خودمان را حفظ کنیم! امکان اقدام سیاسی مان را گسترش دهیم! حمله رژیم را خنثی کنیم!
رژیم اسلامی در چند هفته گذشته یکبار دیگر تعرضی عمومی را به فعالین سیاسی در کل کشور آغاز کرده است.
در این رابطه توجه همه فعالین سیاسی را به نکات زیر جلب میکنیم:
١- رژیم اسلامی و ماموران امنیتی اش، از وزارت اطلاعات تا اطلاعات سپاه در سیاست سرکوبی که از سال گذشته آغاز کرد، شکست خوردند. این فشار و زندان نتوانست مانع حرکت و گسترش فعالیت و اعتراض انسانی در آن جامعه بشود. نتوانست این فعالیت ها را "زیرزمینی" بکند. نتوانست آنها را به "بیگانگان" ببندد، نتوانست فضای پلیسی را حول این فعالیت ها چنان کند که پیوستن به این حرکات "خطرناک" بشود.
٢- نه با تهدید و نه با فشار بر خانواده های زندانیان سیاسی و فعالین اجتماعی نتوانستند مانع پخش اخبار مقاومت و درندگی رژیم بشوند. فعالین سیاسی به درستی جواب فشارها و تهدید های افراد "ناشناس" را ندادند. همین عمق شکستشان را بیشتر نشان میدهد.
٣- مسله امروز رژیم، انتخابات نیست! چه سید خندان کاندید بشود یا نشود، چه احمدی نژاد دوباره سر از صندوق بیرون بیاورد و چه نه، صورت مسله ابدا انتخابات نیست! نه سید خندان دیگر قبول میکند که "رفرمیسم" را بارش کنند و نه احمدی نژاد دیگر فقط نعره ضد آمریکایی میکشد. چه این جانی و چه آن جانی سر از صندوق بیرون بیاورد، رژیم اسلامی در مقابل مسایل اساسی تری قرار گرفته است که فشار و دستگیری های امروز دقیقا رو به این مسایل دارند.
٤- شکست سیاست آمریکا در منطقه، درهای زیادی را برای رژیم اسلامی گشوده است. مساله برای کل رژیم این است که بیشترین استفاده را از این امکان منطقه ای و بین المللی بکند. مسله امروز رژیم این نیست که چه کسی از صندوق بیرون میاید، مسله تضمین امکان استفاده از این فرصت است. برای معامله باید نشان دهند که ثبات داخلی دارند. در این رابطه اما مشکلاتی دارند که دلیل دستگیریهای دوره اخیر را توضیح میدهد.
٥- دامنه نفرت از رژیم اسلامی بی نظیر است. هیچ سوپاپ اطمینانی دیگر موجود نیست، هیچ دوم خردادی دیگر بین مردم و رژیم وجود ندارد. رژیم لخت و عور مقابل مردم ایستاده است. تنها امکانشان در عقب راندن مردم سرکوب است. مردم هم اما به راحتی گردن به سرکوب نمیدهند.
٦- بحران اقتصادی جهانی قیمت نفت را چنان پاﺌیین آورده است که ورشکستگی دولت بسیار محتمل است. دامنه این بحران بسیار وسیعتر از بحران دهه ٧٠ است که باعث سرنگونی رژیم شاه شد. انتظار شورش های شهری و عمومی علیه گرسنگی و فقر بسیار بسیار زیاد است. طغیان های اجتماعی یکی از نتایج انتقال فشار بحران اقتصادی به مردم در نتیجه ورشکستگی دولت است. تحرکات زیاد طبقه کارگر علیه شرایط تحمیلی تصویر طغیان های اجتماعی را بشتر کرده است.
این نگرانی اصلی همه جناح های رژیم است. مسله همه شان تضمین حاکمیتشان در این شرایط خطرناک است. نفرت مردم در این شرایط بسرعت و بشدت به طغیان اجتماعی تبدیل میشود. امکان از هم پاشی ارگان های سرکوب رژیم از درون بسیار محتمل میشود. امکان تعیین تکلیف اساسی با رژیم اسلامی بسیار محتمل است.
٧- رژیم برای آمادگی و دفاع از خود در چنین شرایطی دست به اقدامات پیشگیرانه میزند. تلاش میکنند شخصیت ها و جریاناتی که میتوانند در آن شرایط به مردم بگویند که چه بکنند و چه نکنند را از امکان تحرک سیاسی دور و رابطه شان با مردم را قطع کنند. دلیل دستگیری های وسیعشان دقیقا در همین جا خفته است.
٨- کل فعالین اجتماعی که مورد حمله قرار گرفته اند باید علت حمله را بشناسند. باید ضمن گسترش دامنه فعالیت علنی خود و گسترش دامنه خبررسانی، فشار بر رژیم برای آزادی عزیزان زندانی را گسترش داد. باید رابطه با مردم را در هرکجا که هستیم را حفظ کنیم. باید امکان عکس العمل سیاسی برای خود را محفوظ نگاه داریم. سیاست درست جواب ندادن به تهدید های افراد "ناشناس" رژیم را باید وسیعا ادامه داد. باید ضمن خنثی کردن فشار های رژیم صفوف خود را برای امکان عکس العمل در آن شرایط گفته شده بالا آماده نگاه داریم. ترس رژیم از همین است. نه امکان سرکوب رژیم را باید دستکم گرفت و نه امکان تاثیر گذاری این جریانات اجتماعی در رقم زدن آینده رژیم اسلامی و مسله ماندن و نماندنش را.
خودمان را حفظ کنیم. فعالیت علنی مان را گسترش دهیم. حمله رژیم را خنثی کنیم. شما رهبران لایق مردم هستید!
کمیته سازمانده حزب حکمتیست ها
اسفند ٨٧