خواننده گرامى
نشريه حکمت يک نشريه مجانى نيست. اما باتوجه به اينکه کسانى که خواهان دسترسى به آن هستند ممکن است از امکانات مالى يا امنيتى مناسب براى خريد آن برخوردار نباشند، نشريه را از طريق اينترنت، بصورت رايگان قابل دسترس کرده ايم. اما در هرحال توليد اين نشريه، چاپ آن و اداره امور مربوط به آن همگى هزينه زيادى را در بر دارد. خريد نشريه، آبونه شدن آن و بويژه کمک مالى به ادامه کار نشريه کمک خواهد کرد. براى انجام هريک از اين کارها اينجا را کليک کنيد.

جستجو     Search

بازگشت به صفحه اول


باز هم درباره نشریه"حکمت"

سهند کشاورز

نشریه ”حکمت” قرار است منعکس کننده آراء و نظرات و ارگان تئوریک جریان فکری  -  اجتماعی حکمتیسم باشد. اما پیش از شروع این پروژه -  و یا کلا پروژه هایی از این دست  -  باید اهداف و آماج هایی را که قرار است به سوی آنها نشانه گیری شود تعریف نمود ، طرق و شیوه های فعالیت در قالب پروژه را برای رسیدن به آن اهداف مشخص کرد ، جایگاه این پروژه را در استراتژی کلی یک جریان نشان داد ، توقعاتی را که انتظار می رود آن پروژه برآورده نماید ، تشریح نمود و آنگاه به سازماندهی عملی نیروها و صرف انرژی و وقت حول این گره گاه ها پرداخت تا نیروی صرف شده بدون اتلاف و هرز روی در مسیر درست کانالیزه شوند و خواسته های مورد انتظار را تامین نماید. در غیر این صورت این برنامه ها یا در اواسط کار نیمه تمام رها می شوند و یا در صورت تداوم ، نفس خود فعالیت و ارائه مرتب آن بدون توجه به محتوا و نقشی که عملا در راستای اهداف مورد نظر و پیشبرد استراتژی جریان بازی می کنند  به هدفی در خود بدل می شوند. این نکات و کلیات البته از"بدیهیات" است،  بدیهیاتی که گاهی اوقات از فرط بدیهی بودن مورد غفلت قرار می گیرند.

فکر نمی کنم لازم باشد در مورد درکی که در سنت ما از "تئوری" و جایگاه و اهمیت آن وجود دارد توضیح مفصلی ارائه دهم.  به طور مختصر مطلب این است که  در جنبشی که ما به آن تعلق داریم یعنی کمونیسم کارگری، تئوری و جنبش یا تئوری و پراتیک قابل تفکیک به عرصه های قائم بذات نیستند. اینها سطوح مختلف ابراز وجود یک حرکت اجتماعی واحدند.  تئوری و مبارزه تئوریک برای مارکسیسم اهمیت تعیین کننده ای دارد. برای ما مارکسیسم ابزار نقد است. ابزار شناختن عمیق ترین مصائبی است که نوع بشر به طور عام و کارگر به طور اخص در این جهان تجربه می کند. ابزار کسب یک خود آگاهی عمیق اجتماعی و تاریخی برای کارگر و درک امکاناتی است که برای تحول جامعه وجود دارد. حکمتیسم  باید یک جریان قدرتمند فکری در جامعه باشد و یک صف آرایی فکری قدرتمند در مقابل آراء حاکم بر جامعه به وجود آورد. این همان جایگاهی است که در آن تئوری بار دیگر ه یک سلاح برنده در مبارزه طبقاتی بدل می شود : به ادعا نامه ای افشاگرانه ، روشن ، شفاف و قابل درکی از جامعه موجود و مکانیسمهای به ظاهر پیچیده آن و نیروی مادی ای در جامعه که ذهنیت کارگر در جهان معاصر را شکل خواهد داد.  حکمتیسم باید به ما چارچوبی را بدهد که بر مبنای آن یک تعرض فکری وسیع را شروع کنیم  چه در برابر گرایشات و تمایلات فکرى بنیادى بورژوازى، نظیر لیبرالیسم، دموکراسى، ناسیونالیسم، اومانیسم، سوسیال دموکراسى و غیره، و چه در مقابل جریانات دیگر “چپ”در معنای گسترده  آن  نظیر مائوئیسم، تروتسکیسم، سوسیالیسم روسى و یا چپ نو.

