-- Logo ---->
در حاشيه پيام اوباما و جواب خامنه اي
خالد حاج محمدی
پيام نوروزي اوباما به مردم ايران و در راس آن سران جمهوري اسلامي عڪس العملهاي مختلفي را به همراه داشته است.
پيام اوباما در ادامه سياست تا ڪنوني خود و سياست دوره اخير دولتش٬ روشن و گويا است. اين پيام تا همين جا اعلام ڪنار گذاشتن حربه تهديد نظامي و تلاش براي حل اختلافات از راه ديپلماسي و تماس و مذاڪره مستقيم مقامات امریکا با سران جمهوري اسلامي است. آمدن اوباما و تغييراتي ڪه در سياست خارجي دولت آمريڪا ايجاد شده است٬ همگي انعڪاس تغييرات بنيادي تر در سياست و توازن قوي دنيا و تغيير نقش و جايگاه قدرتهاي اصلي امپرياليستي در آن است ڪه اينجا مورد بحث من نيست٬ دليل هرچه باشد٬ دولت اوباما با اعلام آمادگي بي قيد وشرط براي مذاڪره مستقيم و اعلام آمادگي براي ايجاد توافقات في مابين٬ توپ را در ميدان جمهوري انداخته و دولت ايران را با چلنجي جدي روبرو ڪرده است.
جمهوري اسلامي با جواب مثبت يا منفي به پيام رئيس جمهوري آمريڪا در هر حال با سود و زيانهاي معيني طرف است. نفس مذاڪره مستقيم با دولت آمريڪا٬ سلاح مبارزه "ضد امپرياليستي" دولت ايران و سلاح ضد آمريڪايي و ضد استڪبار جهاني را ڪه يڪي از پايه هاي اصلي ايدئولوژيڪ جمهوري اسلامي و جنبش اسلام سیاسی است را از دست دولت ايران ميگيرد. اين امر نه تنها در خود ايران و در ميان جريانات و دستجات اسلامي٬ بلڪه در عراق و لبنان و فلسطين نيز مشڪلاتي براي جمهوري اسلامي ايجاد ميڪند. جمهوري اسلامي تا ڪنون و در اذهان مردم و جريانات و دولتهاي مختلف به عنوان دولتي اسلامي و ضد آمريڪايي شناخته شده است و از اين خاصيت خود نيرو گرفته است و نه تنها سمپاتي جريانات ارتجاعي٬ اسلامي و تروريستي٬ بلڪه در نبود آلترناتيو انساني و متمدن٬ در بسيار از ڪشورها از عراق و فلسطين تا لبنان و ... ميان مردمي ڪه تنفر عميق از دولت آمريڪا دارند سمپاتي ڪسب ڪرده است.
تا جائیکه به مردم و رژیم اسلامی بر میگردد سياست دولت اوباما و ڪنار گذاشتن گزينه جنگ و حمله نظامي به ايران از طرفي نگراني و ترس و ڪابوس حمله به ايران را از بالاي سر مردم برداشته است و از طرف ديگر حربه جنگ وفضاي جنگي به بهانه خطر جنگ را نيز از جمهوري اسلامي خواهد گرفت. نفس این مسئله ایجاد فضای دائما جنگی، چماق سی ساله حکومت اسلامی در سرکوب عریان را از سران رژیم میگیرد و مردم متنفر از رژیم را در موقعیت مناسبتری در رودروئی شان با رژیم قرار میدهد.
اما اينها ڪل مسئله نيست٬ جمهوري اسلامي در مقابل مذاڪره مستقيم با غرب و خصوصا در صورت رسيدن به توافقاتي احتمالي٬ منافع زميني را نيز براي خود ڪسب خواهد ڪرد. برسميت شناختن دولت ايران به عنوان يڪي از قدرتهاي منطقه٬ ايجاد امڪان دخالت دولت ايران در مسائل منطقه٬ برداشتن دامنه فشارهاي سياسي و بخصوص مالي بر دولت ايران و امڪان ڪمڪ به جمهوري اسلامي براي ورود به بازار جهاني و ڪمڪ به حل بحران مزمن اقتصادي آن نيز از جنبه هاي مهم ديگر و مثبت آن براي جمهوري اسلامي است.
اينڪه جواب دقيق پيامهاي اوباما و ابراز تمايل براي حل اختلافات خود با دولت ايران٬ از جانب جمهوري اسلامي چه خواهد بود و نتيجه سبڪ سنگين ڪردنهاي زيان و ضرر اين اتفاق از نظر سران دولت ايران به ڪجا خواهد انجاميد هنوز روشن نيست و بايد در ادامه نگاه ڪرد و ديد. اما تا همينجا اوباما با پيام خود و سياستهاي تاڪنوني ڪه اعلام ڪرده است٬ چلنجي را به جمهوري اسلامي تحميل ڪرده است. جواب سريع مقام رهبري ايران به پيام اوباما قبل از هرچيز تلاشي براي ممانعت ازعڪس العملهاي مختلف مسئولين و شخصيتهاي و جناحهاي جمهوري اسلامي است.
تا جايي ڪه به ما و مردم ايران برگردد٬ بي شڪ نتيجه اين پروسه به هر جا ختم شود٬ تا همينجا رفع خطر جنگ بالاي سر مردم ايران امري مهم و بسيار مثبت است.
اما حقيقت اين است در پس پيامهاي اوباما به جمهوري اسلامي و جواب خامنه اي از جانب "مردم ايران"٬ نه دولت آمريڪا و نه جمهوري اسلامي٬ هيچڪدام حل معضلاتي ڪه مردم با آن دست و پنجه نرم ميڪنند را هدف خود قرار نداده اند. دولت ايران و آمريڪا هم در جنگ و هم در آشتي خود٬ جز اعمال قدرت طبقات حاڪم و جز فقر و محروميت براي مردم ايران و آمريڪا ارمغاني نياورده اند. جمهوري اسلامي و اوباما به هرچه برسند٬ تڪليف طبقه ڪارگر و مردم محروم و تغييري در زندگي فلاڪتباري ڪه دامنگير ما شده است و پایان دادن به بربريت حاڪم بر جامعه ايران در جايي ديگر تعيين تڪليف ميشود. ما ڪارگران و مردم محروم هيچ راه اصولي ڪه به بهبودي در زندگي خود منجر شود را جز تلاش متحد خود براي ڪنار گذاشتن جمهوري اسلامي زير پرچم آزادي و برابري نداريم.