-- Logo ---->

پرتو میپرسد؟

هدف حمله هوایی آمریکا به سوریه چه بود؟ پیامدهای آن به کجا کشید؟
آیا این حمله میتواند به موقعیت دشوار آمریکا در عراق و خاورمیانه کمک کند؟

فاتح شیخ:

هدف آمریکا از این حمله محدود، به رخ کشیدن حضور نظامی خود در عراق و منطقه بود و دادن این اخطار که همچنان قادر است هر وقت و هر جا بخواهد، دست به قلدری بزند و حالا حالاها نمیتوانند حضور نظامی اش را نادیده بگیرند. هرچند هدف مستقیم حمله، روستائی در مرز سوریه بود، اما مخاطب اخطار در وهله اول دولت بغداد و سپس دولتهای سوریه و ایران بود. زمان حمله مصادف بود با جروبحث داغ حول قرارداد مربوط به موقعیت آتی نیروهای آمریکائی در عراق که چند روز بود کاملا در جهت عکس فشارها و تهدیدهای آمریکا شدت گرفته بود. بخشهائی از دولت عراق در برابر فشار آمریکا برای امضای قرارداد قبل از انتخابات چهار نوامبر (تا به نفع کاندید حزب جمهوریخواه تاثیر بگذارد)، شانه بالا انداختند. این برای اعتبار قلدرمنشی دولت بوش سنگین تمام میشد، بازتاب آن در انتخابات ریاست جمهوری هم به زیان کاندیدای حزبشان بود. از آن طرف هم رژیمهای ایران و سوریه چه مستقیما و چه از کانال دارودسته هایشان در عراق، کمپین فشرده ای از تحریک و فشار علیه آن قرارداد به راه انداخته بودند. کار به جائی رسیده بود که نوری مالکی و مهره های دیگری در دولت عراق که به فشار رژیم ایران بیشتر تمکین میکنند تا فشار آمریکا، بارها با لحن تند علیه قرارداد صحبت کردند. حمله نظامی محدود آمریکا میبایست این فضا را عوض کند و تا حدی کرد. بعد از یک سری دیدار میان رئیس جمهور عراق، دو معاون او و نوری مالکی، سرانجام توافق کردند که تا بعد از انتخابات آمریکا، از اظهار نظر فردی موافق یا مخالف قرارداد خودداری کنند. اما به هر حال نتیجه مورد نظر آمریکا حاصل نشد. مخالفان توانستند امضای قرارداد را عقب بیندازند. دولت سوریه هم با شکایت به شورای امنیت، یکی دو مورد مقابله سمبلیک دیپلماتیک و راه انداختن یک تظاهرات دولتی در دمشق، از آن بسود خود بهره برداری سیاسی کرد. همین واقعیت که خیلی زود سروصدای موضوع خوابید، نشان داد که حمله آمریکا هدف سیاسی محدودی داشت و تمام شد.

 

چیزی که در این میان برجسته تر از قبل خود را نشان داد، این بود که افت موقعیت آمریکا در سطح جهان و مخصوصا در منطقه خاورمیانه جدی تر از آن است که قلدریهای محدود در چنین مقیاسی بتواند به بهبود آن کمکی کند. این افت موقعیت از دو سال پیش با آشکار شدن شکست استراتژی قلدری نظامی آمریکا در عراق شروع شده بود، ولی با بحران اقتصادی جاری که قبل از همه و بیشتر از همه، گریبان آمریکا را گرفته، ابعاد بسیار جدیتری یافته است. همزمانی این مساله با انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به همه حریفان جهانی و منطقه ای آمریکا این سیگنال را داده که میتوانند از تغییرات آتی در دستگاه حاکمه آمریکا که ناگزیر یک دوره اغتشاش و ابهام در سیاست آن دولت را به دنبال خواهد داشت، به نفع خود بهره برداری کنند. تا آنجا که به حضور نیروهای آمریکا در عراق برگردد، تعیین تکلیف مساله به رغم اصرار دولت بوش به بعد از انتخابات موکول شد. بعد چه خواهد شد مشخص نیست، قدر مسلم اینست که مطابق نظر دولت بوش پیش نخواهد رفت، تا به حال به کوتاه آمدنهای زیادی تن داده و ناچار باز هم بیشتر کوتاه خواهد آمد. اما در صورت پیروزی اوباما کل صورت مساله به ضرر ادامه حضور نیروهای نظامی آمریکا در عراق تغییر جدی خواهد کرد. از این تغییر و تحول متحدان آمریکا و دنباله روان سیاست آمریکا در عراق و منطقه زیان خواهند دید. دولتهای ایران و سوریه چه در صحنه سیاست عراق و چه در پهنه وسیعتر خاورمیانه سود خواهند برد، بویژه در برابر اسرائیل از موقعیت مناسبتری برخوردار خواهند شد. حمله محدود آمریکا به سوریه را در این چارچوب باید سنجید.

***