کهریزک :
مننژیت و رأفت اسلامی در گوانتانامو و ابوغریب ایران
سیف خدایاری
کهریزک بسته شد. زندانیان کهریزک به زندان اوین منتقل شدند،140 نفر از بازداشت شدگان رویدادهای اخیر آزاد شدند. شنیدن این خبرها در فضای توحش اسلامی که ایران را به زندانی بزرگ و شکنجه گاهی تمام عیار تبدیل کرده است، ظاهراً باید خوشحال کننده باشند. مانند خوشحالی شنیدن خبر لغو اعدام کودکان زیر 18 سال . در جمهوری هار اسلامی هر خبری هر چند نه چندان موثق وجای باور و هر روزنه ای از امید به کاهش توحش اسلامی می تواند خوشحال کننده باشد، چرا که دامنه فاجعه بحدی گسترده است که زندان اوین به رؤیای زندانیان تبدیل شده است و تحویل جنازه قربانیان و یا اجازه گرفتن مراسم ترحیم به یکی از خواسته های مردم تبدیل شده است. البته این خبرها تا چه حدی تأثیر بر" امنیت مردم" داشته باشد چندان مورد پرسش قرار نمی گیرد ، ظاهراً خشونت ، شکنجه ، زندان و اعدام به بخشی از خصلت جمهوری اسلامی تبدیل شده است و نهادهای حقوق بشری دادشان نه از دستگیری افراد بلکه از دستگیریهای خودسرانه و نه از اعدام افراد بلکه از اعدامهای فرا قانونی ! در آمده است.این خبرها اما بیش از همه خوراک تبلیغی انجمن ها و سازمان های کثیر الانتشار حقوق بشری و یا اپوزیسیون ملی ـ اسلامی قرار می گیرد که موجودیت خود را به تلطیف بربریت اسلامی و گریم چهره زشت نظام گره زده اند.روی دیگر این شناعت، پوپولیسم اسلامی از نوع احمدی نژادی ـ خامنه ای است که درنمایش هایی از این نوع " رأفت اسلامی" را به نمایش می گذارند و دستور می دهند که با دستگیرشدگان رویدادهای اخیر و نه الزاماً زندانیان سیاسی با" مهرو عطوفت" رفتار شود. در کنار جمهوری اسلامی هم مثل همیشه بوق و کرنای ژورنالیسم بورژوایی مانند بی بی سی ، رادیو فردا و هزاران بلندگوی کوچک و بزرگ بصدا در می آید تا این رأفت اسلامی را به چشم و گوش بینندگان و شنوندگان خود برسانند. سرویس جهانی بی بی سی در تمام روز سه شنبه هفته اول جولای خبر بسته شدن کهریزک را در صدر اخبار خود قرار داده بود و عنوان خبری ریاکارانه و گمراه کننده ای را هم برای آن برگزیده بود" آیت الله خامنه ای دستور بستن بازداشتگاهها را صادر کرده است ! ".اگر ژورنالیسم مزدور بنا به احتمال تغییر جریان باد در چند روزی بادنماهایش را متوجه جنبش سبز ساخته بود و از کوچکترین خبری به سود یا حسین اصلاحات بهره می برد، اکنون می رود تا رأفت جانیان نظام سراپا توحش جمهوری اسلامی را گزارش کند.
بستن کهریزک که بنا به اظهارات سخنگوی کمیته پیگیری وضعیت بازداشت شدگان با دستور خامنه ای و بدلیل فقدان استانداردهای لازم برای حفظ حقوق متهمان صورت می گیرد، صرفنظر از فکاهی بودن کلمات استاندارد و حفظ حقوق متهمان از زبان جانیانی که کمترین حق و حقوق انسانی را به رسمیت نمی شناسند ، در شرایطی صورت می گیرد که گند توحش مادون قرون وسطایی درشکنجه گاههای جمهوری اسلامی بالا آمده است و صدای بسیاری از معماران و دوستداران نظام مانند کروبی ،موسوی ومنتظری را در آورده است . کروبی در نامه خود به وزیر اطلاعات ضمن تقدیر و تشکر از اقداماتش در دوران چهار ساله وزارت متذکر می شود که " سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور به غیر شفاف ترین و مخوف ترین ابزار برای سرکوب مردم تبدیل شده است " و انتقاد می کند که " مسجد ، مدرسه ، زیر زمین ادارات و وزارتخانه ها به محل بازداشت و شکنجه افراد تبدیل شده است " البته کروبی و تتمه جنبش سبز برای اینکه در دریوزگی به نظام سنگ تمام گذاشته باشند به نخ نما ترین تز دم دست یعنی نسبت دادن این جنایات به بخشی از نیروها پناه می برند و این اقدامات را به دستگاههای موازی با وزارت اطلاعات و نیروهای خودسر و متجاسر می گذارند تا اندکی ازفشار افکار عمومی بر پرونده سنگینشان در این دوران بکاهند.
