سعید آرمان
فقر شدید در کشور نداریم!
چرا نمی پرسید چقدر قدرت خرید مردم افزایش یافته است!
تیتر بالا از "فرمایشات" عبدالرضا مصری وزیر رفاه و تامین اجتماعی میباشد که در روزنامه اعتماد به چاپ رسیده است. جناب وزیر در پاسخ به سوال خبرنگار "اعتماد" در رابطه با درصد زیر خط فقر میگوید که "فقير جلوه دادن مردم ايران كار اشتباهي است؛ اعلام خط فقر به چه درد ميخورد"؟! چرا نميپرسيد چقدر قدرت خريد مردم افزايش يافته است؟ این اظهارات به گفته روزنامه اتحاد در حالي گفته میشود كه كمتر از يك ماه از گزارش معاون "مشاركتهاي مردمي كميته امداد امام خميني" درباره قرار گرفتن 70 هزار خانوار زير خط فقر مطلق در استانهاي محروم نميگذرد. بدين ترتيب تمامي اطلاعات و آمار درباره ميزان فقر در كشوررد شد! بر اساس گزارش معاونت مشاركتهاي مردمي كميته امداد خميني ، هم اكنون 10درصد از جمعيت استانهاي محرومي همچون ايلام، كهگيلويه و بويراحمد، سيستان و بلوچستان، خراسان جنوبي، كردستان و لرستان در وضعيت زيستي، ناهنجار و زير خط فقر مطلق بهسر ميبرند. از سويي رئيس صندوق كودكان سازمان ملل متحد نيز ميانگين سوء تغذيه كودكان ايراني را پنج درصد اعلام كرده است. تدوينكننده نقشه فقر در كشور نيز در مطالعهاي روي اين موضوع ارديبهشت ماه امسال از افزايش درصد جمعيت زير خط فقر مطلق نسبت به سالهاي قبل خبر داده بود. بهطوري كه در سال 83، 29.4 درصد، در سال 84، 31.4 درصد، در سال 85، 33.6 درصد و در سال 86 حداقل 35 درصد جمعيت كشور زير خط فقر مطلق به سر ميبردند.
توجه داشته باشید، این آمار و اظهار نظرها را هیچ منبعی که نقد جدی به دولت سرمایه داری داشته باشد و با اساس استثمار مخالف باشد و خواهان لغو کار مزدی باشد و یا به برابری اقتصادی انسانها باوری جدی داشته باشد، را تهیه نکرده اند. واقعیت جامعه ایران به مراتب از آنچه بیان شده و یا میشود ابعادی دهشتناکتر دارد.
به نقل از گروه اقتصادي، محسن يعقوبي: بررسي هاي بانك مركزي نشان مي دهد جمعيت زير خط فقر در دولت نهم بيشتر شده است "مجله تخصصی آمار بانک مرکزی" جمعیت زیر خط فقر غذایی کشور که بر اساس جذب کالری تعريف مي شود، در دولت نهم با يك درصد افزايش از 18 درصد به 19 درصد رسيده است.
روزنامه عصرایران -
از خودداری وزارت رفاه و تامین
اجتماعی از دادن آمار جمعیت زیر فقر صحبت میکند و میگوید
که یک دستگاه حمایتی اخیرا گزارشی از خط
فقر به کمیسیون برنامه و
بودجه مجلس ارائه کرده است
که در آن اعلام کرده که هم اکنون 14 میلیون نفر در
کشور زیر خط فقر قرار دارند.
بر اساس گزارش این
نهاد 3/19 درصد مردم ایران زیر
خط فقر هستند.
تا اینجا بخشی از آمارها را از زبان روزنامههای خودشان نقل کردهایم، حال توجهتان را به آمارهای نهادهای بین المللی: بر اساس آمارهای ارائه شده از طرف سازمانهای جهانی از جمله "صندوق بین المللی پول" 40 درصد از مردم ایران زیر خط فقر هستند و همزمان طبق گزارش ارائه شده توسط این سازمان شاخص فساد اقتصادی در ایران معادل 3/2 است (میزانی که برای آن تعیین شده است 10 میباشد) و این كشور در میان 180 كشور مورد بررسی رتبه 141 را به خود اختصاص داده است. بر اساس شواهد در کشورهایی که درصد فساد اقتصادی بالا باشد درصد فقر مردم نیز بیشتر میباشد.
