انتظارات از نشست پنجم شورای کادرهای تشکیلات کردستان 

مصاحبه با اسد گلچینی دبیر کمیته کردستان حزب

 

پرتو: بزودی نشست پنچم شورای کادرهای تشکیلات کردستان برگزار میشود، هدف از برگزاری این نشست چیست؟

اسد گلچینی:

این ارگان معمولا بطور منظم سالی یکبار برگزار میشود. در این نشست کادرها ی تشکیلات کردستان به بررسی فعالیت دوره گذشته حزب در کردستان  میپردازند، اوضاع سیاسی در کردستان، مبارزات و وضعیت کارگران  و توده های مبارز مردم،  احزاب سیاسی ، افق و سیاست های آنها در جامعه مورد بحث  قرار میگیرد، اولویت های حزب در کردستان را ترسیم و بالاخره کمیته کردستان را انتخاب می کند تا برای یکسال دیگر رهبری تشکیلات در کردستان را برای پیشبرد فعالیتهای حزب بعهده بگیرد. شورای کادرهای تشکیلات کردستان حزب حکمتیست متشکل از بسیاری از رهبران کمونیست  در جامعه کردستان است که در بخش علنی تشکیلات کردستان میباشند و در این شورا متشکل هستند.

 

پرتو: فعالیتهای دوره گذشته تشکیلات را چگونه ارزیابی میکنید؟

اسد گلچینی:

در دو سطح مشخص میتوان این ارزیابی را کرد 1- اینکه حزب حکمتیست دارای سیاست ها ی روشن کمونیستی بوده است و با اتکا به این در صحنه جامعه حضور داشته و در برابر همه مسایل مهم سیاسی و اجتماعی میتوان نشان داد که این حزب کجا ایستاده است. پرچم کمونیستی و کارگری و میلیتانت در برابر نظام سرمایه داری و رژیمش که  جمهوری اسلامی باشد از طرف ما بر افراشته بوده، مثلا ما دنباله رو سیاست جنگی آمریکا و ایران نبودیم، بر علیه آن بودیم، مثل خیلی ها از راست و چپ آرزویمان این نبود که بلکه آمریکا حمله کند و ما به هدفمان برسیم!، حمله آمریکا برای جامعه و جنبش ما فاجعه ای اجتماعی بود. برای ناسیونالیستها، مردم متوهم و چپ های ضد رژیمی برکت بود و ما عملا افشا گر این صف ضد مردمی هم بودیم. بر علیه رژیم اسلامی و سرکوبی که در دوره گذشته (سالهای 86 و 87 ) در ابعاد وسیعی در ایران ادامه داد ما در کنار مبارزه دانشجویان کمونیست و چپ، کارگران و زنان و جوانان آزادیخواه بودیم، حزب حکمتیست به اعتبار این سیاست ها در بطن این جنگ قرار داشت و این برای همه عیان بود. ما دنباله رو جنبش عمومی و همه رنگ سرنگونی که دیگر آثاری از آن باقی نمانده ، نبودیم و با حاشیه ای شدن آن مشغول به ساختن جنبش  خودمان و افق کمونیستی و کارگری که باید داشته باشد، شدیم و ...

2-  ما در عین تلاش برای حفظ تشکیلات حزب در شهرها و روستاهای کردستان ، بهترین راه یعنی مقابله وسیع و در همه عرصه ها تا جایی که در توان داشتیم را سازمان دادیم. هر کدام از عرصه های این مبارزه را ببینید قوی یا ضعیف در آن ما حضور داشتیم. آثار فعالیت ما در شهرها و در مبارزات جاری کارگران و مردم ستمدیده و زنان واضح است. حزب ما در کردستان در مبارزه کارگران، در مبارزه زنان و خشونت بر علیه آنها و بر علیه مرد سالاری و ارتجاع، در دفاع  از زندانیان سیاسی و فعالیت گسترده ای که بر علیه رژیم و بر علیه ناسیونالیستهای افراطی داشتیم، بر علیه ارتجاع و اسلام سیاسی،برای دفاع از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و فعالیت گسترده و اجتماعی در این رابطه، بر علیه سرکوب و زورگویی رژیم و حضور فعال در مبارزات مردم در شهرهای مختلف و مراسم های مختلف، تحصن و اعتصابات مختلف، حضور واحد های مسلح گارد آزادی در میان مردم و در قلب شهر ها، بر علیه اتحادیه ملایان حزب دمکرات، بر علیه نئو توده ایهای درون کومه له و حضوری نسبتا فعال در تبلیغات در شهرها و از طریق نشریه اکتبر و سی دی و برنامه های تلویزیونی پرتو بخش کردی و... عرصه هایی از حضور و فعالیت حزب در کردستان بوده است و اینها هم میتواند نشان از حضوری فعال باشد که کمیته کردستان و کل تشکیلا ت آن در همه مناطق در کردستان توانستند تامین کنند.  