در رویدادهای پس از" انتخابات" علاوه بر کشته شدن دهها نفر که به یُمن تکنولوژی و نظام انفورماتیک به سراسر جهان مخابره شد ، جامعه شاهد عملکرد و ماهیت فاشیسم اسلامی در قتل دستگیر شدگان زیر شکنجه و تجاوز جنسی و سوزاندن و رها کردن اجساد قربانیان در بیابان ها بود. اما توحش اسلامی به همین داستان های فجیع و هولناک ختم نشد، در روزهای اخیر چند نفر از باز داشت شدگان بر اثر بیماری مننژیت ( عفونت شدید مغزی ) جانشان را از دست دادند . با توجه به اینکه عمده ترین دلیل بیماری مننژیت ، عفونت وخونریزی مغزی می باشد، هیچ شکی نیست که زندانیان و بازداشت شدگان تا سر حد مرگ شکنجه می شوند . متأسفانه گزارش این شکنجه ها زمانی منتشر می شود که افرادی جان خود را از دست داده اند و اگر خانواده قربانیان سر و سری با باندهای قدرت داشته باشند از روی جنازه آنها به بررسی علت مرگ ! می پردازند. وقاحت جمهوری اسلامی به این محدود نمی شود و در صورتی که قربانیان این بربریت بر حسب اتفاق از فرزندان نور چشمی نظام بوده باشند ـ مانند محسن روح الامینی که فرزند مشاور رضایی است ، تازه پرونده پزشکی برایشان تشکیل می دهند و اعلام می کنند که مقتول قبلاً مننژیت داشته است !
طبق گزارشات مختلف که عمدتاً از سوی بازداشت شدگان منتشر می شود از ده روز قبل به علت شیوع بیماری کهریزک عملاً بسته بوده و بازداشتی ها را به جاهای " امن " دیگر منتقل کرده اند.گفته می شود در رویدادهای اخیر 300 تا 400 نفر از دستگیر شدگان را به کهریزک که محل نگهداری " مجرمان خطرناک " و در واقع فراموش شدگان جامعه یعنی معتادان و قربانیان مهر اسلامی است منتقل کرده اند. وزارت بهداشت از وقوع بیماریهای عفونی در زندانها و بازداشتگاهها خبر می دهد و عنوان کرده است که ظرف چند روز گذشته 2 هزار داروی ضد مننژیت به زندانها ارسال شده است. در خبر دیگری وزارت بهداشت از واکسن 4000 زندانی و احتمال مبتلا شدن یکصد الی سیصد نفر زندانی به بیماری مننژیت خبر می دهد.با توجه به اینکه این بیماری و سایر بیماریهای عفونی در محیط های آلوده مانند زندان سریعتر منتشر می شود، باید شاهد فجایع بیشتری از توحش جمهوری اسلامی و آثار جنایت آنها در روزهای آینده باشیم.
اما آیا حقیقتاً بستن کهریزک و چند بازداشتگاه و توحشگاه می تواند حداقلی از توحش جمهوری اسلامی بکاهد؟آیا آزادی چندین نفر از بازداشت شدگان که عمدتاً از نور چشمی های نظام اند و بر اثر یک دعوای خانوادگی روانه بازداشتگاهها شدند می تواند نشانه ای از کمترین روزنه برای آزادی در ایران باشد؟ آیا کسی که کمترین آشنایی با اوضاع سیاسی ایران دارد، توهمی به این نمایش های پوپولیستی دارد؟فکر می کنم جواب این سؤالات برای اکثر مردم ایران روشن باشد.بنا به اقرار منابع نزدیک به باندهای سیاهی حداقل 200 بازداشتگاه سپاه و بسیج در کشور وجود دارد که کمترین کنترل و نظارتی بر آنها اعمال نمی شود.در نظامی که دادگاههای یک دقیقه ای خلخالی ، اعدامهای دسته جمعی دهه شصت ، خاوران ها و لعنت آبادها ، قتل های زنجیره ای دوران اصلاحات و هزاران مورد شکنجه ، قتل ، اعدام و سنگسار را در پرونده خود دارد صحبت کردن از قانون ، استاندارد ، تعداد بازداشتگاه و زندانها یا مسؤلیت دولت در قبال زندانیان بی خاصیت است.