الزام به”کار تئوریک” و پرداختن به تئوری و تعریف یک پروژه مشخص بدین منظور ( نظیر همین نشریه”حکمت”و یا انجمن مارکس -  حکمت ) دقیقا در همین جا یعنی یعنی اهمیت و جایگاه خاص و مشخص “تئوری”در نقشه عمل یک جریان اجتماعی یا یک حزب ریشه دارد.

تجربه نشان داده است که کار تئوریک را اصولا نمی شود به شیو ه بوروکراتیک و یا صدور بخشنامه سازمان داد.   اما می توان با بستر سازی ، تاکید بر اهمیت همیشگی آن ، تشویق صفوف حزب به فعالیت در این راستا  به خصوص توجه ویژه به امر آموزش کادرهای حزب ( به طور مشحص از طریق تاسیس مدرسه حزبی ) به این “نیاز”( دقت کنید”نیاز”و نه کار جانبی )  پاسخ داد و حزب را به محل تجمع و تشکل تعداد زیادی استراتژیست و تئوریسین برجسته تبد یل کرد. این مسئله به خصوص با توجه به اهمیتی که “کادر”مسلط و آموزش دیده در تصویر مورد نظر ما از از یک حزب کمونیستی توده ای و اجتماعی و مدرن ایفا می کند ، اهمیتی مضاعف می یابد. منصور حکمت در بحث”حزب و جامعه”به این مسئله اشاره می کند  و از لزوم وجود”یک ستون فقرات کمونیستی متعهد”برای حزب صحبت می کندکه یکی از ضامنهای اصلی کمونیستی ماندن حزب در عین گسترش و توده ای شدن پایگاه اجتماعی اش است. از “لایه کادری”که”این حزب را هدایت میکند، بازتولید میکند، به مسائلش میرسد، رشدش میدهد. کسانى که تمام نقشه را دارند، تمام بحث را دارند. انتهاى افق را ببینند و تعهد تئوریکى تعلق فکرى و آرمانىشان قوى و کامل باشد.  این یک بعد وظایف ماست که نباید فراموش شود. بحث سر اینست که ما ٥٠٠ هزار عضو میخواهیم و براى اینکار به دو هزار کادر قوى کمونیست احتیاج داریم و باید اینها را در این حزب بار بیاوریم. ..”

رفیق  کوروش مدرسی نیز  در نوشته ای به نام”اولویتها و جهت گیریها” که در آوریل ۲۰۰۳(فروردین ۸۲) به نگارش در آمده و پلاتفرمی برای رهبری وقت حکک است ،  در موارد ۱۶ و ۱۷ بر این نکات تاکید می کند :

١٦- جدی گرفتن آموزش اعضا و کادرها. راه اندازی مکانیسم‌های آموزشى در تشکیلات و روتین کردن آن. دامن زدن به فعل و انفعال فکری و تئوریک در حزب و کمک به نهادهائى نظیر انجمن مارکس-حکمت. تلاش برای شکل دادن به یک شالوده کادری قوی مارکسیست و مجرب در حزب.

١٧- ایفای نقش حزب بعنوان سخنگو و پرچمدار عروج مجدد مارکسیسم در سطح بین‌المللى از طریق دخالت در کشمکش‌های سیاسى و فکری رادیکالیسم در حال عروج در جهان و همچنین قابل دسترس کردن نوشته‌های منصور حکمت به زبانهای مختلف و بویژه به انگلیسى و عربى (در هماهنگى با حزب کمونیست کارگری عراق و بنیاد منصور حکمت).

پروژه نشریه”حکمت” اساسا در این بستر یعنی شرکت و  دخا لت در کشمکشها و عناوین و جدالهای مطرح فکری و استراتژیک مطرح و عمده در سطح ایران و جهان  و جهت دهی به آنها معنی می یابد.