در کنار این باید این تصویر را هم ببینینم  که احزاب و جریانات بورژوایی و ملی اپوزیسیون بعد از شکست سیاست طرفداری از سیاست آمریکا برای حمله به ایران،  بدنبال روزنه ای برای پیدا کردن متحدان خود در میان رژیم و در میان دستگاه و تشکیلات های بورژوا ها در کردستان بودند. این طیف گسترده را حزب دمکرات ها و کومه له های مهتدی و ایلخانی در بر گرفت. کومه له علیزاده باز هم در شکاف گرایشات ناسیونالیستی از یک طرف و نئوتوده ای ها از طرف دیگر در جولان است. پژاکی ها حاشیه ای شده اند و استراتژی اعلام شده آنها که عدم مبارزه برای سرنگونی رژیم بود آنها را بیشتر دنبالچه سیاستهای حزب مادر یعنی پ ک ک کرده است، اینها در مقطعی تلاش کردند تا با براه انداختن اعتصاب غذای زندانیان کرد زبان، در زندانهای ایران سیاستهای تفرقه افکنانه و در واقع در ادامه سیاستهای فشار بر رژیم برای برسمیت شناسیشان و مذاکره،سنت خود را جاگیر کنند که با بی تفاوتی مردم مبارز و رهبری حکمتیستها کارشان نگرفت. اتحادیه ملایان حزب دمکرات هم چنین نقشی پیدا کرد و حزب دمکرات تلاش میکند از این طریق هم راه هایشان را برای فعال شدن در جبهه ارتجاع ضد مردم و ضد کمونیستی و مذاکره با رژیم هموار کند، و میبایست بیشتر از آنچه بود رسواتر میشد و ما نقش خوبی در این داشتیم و... به اینها باید طیف ناسیونالیستهای ملی و اسلامی داخل را اضافه کرد که در ادامه سرشکستگی ها برای اصلاح رژیم  فاشیست اسلامی، مدتی با اعلام کاندیدا توری خاتمی برای رئیس جمهوری خود را جمع و جور کردند و  با کناره گیریش سرگردان شدند و قرار است بزودی تکلیف خود را روشن کنند که بدون تردید چیزی جز دنبالچه حزب مشارکت و ادامه پادویی  برای "اصلاح طلبی"  نخواهد بود و اینبار در کنار "سردار" دیگر اسلامشان  یعنی موسوی قرار خواهند گرفت، کسی که سالهای جنگ سراسری بر علیه مردم در کردستان یکی از شاهکارهایش بود. اینها برای این جماعت مهم نیست، کل طیف جنبشی که به آن تعلق دارند در تقابل با زندگی و وضعیت کارگران و مردم تحت ستمدیده است و جایگاهی که برای خود در نظر میگیرند منطبق با همین است.

حزب در ایران و به تبع در کردستان نیز دوران بسیار دشوار اما سربلندی را پشت سر گذاشت. حزب حکمتیست و از جمله کمیته و تشکیلات کردستان حزب در همه مناطق کردستان، با اتکا به این نقاط قدرتش در یک درگیری دشوار با رژیم و دم و دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی اش و همینطور مخالفین ناسیونالیست و نئو توده ای ها که در کومه له علیزاده و زیر چتر کومه له و تحت اسامی مختلف بر علیه ما و فعالین کارگری و دانشجویی بودند قرار داشتند. این وضعیت  ادامه دارد و حزب در کردستان تا هم اکنون هم با همه کاستیها و پراکندگی ها نقش مثبتی در رهبری و سازمان دادن جنبش کمونیستی و کارگری داشته است.

