حسین مرادبیگی
در حاشیه اظهارات اخیر احمدی نژاد
احمدی نژاد رئیس جمهور حکومت اسلامی در مراسم تودیع مظاهری رئیس پیشن بانک مرکزی جمهوری اسلامی گفته است که، "سرمایه داری یک دروغ بزرگ به نفع دزدان و متخلفان است."
همان مشکلی که سر اسقف کلیسای کانتربری در انگستان را ناچار کرد که این روزها بانکداران و سفته بازان پشت بحران اقتصادی فعلی سرمایه داری را دزدان و راهزنان بنامد، ظاهرا، با کمی تفاوت، احمدی نژاد را نیز ناچار از بیان کشیش گونه در این مورد کرده است. پائین تر به آن مشغله های زمینی ای که احمدی نژاد را نیز وادار به این عوام فریبی کرده است بازمیگردم، اما پیش از آن در این مورد اشاره کوتاهی خواهم کرد.
سرمایه داری یک دروغ نیست، نه کوچک نه بزرگ، هرچند دروغ و خرافه و تزویر و ریاکاری شرعا و قانونا به توجیه آن کمک میکنند. سرمایه داری واقعیت دنیای وارونه امروز است، شیوه تولیدی است که در آن اقلیت کوچکی به اعتبار کنترل بر وسایل تولید اجتماعی حکومت میکنند. بحث سرمایه، بحثی است بر سر تصاحب دسترنج دیگران که به قدمت تاریخ طبقاتی است که اکنون در پیچیده ترین شکلی که تاریخ بخود دیده است انجام میگیرد. در جامعه سرمایه داری، دسترنج طبقه کارگر، ارزش اضافی، که کل ثروت جامعه بر روی آن بنا شده است توسط طبقه سرمایه دار که وسایل تولید و توزیع را در دست خود گرفته است، تصاحب میشود. یکی به صرف در اختیار داشتن وسایل تولید اجتماعی کار دیگری را که هیچ مالکیتی بر وسایل تولید جز بر نیروی کار خود ندارد میخرد و آن را برای قطور کردن اسکناسهای جیب خود به کار میگیرد. همان رابطه ای که جمهوری اسلامی با زور سر نیزه و به کمک هیولای اسلام از آن حراست میکند. دزدان و "متخلفان" هم بدون وجود شیوه تولیدی ای که دزدی و اختلاس را امکان پذیر سازد، از آسمان نازل نمیشوند. این شیوه تولید است که نوع دزدی را نیز تعیین میکند. کما اینکه دزدی و چپاول در عهد فئودالیسم با دزدی و چپاول در دنیای امروز فرق میکرد. برای مثال، امروز نمیشود نیروی فئودالها و عشایر را جمع کرد و رفت بازارهای بورس را در جایی غارت کرد!
این توضیحات کوتاه برای شیرفهم کردن احمدی نژاد نیست. احمدی نژاد خود یکی از مهره های حراست از این نظام تولیدی است. حتی با تصویری که احمدی نژاد از سرمایه داری میدهند قبل از هر کس باید رفت سراغ خامنه ای و خود احمدی نژاد و رفسنجانی و دیگر سران ریز و درشت جمهوری اسلامی و آنان را به عنوان دزدان و جنایتکاران درجه اول این نظام در ایران فورا دستگیر کرد و به دادگاه تحویل داد. مشکل و مشغله احمدی نژاد اما چیزدیگری است.