اما برای درک ارتباط وجوه مختلف فعالیت یک نشریه تئوریک  این قسمت از نوشته ای که منصور حکمت در مورد “به سوی سوسیالیسم” نگاشته است ، مفید و راهگشا به نظر می رسد :

"....در مباحثات مربوط به روشهاى عملى کمونیستى در کنگره اول، موضوع نشریات سراسرى و سنت هاى کمونیستى در انتشار اینگونه نشریات طرح و بحث شد. نکات مشخصى در این بحثها برجسته شد و بصورت رهنمودهایى در برابر ما قرار گرفت. اول اینکه نشریات سراسرى، اعم از تئوریک و سیاسى، از ابزارهاى اصلى امر رهبرى هستند و باید چه توسط رهبران و چه توسط عموم رفقاى سازمانى به این عنوان در نظر گرفته شوند. نشریه تئوریک در جنبش پوپولیستى عموما نشریه‌اى آموزشى و یا”توجیهى”تلقى میشده است. گویى هیات تحریریه”دانا”از این طریق معلومات خود را بصورت اقساط معین منظما در اختیار اعضا و هواداران سازمان قرار میدهد و کار خوانندگان هم صرفا مطالعه و فهم دقیق این آموزشها و ارتقاء آگاهى تئوریک خوداست. آموزش فعالین کمونیست بدون شک یک وجه از وظایف نشریه تئوریک کمونیستى هست، اما محور کار آن نیست. و یا بعبارت بهتر، آموزش فردى و ارتقاء آگاهى سیاسى افراد درک محدودى از آموزش کمونیستى است. وظیفه نشریه تئوریک تحلیل و نقد معضلات مشخصى است که بر سر راه حرکت و تکامل جنبش کمونیستى قرار گرفته است. نشریه باید آینده‌نگر باشد، کمونیست‌ها را با موانعى که بر سر راهشان قرار گرفته است آشنا کند، اذهان فعالین را حول این مسائل گرهى متمرکز کند و به هر حوزه و فعال کمونیست تصویرى عمومى از موقعیت عینى و عوامل ذهنى مؤثر در فعالیت کمونیستى را بشناساند. کار نشریه تئوریک نیز مانند نشریه سیاسى، هدایت کردن و هماهنگ کردن است. هیچ خصوصیت کار کمونیستى غیر سیاسى نیست. حتى آموزش کمونیستى آموزش سیاسى براى پیشبرد مبارزه است. مبارزه‌اى که در هر مقطع معین بر علیه موانع مشخص پیشروى جنبش طبقاتى صورت میگیرد. بنابراین خواننده مورد نظرِ یک نشریه تئوریک کمونیستى و حزبى، خواننده‌اى است که میکوشد با مطالعه نشریه دورنماى عمومى و عمل تئوریک مسائل مشخص فعالیت کمونیستى را بشناسد و در امر رفع موانع پیشروى و پیروزى، قاطعانه‌تر و با استحکام نظرى بیشترى عمل کند. اگر نشریه تئوریک نتواند چنین ابزارى باشد، و اگر تشکیلات کمونیستى نتواند به نشریه تئوریک چنین نقش و جایگاهى بدهد، آنگاه ما عملا در این زمینه به روش آکادمیستى درغلطیده‌ایم..." ( در باره موازین کار”به سوی سوسیالیسم”-  سرمقاله به سوی سوسیالیزم شماره ۵ - منصور حکمت )

 علاوه بر این تولد نشریه”حکمت”به دنبال تحولات و انشعاب ایجاد شده در ح ک ک و شکل گیری  رسمی جریان  حکمتیسم و ح ک ک – حکمتیست روی داد  و این وظیفه مضاعفی را بر روی دوش نشریه”حکمت”قرار می دهد و آن  چیزی نیست جز تبیین ،بسط ، فرمولیزه کردن و جا انداختن جوانب مختلف جریان فکری – اجتماعی حکمتیسم. به طور کلی ایجاد و معرفی یک جریان فکری – اجتماعی خاص نظیر حکمتیسم وظایف و مشغله ها   وپرسشهای گوناگونی را  در مقابل  بنیانگذاران این جریان قرار می دهد نظیر توضیح این مطلب که تفاوت ما با شاخه های دیگر مارکسیسم به طور عام و جریانات مختلف چپ ایران به طور خاص  و گرایشات مختلف در داخل سنت کمونیسم کارگری  به طور ویژه تر چیست ؟ جریان حکمتیسم قرار است با چه عناوین و اصول متمایزی شناخته شود؟  در این راستا ما باید بتوانیم تبیین منسجم و فرمولیزه ای از از ابعاد گوناگون حکمتیسم ارائه دهیم و کوهی از ادبیات در این زمینه تولید نماییم تا بتوا نیم   خود را به عنوان یک ترند معتبر، شناخته شده و شناسنامه دار فکری – اجتماعی در سطح ایران ، حاورمیانه و جهان معرفی و تثبیت نماییم و این وظیفه ای است که مستقیما در حیطه وظائف پروژه هایی نظیر"حکمت" قرار می گیرد.

