-- Logo ---->

حول افزایش دستمزدها باید متحد شد

کارگران در میان بازی سرمایه داران و جمهوری اسلامی

حسین مرادبیگی 

 در این روزهای نزدیک به آخر سال که بحث دستمزدها می بایستی بحث روز محافل فعالین و رهبران کارگری باشد، مثل اینکه هنوز به طور جدی موضوع مطرح نشده است.  انگار همه منتظرند که ببینند بحران اقتصادی ای که اقتصاد بحران زده حکومت اسلامی سرمایه را فراگرفته است، چگونه جمهوری اسلامی را به زانو در میاورد. جمهوری اسلامی هم از  این سکوت موجود برای زیر لحاف کردن مساله تعیین دستمزدها در سال جدید و همچنین از پراکندگی و عدم وحدت درون جنبش طبقه کارگر در این شرایط ، کمال استفاده را می برد.  

نباید این وضع را تحمل کرد. مبارزه بر سر دستمزدها یکی از عرصه های مهم تقابل روزانه بین کارگر و سرمایه دار و دولتهای حامی آنهاست. باید برای افزایش دستمزدها و همگام بیمه بیکاری مکفی برای هر فرد آماده به کار که با گسترش اخراج و بیکارسازیها امری حیاتی میشود، متحد شد و جنگید. اگر برای طبقه کارگر و دیگر مردم زحمتکش به علت ترس از اخراج و بیکارسازیها شرایط سخت ترشده است، برای جمهوری اسلامی نیز به دلیل افزایش نارضایتی های عمومی در دل بحران فعلی، شرایط چندان مناسب نخواهد ماند. باید سریعا دست به کار شد.

در اردوی سرمایه داران و حکومت اسلامی حامی شان اما در این مورد به شیوه خودشان بحث درگیر هست، توجه کنید:

در مصاحبه مطبوعاتی حدود دو هفته قبل از احمدی نژاد، در مورد علل حذف حداقل دستمزدها در بودجه سال آینده جمهوری اسلامی سئوال میکنند، جواب میدهد:"به این دلیل که تورم نیست!. آنهم لازم نیست". یعنی افزایش دستمزد هم مطرح نیست .

احمدی نژاد علنا دروغ میگویند و عوام فریبی میکند. بگذریم از اینکه در جمهوری اسلامی آمارهم در بحران است،اما بگذارید به آمارهای خودآنها مراجعه کنیم. با یک حساب سرانگشتی میتوان نشان داد که نرخ واقعی تورم اکنون چقدر است. بانک مرکزی رژیم اسلامی سرمایه، نرخ تورم را در ایران 23 تا 25 درصد اعلام کرده است. میگویند با اجرای طرح اقتصادی جدید حکومت اسلامی، میزان تورم به بیش از 40 درصد و یا بیشتر نیز میرسد. حتی اگر بتوان این ها را هم مبنا قرار داد، اکنون 25 درصد و فردا بیشتر از 40 درصد، باز این سئوال باقی میماند، نرخ تورم به نسبت چه زمانی؟ دهسال قبل با یک یا دو دلار میشد یک وعده غذا خورد، الان فقط یک بطر آب میتوان خرید. و این یعنی افزایش تورمی معادل 300 درصد و یا بیشتر نسبت به 10 سال قبل. همین واقعیت جواب ادعای پوچ احمدی نژاد در مورد نرخ تورم است.

 

به علاوه از اطاق کارفرمایان بشنوید:

دبیر شورای هماهنگی کارفرمایان، خط فقر 780 هزار تومانی شهرها را حدود 4 برابر حداقل دستمزد 220 هزار تومانی کارگران اعلام کرد و گفت: هیچ تعادلی بین این دو رقم وجود ندارد.

البته این هم از " کارفرماهای منصف تر از دولت" 

ایشان البته اضافه کرده اند،" تا جمهوری اسلامی جلو ورود بی رویه کالاها را نگیرد، کارفرمایان هم نمی توانند در این مورد کاری بکنند"، یعنی نمی توانند چیزی به دستمزد کارگران اضافه کنند. این هم از عوام فریبی کارفرمایان در حاکمیت اسلامی سرمایه. کارگر در شرایط فقر موجود و یورش جدید جمهوری اسلامی به زندگی خود و فرزندانش، از دو طرف بازی داده میشود. کارفرما کارگر را به حکومت اسلامی پاس میدهد، رئیس جمهور حکومت اسلامی هم  میگوید تورمی در کار نیست!، صحبتی هم از دستمزدها نیست!

