نقل
از کمونيست
شماره ١١٤
آماده
ترين حزب
کمونيستي
براي
بسرانجام رساندن
سرنگوني
جمهوري
اسلامي
(بخشي
از مصاحبه
نشريه اکتبر
از حزب
کمونيست کارگري
عراق با رحمان
حسين زاده حول
کنگره اول حزب
حکمتيست. )
اکتبر:
يک موضوع قابل
توجه اين
کنگره، اولين
بار است در
تاريخ کنگره
هاي کمونيسم
کارگري در
ايران، نمايندگان
کنگره از
تشکيلات داخل
ايران حزب، سهم
قابل توجهي از
نمايندگان
کنگره را
تشکيل ميدهند.
اين به چه
معنايي است؟
نمايندگان
تشکيلات داخل
چگونه
ميتوانند در
کنگره شرکت
کنند؟
رحمان
حسين زاده:
معناي
آن به روشني
تاکيد بر اين
حقيقت است که
تشکيلات داخل
حزب حکمتيست
سازماني فعال
است. اين
تشکيلات
بزرگتر شده و
تعداد زيادي
عضو و کادر
توانا را در
خود گرد آورده
است. موقعيت
اين تشکيلات
در حيات سياسي
حزب و
فعاليتهاي
حزب در جامعه
انکار ناپذير
است. بنا به
اين موقعيت
اين تشکيلات ميبايست
در کنگره
نمايندگي
ميشد. به همين
دليل يک سوم
نمايندگان
کنگره يعني از
١٥٠ نماينده، ٥٠
نماينده به
تشکيلات محل
کار و زيست در
داخل اختصاص
داده شده است.
همچنانکه
اشاره کرديد
اسامي
منتخبين
اعلام شده
است. در مورد
نحوه حضورشان
در کنگره اين
واقعيت
را بايد اعلام
کنم که تقريبا
هيچکدامشان
مستقيما نميتوانند
در کنگره شرکت
کنند. اين را
از قبل ميدانستيم
و به آن فکر
کرده و تا
آنجا که به
نحوه راي دادن
در کنگره
مربوط است،
قرار مصوب
اينست که هر
نماينده راي
خود را به يکي
ديگر از نمايندگان
حاضر در کنگره
تفويض
کند. به دو
شيوه
ميتوانند
رايشان را
تفويض کنند.
اول هر نماينده
مستقيم
ميتواند راي
خود را به يکي
از نمايندگان
واگذار کند و
يا راي خود را
به کميته
تشکيلات داخل
کشور و يا
کميته رهبري
حزب واگذار
کنند که در
مورد تفويض
راي آنها به يکي
ديگر از
نمايندگان
تصميم بگيرند.
همچنانکه
اشاره کردم
زماني که در
رهبري حزب
آيين نامه
انتخابات
نمايندگان
کنگره را
تصويب ميکرديم،
هم ما و هم
مسئولين
مستقيم
تشکيلات داخل
و هم اکثريت
تشکيلاتهاي
داخل و
کادرهاي آن در
داخل واقف
بوديم که
نمايندگان
تشکيلات داخل
نميتوانند
حضور مستقيم
داشته باشند.
با اين وجود
مصمم بوديم ،
که عليرغم اين
موانع که ناشي
از حاکميت
جمهوري
اسلامي است ،
اما به دلايل
زير اين تصميم
را گرفتيم:
١-تشکيلات
داخل
با موقعيتي
که اشاره کردم
نميشد در
کنگره
نمايندگي
نشود. ٢-
پروسه کنگره
فقط آن دو روز
درون سالن کنگره
نيست. بلکه
پروسه سياسي و
تشکيلاتي
مهمي است که
حداقل از ٤
ماه پيش شروع
شده است. در
نتيجه نميشد
بخش مهمي از
سازمان حزب در
اين پروسه حضور
مستقيم
نداشته باشد.
قاطي اين
پروسه و صاحب
حق در آن
نباشد. ٣-
دخالت همين
مدت کادرها و
اعضاي
تشکيلات داخل
در جنب و جوش
سياسي و
تشکيلاتي
مربوط به
کنگره و
انتخابات آن
تجربه
بسيار مثبتي
بوده. تشکيلات
داخل بيش از
گذشته خود را
صاحب حزب
ميداند و
پرتوقع تر شده
است. يک حاصل
مهم اين سياست
همين است که
جنبش و حزب ما
و جامعه هم با ٥٠
کادر کمونيست
و حکمتيست
جديد در داخل
ايران و در دل
تحولات سياسي
آن آشنا شده است.
همين
پديده توجه
شما را هم در
عراق جلب کرده
و در سئوالتان
برجستگي پيدا
کرده است.
متاسفانه به
دليل ملاحظات
امنيتي
نميتوانيم
ابعاد
پراتيک و
فعاليت هر يک
از تشکيلاتهاي
داخل و هر
کدام از اين
کادرها را
توضيح دهيم.