 درست است که مارکسیسم مذهب نیست و مارکس هم قدیس یا پیغمبر نیست که جواب همه چیز را داده باشد و جنبش کمونیستى در سیر پیشروی خود و با تغییر اوضاع جامعه با مسائل یا موقعیت‌هائى روبرو میشود که از قبل جوابى به آنها داده نشده است یا جواب‌های داده شده دیگر کافى نیستند یا حتى درست نیستند. مثلا مسئله پایه گذاری یک حزب سیاسى کمونیستى و سازماندهى یک انقلاب، ساختمان سوسیالیسم، امپریالیسم، مسئله ملى، دمکراسى و غیره و لنینیسم یا حکمتیسم اشاره به پاسخ‌ها و مسائلى دارد که لنین یا منصور حکمت به این گونه مسائل داده‌اند - مسائلى که مارکس در مورد آنها بحثى نکرده یا بحثش کاملا روشن نیست و یا تفسیر‌های متفاوتى از آنها وجود دارد و یا اوضاع عوض شده و پاسخ مارکس دیگر کافى یا درست نیست -  وبه این اعتبار ما میتوانیم از درافزوده‌های لنین یا حکمت به مارکسیسم صحبت کنیم اما اکتفا کردن به همین حد از توضیحات و مثلا اینکه حکمتیسم ریشه در تز 11 مارکس در مورد فوئر باخ دارد و یا در ذیل سنت و ورژن لنینی مارکسیسم  قرار می گیرد ابدا کافی نیست و ما باید علائه بر مبانی عمومی و کلان در تیتر ها و موضوعاتی هر چه ریزتر و جزیی تر دقیق شویم  و تفاوتها و وجوه هویتی حود را در تمایز با سایر گرایشات چپ در تمام عرصه ها به دقت و وضوح و تفصیل برای مخاطبانمان و جامعه توضیح دهیم. لازم به ذکر است که صرف ترجمه و توزیع آثار منصور حکمت که خود بعضا فرصت بسط و تکمیل آتها را نیافت  نیز به هیچ عنوان کافی نیست و تثبیت موقعیت حودمان به عنوان یک ترند معتبر جز با کار خلاقانه بر مبنای  نگرشهای حکمت و امتداد و بسط آنها میسر نیست.

با لحاظ کردن این نکا ت اعضا و کادر های حزب به خصوص آنها که از توان تئوریک بالاتری برخوردارند باید وارد میدان شوند. باید کیفیت و وزن مقالت منتشره در”حکمت”را بالا برد، از چاپ نوشته های مربوط به مسائل و حوادث روزمره سیاسی ا جتناب کرد و توان نشریه را معطوف به مسادل بنیادی و پایه ای نمود. ، نشریه را در فواصل زمانی معین و مرتب منتشر نمود و به اعتقاد من برای آن یک بخش”ترجمه”نیز تدارک دید. درست است که اکثر جریانات چپ و کمونیست در جهان یا اساسا در سنت ما قرار نمی گیرند و حرف چندانی برای ارائه در جهان پس از جنگ سرد ندارند اما در بین نظریه پردازان چپ در عرصه جهانی بعضا متفکرینی وجود دارند که از یا برخی از جوانب اندیشه آنان قابل توجه و حتی ارزشمند می باشد و یا آشنایی با اندیشه های آنان برای ورود به جدالها و مباحث مطرح و به روز چپ در دنیا و دخالت در آنها لازم می باشد.

امید است با توجه به این مسائل ، نشریه”حکمت” به نشریه ای بدل شود که هر شماره آن نظیر نشریه”به سوی سوسیالیسم”در دوران حزب کمونیست ایران ، موج جدید ایجاد کند و فضاهای تازه بگشاید ، به بحثهای جدی دامن بزند ، حرفهای جدید برای گفتن داشته باشد و با هر تکانش حرکت و سطح  و کیفیت مبا حث را چند گام به جلو براند و به عنوان تریبون آراء و نظریات حکمتیستی  در برگیرنده و بازتاب دهنده آن تعرض مجدد فکری -  اجتماعی  کمونیستی در دوران پس از جنگ سرد باشد که منصور حکمت در سخنرانیهای”مبانی کمونیسم کارگری” در انجمن مارکس ،  ایجاد و تدارک آن را از وظایف اصلی کمونیسم کارگری در دنیای معاصر - جهان پس از جنگ سرد -  دانسته بود.  

ژوییه۲۰۰۵