کهریزک ، شور آباد، لعنت آباد ، خاوران تنها نمونه هایی از بربریت جمهوری اسلامی را به نمایش می گذارند.آنچه کهریزک را در این دوران بر سر زبانها انداخته است ، نه مخالفت منتقدان نظام به سیستم زندان و شکنجه افراد بلکه اعتراض به نگهداری بستگان خود در بازداشتگاه مخصوص معتادان است که دون شأن آقایان به حساب می آید.مسأله دیگر شیوع بیماریهای عفونی مانند مننژیت است که می تواند به فاجعه ای تمام عیار تبدیل شود.
سؤالی که باید در برابر جامعه و بخصوص جنبش اصلاحات قرار گیرد این است که چرا زمانی که صدها نفر از جوانان را تنها به جرم پوشیدن لباس های آرم دار غربی ، خندیدن با صدای بلند در کوچه ها و معابر ، استفاده از مشروبات و مواد دیگر برای تخلیه روانی ، برقراری روابط جنسی در محدودترین شکل آن و یا جرائمی که محصول مستقیم سلطه نظام بورژواـ اسلامی اند را به عنوان اراذل و اوباش دستگیر کردند و مانند سیرک آفتابه بر گردن در شهر گرداندند وشخصیت و کرامت انسانی آنها را لگدمال کردند وبعد روانه کهریزک کردند و تحت شدید ترین شکنجه ها قرار دادند تا حدی که چندین نفر از آنها زیر شکنجه جان خود را از دست داند شما این نمایش تراژیک و این " سیرک " را با لبخند به تماشا نشستید و در پشت سنگر کذایی دفاع از نوامیس مردم و ارتقای امنیت اجتماعی جامعه سکوت کردید ؟ با اندکی تأمل در رویدادهای اخیر و شیوه برخورد جناح ها و باندهای مختلف نظام به این رویدادها می توان فهمید که جنبش سبز واصلاحات هر دو بخشی از همین نظام شکنجه واعدام هستند و تنها زمانی لب به اعتراضآنهم درمحافظه کارترین و ریاکارانه ترین شکل آن می گشایند که فرزندان و جکرگوشه های خود را از دست بدهند ویا در جاهایی زندانی شده باشند که محل نگهداری معتادان و فاقد استانداردهای لازم است.این بخش از نظام نهایتاً بخاطر مصالح نظام و رضایت حضرت ولی عصر بر سر خون عزیزان خود با مجریان این بربریت به تصالح می رسند.با وجود این واقعیات نباید نسبت به این اقدامات و مانورهای رأفت مدار جمهوری اسلامی دچار تردید شد . جمهوری اسلامی با هر دو جناح و از هر دسته و باندی تنها در فکر نجات نظام هستند و نمی توانند پیام آور کمترین میزان از آزادی باشند. شاهکار جناح اصلاحات تحویل گرفتن جنازه های خودی و احیاناً گرفتن مجوز برای مراسم عزا و نوحه خوانی است هیچ گونه اقدامی ازقبیل بستن چند بازداشتگاه و آزادی محدود دستگیر شدگان با اینکه نتیجه هوشیاری جامعه در برابر این جنایات و وحشت رژیم از خشم مردم به جان آمده دارد اما نمی تواند کمترین میزان از جنایت آنها را لاپوشانی کند . مردم آزادیخواه و برابری طلب با هوشیاری کامل دفاع از آزادی زندانیان سیاسی را در دستور کار خویش قرارداده و برای احقاق حقوق خود تنها راه مبارزه و برچیدن این نظام هار و بشدت نابرابر را انتخاب کرده اند.
pooyarastbin@yahoo.com