کنگره ای با ویژگیهای مهم
یاسین حسینی
صحنه های سیاست در ایران به شدت در حال عوض شدن است ،جامعه ایران در حال تلاطم به سر می برد.طبقه کارگر ومردم ستمکش همچنانکه از قراین پیدا بود به دنبال بروز بحرانهای ادواری بیسابقه جهانی وانتقال و تا ثیر شدید این بحران بر سرمایه داری ایران، زیر ضرب فشار وسرکوب شدید دولت سرمایه در ایران قرار گرفته اند، بطوریکه تا همین الان تورم و گرانی بصورت تصاعدی بالا رفته است.تعیین حداقل دستمزد سال جاری تعرض مستقیم به سطح معیشت ناچیز کارگران و تحمیل فقر ،فلاکت و مرگ تدریجی به این طبقه است.
سرکوب و خفقان شدید،حمله به تشکلهای مستقل کارگری ،دستگیری وزندانی کردن رهبران و فعالین کارگری و همچنین اخراج وبیکارسازی کارگران به امر هر روزه سرمایه داری اسلامی تبدیل شده است.به تمام این مولفه ها و مولفه های دیگر تحمیل قوانین متعفن وضد انسانی اسلامی را ضرب نمایید تا مشاهده نمایید ارمغان جمهوری اسلامی برای سودآوری سرمایه به قیمت تحمیل چه زندگی جهنمی برای کارگران ومردم ستمکش بوده است.
ادامه وتحمل این وضعیت، دیگر غیرممکن شده وامکان اعتراضات خودجوش واجتماعی قوی شده است.صحبت بر سر شورش گرسنگان درمیان است، بحث سرنگونی وامکان یک تغییر وتحول انقلابی، دوباره به صدر معادلات سیاسی در جامعه آمده است. برای همین شخصا فکر می کنم اگر بخواهیم ارزیابی واقعی از کنگره سوم حزب حکمتیست و مباحثش داشته باشیم بدون شک باید این کنگره را در بطن این تغییر و تحولات وشرایط جدید در سطح ایران وجهان قرار بدهیم.با این اوصاف این کنگره از چند لحاظ کنگره مهمی بود یکی اینکه از طرف حزبی اقدام به برگذاری این کنگره می شد که نماد کمونیسم ومارکسیسم وآزادیخواهی ماکزیمالیستی در جامعه است ونسبت به تغییر وتحولات ومسائل موجود در جامعه به شدت حساس بوده و با متدلوژی مارکسیستی،حکمتیستی این اوضاع و احوال را تحلیل ومورد بررسی قرار داده و از این طریق سیاستها وتاکتیکهایش را انتخاب نموده وموضوعیت خودش را نسبت به جامعه به روز وآبدیت می نماید. این یکی از خصیصه های مهمی است که باعث شده حزب حکمتیست به جریانی جدی وتاثیرگذاردر جامعه تبدیل شود.دوم اینکه در طول کنگره سوم مباحث مهمی چون اوضاع سیاسی ایران وموقعیت جنبش کمونیستی،موقعیت جنبش کارگری وهمچنین موقعیت حزب در ایران وکردستان واولویتهایش ومسائل مهم دیگری مورد بحث وتبادل نظر حاضرین در کنگره قرار گرفت که نتایج مهم وجدی از این مباحث استنتاج شد که در صورت عملی شدن هر کدام از این سیاستها موقعیت وتوازن قوا به نفع کارگر وزحمتکش به شدت عوض خواهد شد.سوم بحث جنبش کارگری که به پرشورترین مبحث کنگره هم تبدیل شد اهمیت و ویژه گی خاصتری به این کنگره داد. بطوریکه تاکید بر دخالت موثر وجدی تر در جنبش کارگری از طریق سازماندهی و تقویت سنت سوسیالیستی درون این جنبش، کارگران را به آن اهرم وابزار واقعیشان مسلح می نماید. بدون شک طبقه کارگر تنها از طریق این سنت واهرم است که هم می تواند به مطالبات اقتصادی و صنفیش برسد و هم در کشمکش بر سر قدرت سیاسی با توازن قوای بهتری شرکت نماید.
اما بعنوان صحبت آخرٍ،در صورتی این کنگره به آن ویژه گی واهمیت واقعیش دست می یابد که بتواند نتایج سیاسی این کنگره را درجامعه ومیان طبقه کارگر به عمل واقعی و روزمره کارگران و مردم معترض تبدیل نماید،واین مهم بدون دخالت موثر وتنگاتنگ فعالین ورهبران کارگری و سوسیالیست وهمچنین کادرهای داخل وخارج این حزب امکانپذیر نخواهد شدواین مسئله ای است که روی دست تک تک ما وشما سنگینی می نماید.