بمناسبت فرارسیدن اول ماه مه
رضا کمانگر
اخیرا دوستی از ایران در مورد اول ماه مه برای من یادداشتی را ارسال کرد است که در بخشی از آن چنین مینویسد: همراه جمعی از دوستان در حال بحث کردن در مورد اهمیت اول ماه مه هستیم. فکر میکنید امسال چه چیزهای مهم است که مورد توجه قرار گیرد؟
ضمن تشکر از این دوست عزیز، من فکر میکنم مسائل زیر مهم هستند که در بحث و تبادل نظر و سخنرانیهای اول مه مورد توجه باشد. بطور فشرده به آنها اشاره میکنم .
امسال اول ماه مه روز جهانی کارگر ویژگی مخصوصی دارد. جهان سرمایه داری در بحرانی لاعلاج غرق شد است. بخش بزرگی از موسئسات بانکی و مالی ورشکسته و یا در آستانه ورشکستگی قرار دارند. دولتهای جهان برای مهار کردن این بحران به فکر جراحی افتاده اند که در این جراحی میخواهند ورشکستگی اقتصادی را بر سر طبقه کارگر و مالیات دهندهگان سرشکن کنند. این بحران تا همین حال تعرض وسیعی را به سفره خالی طبقه کارگر کرده است. از دست رفتن میلیونها شغل باعث افت سطح توقعات جامعه بشری شده و یک عقبنشنی وسیع به جامعه و طبقه کارگر تحمیل کرده است.
در سطح جهانی و منطقه ای یکی از مشکلات اصلی در این شریط عدم آمادگی احزاب کمونیست کارگری و سازش و سکوت بالقوه اتحادیه های کارگری در مقابل افسار گسیختگی سرمایه داران و دولتهای حامی آنها به جامعه و به طبقه کارگر است. اتحادیه های کارگری که تاکنون رسالتشان چانه زدن برای یک دهم درصد و دو دهم درصد دستمزد بوده، در این دوران به کلی سردرگم و یا در بهترین حالت به حالت تدافعی افتاده اند و نمیتوانند نقش موثری را در هدایت مبارزات ضد سرمایه داری داشته باشند. رهبری بخش وسیعی از اتحادیه های کارگری سنتا در زیر نفوذ احزاب سوسیال دمکرات و یا جناح چپ حکومتی هستند که اتفاقا در سرشکن کردن بار این ورشکستگی اقصادی بر دوش طبقه کارگر نقش ایفا میکنند.
طبقه کارگر برای نجات خود از نظام سرمایه داری ناچار است از اتحادیه های موجود عبور کند و راه حل اصلی ایجاد مجامع عمومی و تشکیل شوراهای کارگری و همچنین پایه ریزی احزب کمونیست کارگری است.
در ایران بدلیل حاکمیت سیاه جمهموری اسلامی شرایط طبقه کارگر با سایر کشورهای جهان فرق میکند. در ایران هیچ تشکل و سازمان مستقل کارگری رسمیت ندارد و تا همینجا طبقه کارگر همراه با جنبشهای اجتماعی دیگر هزینه بزرگ انسانی برای بدست آوردن تشکلات مستقل، برای حق تجمع و اعتصاب پرداخت کرده و در واقع هنوز در ابتدای کار هستیم.
در ایران نقاط قوت و نقاط ضعف در درون طبقه کارگر به موزات هم صف آرایی کرده اند. نقطه قوت طبقه کارگر و اکثریت جامعه عدم توهم به نظام سرمایه داری و بدرجه اولی به جمهوری اسلامی است. گرایش سرنگونی طلبی در درون طبقه کارگر و جامعه بشدت قوی است و به همین دلیل است که هر حرکت دستجمعی چه کوچک باشد و یا بزرگ تبدیل به حرکت سیاسی میشود و از طرف رژیم با واکنش شدید و خشن مواجه میشود و حاکمیت خود را در خطر احساس میکند.
اما نقاط ضعف هم کم نیست. پراکندگی در صفوف طبقه کارگر، عدم تشکل سراسری، فرقه گرایی و سکتاریسم و عملکرد این گرایشات در درون طبقه کارگر آن نقاط ضعفی هستند که موقعیت طبقه کارگر را در شرایط سختتری قرار داده است. گرایشات فرقه گرا و سکتاریستی تاکنون ضربه وسیعی به طبقه کارگر وارد کرده است. عملکرد این جریانات بیشتر پراکنده کردن کارگران حتی زیر عنوان برگزاری مراسم اول ماه مه با جداکردن محفل خود از درون طبقه کارگر بوده است.
بنظر من مسائل زیر باید جز اولویت اول ماه مه امسال باشد.
اول، تلاش کنیم مراسمات اول ماه مه وسیعا توده ای برگزار بشود.
دوم، دعوت از همه گرایشات حق طلب درون طبقه کارگر برای شرکت در مراسمات اول مه و فراهم کردن امکانات تبلیغی برای همه گرایشات شرکت کننده.
سوم، طرد و تحریم عوامل رژیم و تشکلهای آن مانند خانه کارگر و شوراهای اسلامی
چهارم، در این مراسمات نقد به پایه های نظام سرمایه داری و نشان دادن قدرت همبستگی طبقه کارگر باید مورد توجه قرار گیرد.
پنجم، توجه به خواست و مطالبات برابری طلبانه زنان که خود جزو طبقه کارگر هستند که بدلیل زن بودن ستم مضاعفی را متحمل میشوند.
ششم، بحث در مورد خواستهای کنکرت و مشخق در محل و غیره ...