در آستانه اول مه روز جهانی کارگرهستیم.جنب و جوش و تحرک مبارزاتی و بحث و همفکری و نقشه ریختن برای برگزاری هر چه بهتر مراسمهای روزجهانی کارگران در جریان است. علیرغم فشارها و تعرض وسیع سرمایه به سفره خالی کارگران و سرکوبگریهای جمهوری اسلامی و فریبکاریها و ترفندهای نهادهای ضد کارگری همچون خانه کارگر و شوراهای اسلامی اول مه هر ساله در ایران عرصه ابراز وجود رادیکال کارگری و حق طلبانه بوده است. امسال نیز از این قاعده مستثنی نخواهد بود. از مدتی قبل و هم اکنون جریانات و نهادهای حق طلب کارگری، رهبران وفعالین دلسوز کارگران در فکر سازماندهی اجتماعات بزرگ به مناسبت روز کارگر هستند. در جوامعی که اندک حقوق کارگران و فعالیت علنی تشکلها و اتحادیه های کارگری به همت مبارزه خود کارگران به رسمیت شناخته شده است، سازماندهی مراسمهای روز کارگر کار ساده ایست. اما در شرایط امروز ایران و تحت حاکمیت جمهوری اسلامی این اقدام حق طلبانه و ساده و سر راست ابدا کار ساده ای نیست. ابعاد متنوع و پیچیده و حل مشکلات و رفع موانع و گاها ریسک کردن را از فعالین کارگری و چپ و متعهد به کارگران را میطلبد. به همین دلیل است که هر ساله برگزاری اول مه خوب در ایران ، زیبایی ویژه و پیشروی مهمی را برای مبارزه کارگری و حق طلبانه ثبت میکند.
امسال نیز همین مسیر را باید طی کنیم. اما یک مسئله محوری میتواند کار فعالین کارگری و دست اندرکاران ماه مه را آسان کند. آن هم، هماهنگی ، همدلی و همگامی نهادها، رهبران وفعالین برگزاری اول مه است. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که متاسفانه، نا هماهنگی، پراکندگی توجیه ناپذیر مراسمهای مستقل کارگری، نداشتن همگامی لازم و روشهای سکتی چیزی جز تفرقه و به کار نیافتادن کل انرژی مفید برای برگزاری اول مه بزرگ و وسیع را ببار نیاورده است. اولین مسئله ای که در تدارک ماه مه امسال باید به آن توجه کرد ، فایق آمدن بر این ناهم آهنگیها،طرد روشهای سکتی و فرقه ای و ایجاد یک صف وسیع و گسترده برای برگزاری بزرگترین اجتماعات به مناسبت روز کارگر است. این کار شدنی است به شرطی که واقعیات ساده ای را قبول کنیم.
اولا : اگر در این حقیقت ذینفع باشیم که نفس برگزاری پرجمعیت و بزرگ مراسم روز کارگر خود یک هدف مهم است. اگر قرار است، مراسمهای روز کارگر به فرصتی جهت نمایش قدرت طبقه کارگر و صف آزادیخواهانه و حق طلبانه جامعه علیه ستم و استثمارسرمایه و تبعیض و حامیان آن تبدیل شود، اگر در تقابل با تعرض وسیع سرمایه داران و دولتهای حامیش، صف همبسته و وسیع کارگری لازم است، اگر قرار است روز کارگر را به مقطعی از تغییر تناسب قوا به نفع کارگر و انسانیت و آزادیخواهی تبدیل کنیم ، آنوقت اجتماعات هر چه بزرگتر و وسیعتر کارگری و به این منظور اتحاد وسیع کارگری شاخص اصلی موفقیت روز کارگر در ایران خواهد بود. اجتماعات بزرگ به طور ابژکتیو و زمینی یعنی حضور وسیع جمعیت در مراسم و متینگهای روز کارگر، یعنی پرهیز از مراسمهای پراکنده و تلاش برای یکی کردن اقدامات حول متینگ و مراسم بزرگ مرکزی درسطح شهر. اگر اجتماعات بزرگ را شاخص بگیریم، در نتیجه گرایشات درون جنبش کارگری و نهادها و فعالین دست اندرکاراول مه لازمست دست در دست هم بگذارند و اجتماعات بزرگ را ممکن سازند.