احمدی نژاد از خیزش مردم به جان آمده از جمهوری اسلامی در شرایط وخامت اقتصادی رو به رشد و پیش رو نگران است. احمدی نژاد تا چند روز قبل میخواست با پولی کردن یارانه ها(برداشتن تعرفه ها) و آزاد گذاشتن کامل مکانیزم بازار در تعیین قیمتها، سرمایه داری در ایران را لیبرالیزه کرده و آن را به سنت تاچر و ریگانیسم نزدیک کند، اکنون می بیند که در آمریکا به جرج بوش میگویند، "سوسیالیسم" را به آمریکا میاورد! احمدی نژاد از سرایت ورشکستگی به بانک های جمهوری اسلامی نگران است. برآشفتگی احمدی نژاد از سرمایه داری نیست، سرمایه داری برای احمدی نژاد و امثال احمدی نژاد عزیز تر از آن است که چنین در حق آن نمک نشانسی کنند. احمدی نژاد از آچ مز شدن جمهوری اسلامی در این شرایط نگران است. از گسترش بحران اقتصادی جمهوری اسلامی و پا گرفتن مجدد اعتراضات عمومی به این خاطر نگران است. پر حرفی رئیس سایق بانک مرکزی جمهوری اسلامی به نوبه خود مزیدی شده است برای خالی کردن آن سر او و سر چند دلال و واسطه که گویا از باز پرداخت بدهی های خود به بانکهای جمهوری اسلامی خودداری میکنند و با این کار خود ورشکستگی احتمالی پیش رو را به بانکهای جمهوری اسلامی تحمیل میکنند. کسانی که وی آنها را دزدان و متخلفان می نامد. اما آن را در بسته بندی "انتقاد" به سرمایه داری می پیچد. عوام فریبی پیش پا افتاده و نازلی که این روزها هر کشیش و آخوندی از آن به عنوان فوت کردن اورادی به دور سرمایه داری و دولتهایشان، استفاده میکنند. ریاکاری ای که فکر میکنند این روزها بدرد تحمیق مردم و انحراف آنان از دزدان و قاتلین اصلی در حکومت اسلامی، میخورد.
احمدی نژاد در ادامه میگویند:" در نظام سرمایه داری اصل حرام و حلال رعایت نشده و اگر کار حرام در اقتصاد وارد شود پدر اقتصاد را در میاورد".
رجعت به "قسط اسلامی" برای توضیح بحران فعلی سرمایه داری از جانب احمدی نژاد که گویا در سرمایه داری اسلامی ایران بزعم احمدی نژاد اصل حرام و حلال رعایت میشود یا باید رعایت شود، زیادی فکاهی است. خامنه ای هیچ شبی را بدون تبدیل کردن "حرام" به حلال در حسابهایش راحت نمی خوابد. چند ماه قبل خود احمدی نژاد گفتند هرچند هزار میلیارد دلار"حرام" که سرمایه داران خارجی میخواهند بیایند در ایران سرمایه گذاری کنند. سه دهه قبل به گفته خمینی، اقتصاد "زیر بنای الاغ" بود. با توسل به این خزعبلات ، خواستهای رفاهی و اقتصادی مردم انقلاب کرده در انقلاب ٥٧را سرکوب کردند. اکنون احمدی نژاد با برگ انجیر "رعایت اصل حلال و حرام" در سرمایه نمیتوانند از جمهوری اسلامی در انظار مردم سطر عورت بکنند. مردم دزدان و قاتلین و جنایتکاران اسلامی را که ٣٠ سال است فقر و فلاکت و بی حقوقی مطلق اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را بر طبقه کارگر و دیگر مردم آزادیخواه در ایران تحمیل کرده اند به خوبی می شناسند. هم اکنون گرانی سرسام آور بی داد میکند. هزاران کارگر حقوقهای معوقه چندین ماهه خود را دریافت نکرده اند، بیکاری بیداد میکند، اخراج و بیکارسازی ها ادامه دارد. کمر طبقه کارگر و مردم زحمتکش زیر فقر خم شده است. دزدی و اختلاس و فساد و رشوه خواری و دروغ و تزویر و ریای اسلامی نیز بنیاد سیستم جمهوری اسلامی را میسازد.
طبقه کارگر و دیگر مردم آزادیخواه و برابری طلب در ایران راهی جز سرنگونی کلیت جمهوری اسلامی را ندارند. دور آینده میتواند دور طبقه کارگر و دیگر مردم به جان آمده از جمهوری اسلامی برای درهم کوبیدن حکومت اسلامی سرمایه و خاتمه دادن به کلیه مصائب سرمایه داری باشد. برای این باید سازمان داد، باید متحد شد و جنبش خود را گسترش داد.
٧ اکتبر
٢٠٠٨