رضا شهابی عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه در اين مورد با اشاره به افزايش شديد تورم و گرانی به رادیو فردا گفته است که "در اين وضعيت، دريافت حقوق بين ۷۰۰ هزار تومان تا يک ميليون تومان هم پاسخگوی يک خانواده کارگری نيست".
این تصویری از فقر در ایران است. ایرانی که ثروتی عظیم و افسانهای در آن نهفته است. ثروتی که اگر دست سرمایهداران انگل و زالو صفت و استثمارگر را از آن کوتاه کنید، اگر صرف تسلیحات و گله حزب الله و بسیج و ثارلله و سپاه پاسداران و بیت امام و حوزههای تولید آخوند مرتجع بی خاصیت و هزاران هزار نفر که زندگی طفیلی شان از قبل کار کارگر میچرخد، نشود، در ایران نه تنها با میلیونها نفر زیر خط فقر روبرو نخواهیم شد بلکه با جمعیتی بمراتب بیشتر از جمعیت کنونی هم میتوانند در رفاه زندگی کنند.
برای تامین زندگی مرفه برای عموم شهروندان جامعه باید مستقل از جنسیت و نژاد و سن و جغرافیای محل تولد، جامعه را از شرسرمایه داران و حاکمین جنایتکار و دزد و فاسد اکنون خلاص کرد. این تنها راه حل نهایی برای پایان دادن به ریشههای فقر و نابرابری در جامعه طبقاتی میباشد.
اما تا متحقق نمودن این هدف جدی و بالقوه، طبقه کارگر ایران به همراه میلیونها انسان به تنگ آمده از فقر و بی حقوقی برای تامین حد اقل نیاز خود و خانوادههایشان بمیدان بیایند و دولت را در نتیجه مبارزه سرسختانه و متشکل خود به قبول مطالبات پایهای که حق حیات هر انسانی در این کره خاکی میباشد، وادار کنند.
افزایش دستمزدها بر اساس تورم، پرداخت دستمزدهای معوقه (مشکلی که میلیونها برده مزدی در ایران با آن روبرو میباشد، که آخرین مورد آن تجمع اعتراضی کارگران پرریس سنندج در مقابل دادگاه دیوان اداری که گفته بودند آقای رئیس جمهور ما 4 ماه است حقوق دریافت نکردهایم، شما چی؟)، بیمه بیکاری مکفی به هر فرد آماده به کار بالاتر از 16 سال، احتساب میلیونها زن خانهدار بعنوان افراد بیکار، تامین هزینه مسکن که مبلغ گزافی از دستمزد ناچیز کارگران صرف آن میشود، باید سرلوحه مبارزات روزانه ما قرار بگیرد.
طبقه کارگر در پیشاپیش مردم تهیدست جامعه برای دستیابی به مطالبات فوق به سازماندهی و تشکل یابی در سطوح مختلف و با قدرت تمام نیازمند است. طبقه کارگر نمیتواند شاهد مرگ تدریجی خود و خانواده هایشان شوند. نمیتوانند نظارهگر خاموش ازدیاد فقر و فحشا و خودکشی و اعتیاد، مرگ و میر فرزندانشان در اثر سوء تغذیه، ترک تحصیل و هزار و یک مصیبت دیگر اجتماعی ناشی از اداره جامعه توسط سرمایهداران و دولت اسلامی شان باشند. ما میتوانیم و باید به فقر و به این درجه از نابرابری محض پایان دهیم. به دست گرفتن سرنوشت و اداره جامعه توسط طبقه کارگر راه رهایی مصائب و تبعیضات اجتماعی است.
***