دوره فعال و پیچیده ای بود، قطعا میتوانستیم موثرتر از این باشیم اما دوره ای موفق را پشت سر گذاشتیم. از آنجا که این تشکیلات و بویژه بخش علنی آن که متشکل از رهبران و فعالین کمونیست و شناخته شده در جامعه کردستان هستند و هر کدام از کادرهای این تشکیلات در محل ها و شهرهایی از نفوذ اجتماعی و سیاسی قابل توجهی برخوردارند، فعالیت آنها چه کم و چه زیاد و به همان اندازه قابل اندازه گیری است.

 

پرتو: چه انتظاری از نشست پنجم دارید؟

اسد گلچینی :

من فکر میکنم که نشست شورای کادرهای حزب بروشنی باید سیاست و افق های تاکنونی حزب در جامعه را به منظور  حضورفعال کمونیسم و چپ در مقابله با سرمایه داری و جمهوری اسلامی را دنبال کند، بر علیه حضور و نفوذ ناسیونالیسم و ارتجاع در همه وجوه آن مبارزه ای همه جانبه داشته باشد و آنها را افشا کند، بر علیه آلوده کردن فضای سیاسی و چپ از طرف شاخه های مختلف کومه له  مقابله کند چرا که بر اساس ذهنیت گذشته ، هنوز این تصوروجود دارد که  کمونیسم و عدالتخواهی را با کومه له تداعی کنند. این در حالی است  که تقریبا همه شاخه های کومه له  ربطی به جبهه عدالتخواهی  و این تصویر و آرزوها ندارند. بخش بزرگی از اینها به طیف قومی و فدرالیست و  ملی و دمکرات متعلقند به همان کمپی که حزب دمکرات هست و این را باید به همه کمونیستها و چپ ها و مردم مبارزی که تصویر دیگری از کومه له دارند  نشان دهیم. ادامه سازمان دادن مبارزه ای کمونیستی و کارگری، ایجاد سازمان و فعالیت متشکل برای پیشبرد این مبارزه، بویژه برای سازماندهی کارگران و فعالین کمونیست و هم افق و هم سیاست شدن آنها با حزب حکمتیست، دخالت فعالانه در مسایل اجتماعی و همه مبارزات آزادیخواهانه و ملیتانت برای بیرون راندن رژیم و ارتجاع زن ستیزدر کار و زندگی مردم . سازمان دادن گسترده گارد آزادی بعنوان نیرویی موثر و تعیین کننده در این مبارزات همراه با حضور نیروهای مسلح گارد در میان مردم در کردستان و ...

و بالاخره انتخاب کمیته ای برای پیشبرد این فعالیتها، کمیته ای که بتواند بیشتراز سابق و سازمانیافته تر از دوره گذشته، معطوف به مبارزه و فعالیت بسیار گسترده ای باشد که در کردستان و در عرصه سیاست و در مبارزه و تلاش کارگران، جوانان و زنان  کمونیست درعرصه های مختلف موجود است،  کمیته ای که باید در عین حال در برگیرنده نیروی جوان تر حکمتیست ها در بخش علنی باشد، کادرهای جوانی  که در این عرصه قادر و مایل به انجام فعالیت هستند را همراه داشته باشیم. ما باید قابلیت جذب و حفظ نیروی کادری و آماده کردن آنها برای مسئولیت های بیشتر  را داشته باشیم. نشریات و سایت ها و تلویزیون ما  باید بتواند بطور موثرتری اهداف و سیاستهای  کمیته کردستان را در اهدافی که دارد نمایندگی کند و همینطور موثرتر  اعضا و شخصیت هایش را در کردستان معرفی کند. چنین تشکیلاتی قاعدتا باید بتواند وضعیت مالی اش را نیز بهبود بخشد مسا له ای مهم که باید بر سازماندهی کمک ها و سپانسو ها  متکی شود. اینها  از نظر من مهمترین انتظاراتی است که باید از نشست شورای کادرها و کمیته کردستان منتخبش داشت.

***