دوما : تاکید بر هماهنگی گرایشات حق طلب در راستای مراسمهای پرقدرت و بزرگ اول مه، توصیه سازش مصلحتی و دنباله روی این یا آن گرایش درون جنبش کارگری از همدیگر نیست، بلکه تاکید بر یک ضرورت طبقاتی و کارگری انکارناپذیر است. علاوه بر ضرورت همیشگی و پایه ای همبستگی کارگری در اول مه، در شرایط مشخص جامعه ایران، پایه واقعی همگامی گرایشات حق طلب درون جنبش کارگری ونهادها و فعالین مختلف برای برگزاری بزرگ اول ماه مه در این حقیقت هم نهفته است که طبقه کارگر و ابتدایی ترین مطالبات کارگری از جمله داشتن حق تشکل و اعتصاب و اجتماعات و پیکت کارگری و استاندارد قابل قبول جامعه کارگری برای تعیین دستمزد، داشتن بیمه بیکاری مکفی و برگزاری آزادانه روز کارگر و .... زیر ضرب جمهوری اسلامی و دم ودستگاه سرکوب آن است. هر گرایش حق طلب درون جنبش کارگری صرفنظر از پلاتفرم بلند مدت خود برای جنبش کارگری ، قاعدتا در تحقق این مطالبات فوری جنبش کارگری سهیم است . پس زدن جمهوری اسلامی بر سر این مطالبات خود گشایش بزرگی را در پیشروی بعدی جنبش کارگری ایفا میکند. روز جهانی کارگر بیش از هر مناسبتی محل ابراز قدرت اجتماعی کارگر برای به کرسی نشاندن این مطالبات و به عقب راندن جمهوری اسلامی است. اگر گرایشات مختلف درون جنبش کارگری در این واقعیت ذینفع باشیم ، آنوقت در این چارچوب باید به دور از تعصبات گرایشی و گروهی و سکتی برای برگزاری بزرگترین اول مه همگام شویم. به نظرم کار ساده ایست که حول ضروت یک سنگر بندی محکم علیه نظم انگلی سرمایه و پیامدهای بحران جاری آن و چند مطالبه فوری اقتصادی و سیاسی گرایشات و نهادها و فعالین جنبش کارگری اعم از سندیکالیست، سوسیالیست، رفرمیست و کمونیست و چپ ... از طیفهای مختلف متحد و سازمانیافته در هر شهری اقدامات مشترک را سازمان دهیم.
سوما : در راستای برگزاری اجتماعات بزرگ روز کارگر باید بیشترین توده مردم را به صف اجتماعات روز کارگر فراخواند. روز کارگر سمبل اعتراض به استثمار و بیحقوقی و ستم و تبعیض، مظهر حق طلبی و آزادیخواهی و برابری طلبی و دفاع از انسانیت و حقوق برابر همه شهروندان جامعه است. این روز به صف وسیع انسانهای جامعه به غیر از مشتی انگل سرمایه دار و حامیان اسلامی و دولتی آن مربوط است. اجتماعات روز کارگر باید محلی باشد که معلم و دانشجو و محصل، کارمند و کسبه و هر بخش محروم و تحت ستم جامعه در آن حضور یابد و این روز را از آن خود بداند. روز کارگرامسال بیش از هر زمانی، فرصت ابراز تنفر کارگران و توده انسانهای متنفر از نظم سیاه سرمایه است که در همین یکسال در ابعادی جهانی و روزمره زندگی میلیونها کارگر و مزدبگیر را به تباهی کشیده است. باید کاری کرد روز کارگر امسال به اجتماع وسیع همه زنان و مردان یاغی از استثمار و ستم و تبعیض و نابرابری مناسبات ضد انسانی سرمایه تبدیل شود.
چهارم: یادمان باشد در اجتماعات بزرگ و وسیع روز کارگر دولتیها، مقامات و عوامل جمهوری اسلامی و حتی نهادهای و سازمانهای به اصطلاح "کارگری" شاخه دولت جایی ندارند. خانه کارگر و اداره کار و شوراهای اسلامی و ... بگذار به نمایشهای خود مشغول شوند. نمایشات آنها از جانب کارگران حق طلب لازمست با قاطعیت تحریم شود و واضح است، محل حضور و تجمع کارگران نیست ونباید باشد. اجتماعات بزرگ کارگران هم محل حضور و مانووراین دشمنان آشکار کارگران نیست.
خلاصه کلام، اجتماعات بزرگ و هر چه پر جمعیت و پایه ریزی اتحاد وسیع کارگری یک شاخص مهم پیشروی روز کارگر امسال کارگران در ایران است. این کار شدنی به شرطی که رهبران و پیشروان مبارزات کارگری و مشخصا رهبران سوسیالیست جنبش کارگری بتوانند روشهای فرقه گرایانه ای را که موجب پراکندگی مراسمهای روز کارگر میشود را منزوی کنند، پرچم اتحاد وسیع کارگری و ابراز قدرت طبقه کارگر را برافرازند.