتفرم ما را به تصويت برساند، کل حزب و خود شما نيز از اين وضعيتى که در آن افتاده ايد، نجات پيدا ميکنيد، براى شما رفقا در کمال احترام جا و کار هست، ما پلتيک نمى زنيم، با کسى تعارف نداريم، ما حرف اول و آخر خود را يک جا ميزنيم، حاضر نيستيم در پروژه افشاء کردن همديگر و فروپاشى حزب شرکت کنيم، شما ميخواهيد در آن شرکت کنيد مختاريد، مسئوليتش پاى خودتان.

٨ اوت ٢٠٠٤

حمه سور