انگار میشود قیمت نفت و گاز و بنزین و مصرف برق و آب را آزاد کرد و هیچ افزایش قیمت دیگری را در مورد دیگر کالاهای مورد نیاز کارگران و مردم کم درآمد شاهد نبود. در حالیکه افزایش قیمت هر کدام از اینها میتواند قبل از هر چیز بر نان مصرفی مردم که قیمت آن دارد بدون آزاد کردن قیمت سوخت هم مرتبا بالا میرود و این روزها دارد کمیاب هم میشود، تاثیر میگذارد. حذف سوبسیدها و رها کردن تعیین قمیت سوخت، نفت و گاز و برق و بنزین و مصرف آب خانواده ها به معادل قیمت بین المللی آن، طبق برآورد سخنگویان خود جمهوری اسلامی، تورم فعلی را چهار تا پنج برابر افزایش میدهد. طبق برآورد خود اینها چیزی حدود 200 هزار تومان در ماه به هزینه هر خانواده می افزاید. و این، خط فقر را به چیزی در حدود 1 میلیون تومان در ماه میرساند. کلاهتان را قاضی کنید، با این حداقل دستمزد، ماهی 220 هزار تومان، خانواده های کارگری حتی نان خالی هم میتوانند تهیه کنند؟  

واضح است برای احمد نژاد و خامنه ای و دیگر سران جمهوری اسلامی، تورمی در کار نیست، در نتیجه فشاری هم بر زندگی آنها وارد نیست. اینها و خیل آخوندها و آیت الله ها و دیگر اوباش ریز و درشت اسلامی نه کمبودی در زندگی خود شاهد هستند، نه با فقر و گرسنگی و بی سرپناهی هرگز روبرو میشوند، نه تورم تاثیری بر زندگی آنان میگذارد، نه با عدم کرایه خانه و خرج آب و برق و غیره روبرو هستند، نه یک شب بی برقی و بی آبی و سرما را در خانه های خود شاهد هستند، انگلهایی هستند که خون مردم را در شیشه کرده و از آن تغذیه میکنند. اینها چرا باید نگران افزایش قیمت ها باشند! نگرانی اینها فقط از بابت حکومتی است که این موقعیت را به آنها ارزانی داشته است. باید آن را بر سرشان خراب کرد. اوباش اسلامی از دادن حقوق معوقه خانواده کارگری که چندین ماه است آن را دریافت نکرده است خودداری میکنند، درعوض از این کارگران و از فرزندان آنان و از صدها هزار خانواده کارگری دیگر نیز میخواهند که عسرت بیشتری را قبول کنند.

تف بر روی کثیف اسلامیتان! آیا خودتان حاضرید یک نیم ساعت هم که شده عسرت را در زندگی تان قبول کنید؟ آیا حضرات اسلامی در سی سال گذشته یک لحظه هم که شده اینجوری زندگی کرده باشند؟  

زندگی و معیشت طبقه کارگر و مردم زحمتکش در ایران در شرایط غیر بحرانی نیز در سخت ترین و بدترین شرایط ممکن قرار داشته است. یورش جدیدی که حکومت اسلامی به زندگی و معیشت طبقه کارگر و دیگر مردم زحمتکش در سراسر ایران سازمان داده است، معنی ای جز دعوت این اکثریت عظیم به جدال بر سر مرگ و زندگی نیست. میگویند اول خرج ارتش و سپاه پاسداران و بسیج و لباس شخصی ها و کل دستگاه سرکوب و کشتار و خرج سران جمهوری اسلامی و گله آخوندها و حوزه های علمیه و دیگر مراکز جهل و خرافه و کل بوروکراسی حکومت اسلامی را میدهند، تازه اگر چیزی ماند مقداری از آن را به طبقه کارگر و دیگر مردم زحمتکش که کل ثروت این جامعه محصول کار آنهاست، خواهد رسید! برای اینکه خرج خودشان دست نخورد، برای اینکه کیسه سرمایه داران هم لطمه ای نخورد و بتوانند دور جدیدی از انباشت را در دل بحران فعلی دوباره شروع کنند، به دستمزدها و به سفره خالی کارگر و دیگر مردم مزد بگیر در ایران یورش آورده اند. اخراج و بیکارسازیها را تشدید کرده اند، اصلا حداقل دستمزد را از دستور خارج کرده اند تا در این مورد بحثی نشود و در آرامش کامل دریچه فقر و فلاکت بیشتری را بر روی طبقه کارگر و دیگر مردم زحمتکش در ایران باز کنند.

این وضعیت را نباید تحمل کرد. این تقسیم خرج را نباید قبول کرد. لطفا از کیسه طبقه کارگر و دیگر مردم زحمتکش نبخشند، بدهند دست خودمان میدانیم که کشور را چگونه در کمال رفاه و آزادی اداره کنیم. نباید از جمهوری اسلامی هیچ کمبود و هیچ کاهش دستمزدی را قبول کنیم. سنگر دفاعی مطالباتی محکمی در مقابل این حکومت  باید ایجاد کرد. به هیچ نوع کمبود و به هیچ عوام فریبی ای از سران جمهوری اسلامی نباید تن داد. جمهوری اسلامی بر دریایی از نفرت و انزجار اکثریت عظیم مردم ایران نشسته است. مسئله افزایش دستمزدها را باید در مقابل سرمایه داران و جمهوری اسلامی قرار داد. باید حول آن متحد شد و جنبش مطالباتی گسترده ای حول افزایش فوری دستمزدها سازمان داد.  با تکیه بر اعتراضات کارگری موثر و دیگر حرکات اعتراضی برای عقب راندن و فشار بیشتر به جمهوری اسلامی و خراب کردن کلیت جهنم اسلامی بر سر سران جنایتکار آن لازمست بجنبیم.  

***