تشکيلاتها و
کادرها و
نمايندگاني
که که پراتيک
آنها نقطه
اميد جنبش
آزادي و
برابري در ايران
هستند. اين
رفقا
در راس نسل
جديدي از
کمونيستها و
حکمتيستهاي
جامعه
ايرانند که با
اتکا به
پراتيک و
اراده آنها
جامعه ميتواند
به نفع
انسانيت
تغيير کند.
اسامي آنها و
حضورشان در
پروسه کنگره
تا همين لحظه
ما را قوي تر
کرده است.
اکتبر:
به نظر شما
محوري ترين
مباحث کنگره
کدامند؟ به
بيان ديگر مهم
ترين سئوالات
پيش روي کنگره
کدامند؟
رحمان
حسين زاده:
به
نظرمن
اگر اين
کنگره بار
ديگر
بتواند توجه کل
حزب، رهبري،
کادرها و اعضا
را نسبت به
وظايف اساسي
جلب کند که
جامعه و جنبش
سرنگوني
جمهوري
اسلامي از يک
حزب سياسي چپ
انتظار دارد،
بسيار موفق
بوده است. بار ديگر
توجه حزب را
به سياست و
فراخوان
محوري جلب کند
که منصور حکمت
در کنگره سوم
حزب کمونيست
کارگري ايران
طرح کرد.
فراخواني که
تاکيد ميکرد
در دل تحولات
ايران فرصتي
ايجاد شده که
همچون حزب
سياسي
کمونيستي نقش
سرنوشت سازي
را به نفع
کارگر و
کمونيسم و
انسانيت از خود
نشان دهيم.
فرصت
را از دست
ندهيم و تحت پلاتفرم
و رهبري چپ
سرنگوني
جمهوري
اسلامي را
ممکن کنيم.
متاسفانه در
گذشت
نابهنگام خود
منصور حکمت و
بعدا
انشعابي که بر ما
تحميل شد،
موجب از دست
رفتن
فرصتهايي شد.
اما فرصت هنوز
باقي است.
اوضاع متحول
سياسي کماکان
در جريان است.
سرنگوني
جمهوري
اسلامي بيش از
گذشته مطرح
است. راست و چپ
در جامعه
ايران هر کدام
طرح خود را
براي سرنگوني
جمهوري
اسلامي و بعد
از آن دارند.
فرصتي هست که
چپ جامعه را نمايندگي
کنيم. به شيوه
انقلابي عمر
جمهوري اسلامي
را به پايان
برسانيم و
سرنگونش کنيم.
حزب ما
عليرغم
محدوديتهايي که دارد،
آماده ترين
حزب چپ و
کمونيست به
سرانجام رساندن
اين رسالت
است. به اين
منظور لازمست
حول پلاتفرم
"منشور
سرنگوني
جمهوري
اسلامي" و حزب
حکمتيست،
جنبش اجتماعي
وسيع و
راديکال را
سازمان داد.
همين محوري
ترين وظيفه
پيشاروي
کنگره است که
مبناي
بحثهاي
اساسي
کنگره
خواهد بود.
بنابراين
کنگره لازمست
با دقت
وهوشياري روند
تحولات ايران
را برسي کند.
سياست و
تاکتيک محوري
حزب را تعيين
کند. نقش ويژه
حزب حکمتيست
را در قدرتمند
کردن جنبش
سرنگوني
جمهوري اسلامي
و رهبري اين
جنبش زير
پلاتفرم چپ
مشخص
کند.
موضوع
ديگري که
بارها بر آن
تاکيد گذاشته
ايم، اين
واقعيت است که
به سرانجام
رساندن رسالتي
که در بالا
اشاره کرديم،
کار هر حزبي
نيست، بلکه يک
حزب سياسي و
اجتماعي در هم
تنيده با
جامعه را
ميطلبد. در
اين رابطه
موضوع ديگر
مقابل کنگره،
سرعت بخشيدن
به مسيري است که
حزب را به حزب
سياسي و توده
اي تبديل کند.
موانع سد راه را
بشناسد.
گامهاي روشني
را براي عبور
از اين موانع
تعريف کند.
تبديل شدن حزب
ما به يک حزب
سياسي و توده
اي شرط اصلي
رهبري کردن
جنبش
آزاديخواهانه
در راستاي منافع
کارگر و
کمونيسم و
جامعه است.
جوابگويي
به موضوعات
مورد اشاره
بالا مهمترين
وظيفه کنگره
خواهد بود.
علاوه بر
اينها مبحث
موقعيت جنبش
کارگري در
تحولات سياسي
ايران، رابطه
حزب و
سازمانهاي
توده اي
مهمند.
مسئله
ديگري که بايد
توجه داشت،
اين اولين
کنگره حزب
حکمتيست است،
مجموعه اي
موضوعات
سياسي و
تشکيلاتي
روتين از
جمله
تصويب مجدد
برنامه حزب و
اصول سازماني
حزب و متمم آن
و قرار و
قطعنامه هاي
کنفرانس اول
کادرهاي حزب و
مصوبات
اصلي ٢ سال
اخير وظيفه
اين کنگره
است.