مردم آزادیخواهی و برابری طلبی را ارج میگذارند
در حاشیه آزادی بهروز کریمی زاده
خالد حاج محمدی
روز سه شنبه ٢٧ فروردین( ١٥ آوریل) بهروز کریمی زاده چهره خوشنام و محبوب مردم تهران، از رهبران دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب از زندان آزاد شد. بهروز کریمی زاده، نماینده جنبشی است که در دوره اخیر از دانشگاهها سر بر آورد و در خانه های مردم، در محلات تهران و شهرستانها، در کارخانه و محلات شهرها، در میان زنان برابری طلب و در قلب صدها هزار انسان جای گرفت. جنبش اعتراضی نسل جوان، که امثال بهروز کریمی زاده نماینده و سخنگوی آن بودند، با شعارها و پرچمی که بر افراشت، با گفتن نه به جنگ و خانه خرابی مردم، با شعار دانشگاه پادگان نیست، با پرچم دفاع از آزادی و برابری، دفاع از حرمت و کرامت انسان، دفاع از انسان کارکن و دفاع از حقوق زنان و دفاع از انسانیت پا به میدان گذاشت، ريشه دواند و در مدت نه چندان طولانی به تحرکی اعتراضی تبدیل شد که رهبران و پیشقراولان آن را امروز کمتر کسی است كه نشناسد و عزیز ندارد.
آزادی بهروز کریمی زاده همراه با موجی از شور و شعف در میان مردمی که چشم به انتظار دیدارش بودند، مردمی که برای آزادی او و رفقایش در چند ماه گذشته تلاش چشمگیری کرده بوند، همراه بود.
در این مدت صدها هزار انسان، از تهران و مشهد و اصفهان و شیراز، تا مازندران، رشت، سنندج، یزد، قزوین و دهها شهر دیگر، از انگلستان و آلمان و سوئد تا کانادا و آمریکا و استرالیا، از فنلاند و نروژ و دانمارک تا ایتالیا و فرانسه و بلژیک، از ترکیه و عراق تا ..... در دفاع از دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب و علیه جمهوری اسلامی اعتراض کردند و خواهان آزادی فوری زندانیان شدند.
جمهوری اسلامی تلاش کرد با بند کشیدن رهبران این تحرک، پرچمی که در دفاع از محرومان جامعه، در دفاع از حق زن و در دفاع از برابری انسانها بلند شده بود را در هم شکند و مردم را به خانه های خود بفرستد و به تسلیم وادارد. تلاش کرد به کمک قاتلین و شکنجه گران با تجربه و مزدور خود، فعالین این تحرک را علیه عقاید شان به حرف آورد و پرونده های خود ساخته را به امضا آنها برساند. معلوم شد اینها بی فایده است. معلوم شد تا زمانی که رهبران مردم در زندانند، بیرون زندان برای حکومت اسلامی امن نخواهد بود. معلوم شد با دستگیری این عزیزان و شلاق زدنشان در سیاه چالهای مخوف، نمیتوانند آزادیخواهی را از مردم دور نگه دارند. سرانجام با وثیقه های سنگین آزادشان کردند.
مردم با زدن نان شب خود، با کنار گذاشتن قسمتی از درآمد ناچیز خود و با تقبل سهمی از وثیقه سنگینی که به گردن خانواده بهروز گذاشته بودند، نه تنها رهبر دانشجویان را از زندان بیرون آوردند، بلکه حرمت و کرامت او را پاسداری کردند، نشان دادند که به همان میزان که این انسانهای شریف مورد تنفر دستگاه امنیتی و آدم کش جمهوری اسلامی هستند، مورد احترام مردمند و در قلبهای صدها هزار انسان جای دارند.
امروز شهری در ایران نیست که اسم دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در میان نسل جوان آن، در میان تشنگان آزادی و مردمی که برای زندگی قابل تحمل و انسانی تلاش میکنند، آشنا نباشد و سمپاتی جلب نکرده باشد. دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب در این دوره پرچمی را برافراشتند که نسلهای انسان کار کن و محرم در ایران، که نسل کارگران سوسیالیست در این جامعه، که هزاران زن آزادیخواه در سه دهه گذشته برای آن مبارزه کرده، زندان رفته و زیر شکنجه جلادان جمهوری اسلامی لت و پار شدند. اما آن دوران سپری شد. امروز نسل جوان با استفاده از تمام تجارب گذشته بار دیگر این پرچم را بلند کرده است و با صدای رسا اعلام کرده است که به چیزی کمتر از رهایی انسان قانع نیست. اعلام کرده است که بردگی مزدی، زن آزاری، که استبداد و بی حقوقی را تحمل نخواهد کرد. امروز دیگر با دستگیری پیشقراولان این تحرک نمیتوان آزادیخواهی را در ميان مردم دفن کرد.
با تمام اینها، قدمهای بيشترى را بايد برداشت. هنوز از دانشجويان پیمان پیران، علی کانتوری در زندانند. هنوز منصور اسانلو و فرهاد حاجى ميرزايى و بسيارى ديگر در زندان بسر ميبرند. دادگاههای فرمایشی رژیم کارشان را با صدور حکم علیه عابد توانچه شروع کردند. دهها انسان دیگر را قرار است محاکمه کنند. برای آزادی زندانیان و بستن پروندهای این انسانهای عزیز هنوز بايد به تلاشهاى خود بدون كوچكترين وقفه ادامه داد. اين قدم مهمى در راه رهايى و آزادى و سعادت مد نظر ما براى آن جامعه است. تلاشهاى بزرگ براى دفاع از آزادى بهروز كريمى زاد و موج خوشحالى بوجود آمده گوياى آمادگى و قدرت و اعتماد بنفس در صفوف بزرگ مردم حق طلب و آزاديخواه در سراسر دنيا است.