|
|
خواننده گرامى |
|
جستجو Search | |
نامه مشترک اکثريت کميته مرکزى در باره پلنوم کميته مرکزي و راه برون رفت از بحران کنونى رفقا اين نامه قبل از تصميم يکجانبه اخير رفيق حميد تقوائي داير بر گذاشتن منتخب اسناد در اختيار اعضا نوشته شده است. در سمينار يکشنبه در اين مورد صحبت خواهم کرد. کورش مدرسى 20 1وت 2004 رفقاى کميته مرکزى حزب! رفقاى دفتر سياسى ! کادرهاى حزب کمونيست کارگرى! حزب کمونيست کارگرى و از آن مهمتر کمونيسم کارگرى در بوته آزمايش مهمى قرار گرفته است. شکافى که در حزب باز شده است سرنوشت اين جريان را در ابهام فرو برده است. روشن است که در حزب دو جناح يا دو جبهه فعال وجود دارد و عده بيشترى نگران از سرنوشت حزب شاهد کشمکش حاد اين دو جناح هستند. تحليل ما از خصلت و مضمون اين اختلاف هر چه که باشد آنچه که بيش از هر چيز براى همه ما بايد مهم باشد موقعيت کمونيسم کارگرى در جامعه در فرداى بعد از پلنوم يا کنگره حزب است. تصويرى که ما از خود به جامعه و به تعداد کثيرى از انسانهائى که اميد و آينده خود را به ما گره زده اند، ميدهيم دامن هر دو طرف اين کشمکش را خواهد گرفت. آنچه که روى ميز است نه سرنوشت اين يا آن جناح، بلکه سرنوشت کل جنبش ما و شانس اين حرکت در ايجاد تغييرى واقعى در زندگى مردم و در دادن شانسى به تضمين دنياى بهتر است. رفقا ! حزب کمونيست کارگرى دو شقه شده است. اين يک واقعيت است که امروز ديگر محتاج گفتن نيست. آنچه که ما بر آن تاکيد داريم اين است که جريانهاى درون اين حزب، هردو، بخش هاى انتگره اين پديده هستند. حزب کمونيست کارگرى يک پديده واحد تاريخي، سياسى و تشکيلاتى است. هيچ جراحى تشکيلاتى نميتواند هيچ يک از اين دو بخش را بشيوه اى متمدنانه، که مشخصه سنت ما بوده است، از حزب حذف کند. در چنين مسيرى کل جريان ما، بعنوان يک سنت متفاوت با آنچه چپ به جامعه ايران داده است از ميان خواهد رفت. در چنين صورتى حزب کمونيست کارگرى، اگر هم باقى بماند، به يکى ديگر از احزاب متعارف چپ تبديل خواهد شد. مردم به آن مهر غير اجتماعى خواهند زد. شانس سياسي مان را از دست ميدهيم. رفقا ! فائق آمدن بر شکاف کنونى در حزب نه با اندرز ممکن است و نه راه حل تشکيلاتى دارد. با اکثريت راى در پلنوم، در دفتر سياسى و يا در کنگره فوق العاده، نميتوان راهى براى حل بن بست کنونى پيدا کرد. جامعه و تاريخ چنين راه حل هائى را نميپذيرد. نه ما ميتوانيم با اتکا به راى جناح مقابل را کنار بزنيم و نه جناح مقابل ميتواند با ما چنين رفتارى کند. مبناى اين نتوانستن حقوق اساسنامه يا اصول سازمانى حزب نيست. جامعه اين را نميپذيرد. مردمى که اميدشان را به اين حزب بسته اند و اين حزب و اين جريان را با همه ما شناخته اند اين را نميپذيرند. نپذيرفتن جامعه خود را در حاشيه اى شدن حزب، در قطع اميد از ما، در از دست دادن شانس تاثير در فضاى سياسى ايران و شانس پيروزى کمونيسم خود را نشان خواهد داد. و نه در ماندن و يا نماندن تشکيلاتى ما. رفقا ! کشمکشى که در جريان است برنده ندارد. تبديل صف تا ديروز واحد کمونيسم کارگرى به دو صفى که بيش از هرچيز نفرت غير قابل فهم آنها را از هم جدا کرده است، تبديل صفى که امروز براى جامعه تمايز آنها هنوز روشن نيست، به دو جريانى که اين چنين به جان هم افتاده اند به شدت غير اجتماعى است و جامعه آنرا نخواهد پذيرفت. بايد براى فائق آمدن بر اين وضع يک راه حل سياسى پيدا کرد. راه حل سياسى بايد مبتنى بر توافق اصولى و قابل دفاع هر دو طرف باشد. با راى نميتوان اين بن بست را شکست. اگر قرار است در يک حزب بمانيم بايد متمدنانه، بر طبق سنت کمونيسم کارگرى و برمبنائى اصولى توافق کنيم. اگر قرار است جدا شويم هم بايد متمدنانه، باز هم مطابق سنت تاکنونى جدا شويم و در اين مورد با هم توافق کنيم. ماندن يا جدا شدن، هرکدام را که انتخاب کنيم، بايد در شان و در چارچوب سنت کمونيسم کارگرى باشد. بر اين جهت ميتوان و بايد توافق اصولى و قابل دفاع کرد. رفقا! در اين راستا ميخواهيم همه کادرهاى حزب را از اصولى که به آن پابند هستيم مطلع کنيم به اين اميد که کمونيسم کارگرى را باهم از اين گرداب بيرون بکشيم: 1 – ما با اتکا به راى اکثريت در پلنوم هيچ پلاتفرم يا روشى، در مورد کنگره يا هرچيز ديگرى، را به طرف مقابل تحميل نميکنيم. توافق ما براى کار کردن در چارچوب حزب بايد متکى به توافق واقعى و اصولى هر دو طرف باشد. در نتيجه مطلقا در پى کنار گذاشتن و يا تصفيه جناح مقابل نيستيم. 2 – پلنوم براى ما جائى است که نهايت تلاش را در رسيدن به توافق اصولى براى متحد ماندن و همچنين تضمين يک پراتيک کمونيستى در حزب، انجام ميدهيم. 3 – اگر اين تلاش به نتيجه نرسد و اگر مجبور به جدا کردن راهمان شويم، تحزب کمونيستى کارگرى براى تحقق برنامه "يک دنياى بهتر" واجراى استراتژى"حزب و قدرت سياسى" را در قالب حزب ديگرى تعقيب خواهيم کرد. در چنين شرايطى در راستاى يک افق و منفعت طولانى مدت تر کمونيسم کارگرى از هر ادعائى بر نام يا اموال حزب صرف نظر خواهيم کرد. حزب کمونيست کارگرى و نهاد هاى آن، در چنين حالتى، از نظر ما رسمى هستند. ما تلاش خواهيم کرد که يک جدائى انسانى و حتى المقدور دوستانه را داشته باشيم. 4 –در صورت جدائى ما از حزب کمونيست کارگرى، اين حزب را نيز ابژکتيو و بر اساس موضع و موقعيت سياسى آن در جامعه قضاوت ميکنيم. بر اين مبنا مادام که اين حزب در موضع سياسى مصوب تا کنونى خود ايستاده باشد، از نظر ما يک حزب کمونيستيى و انقلابى در جامعه است، آنرا از نظر سياسى نزديک ترين متحد سياسى خود خواهيم دانست. در نتيجه نه نفعى در کم اعتبار کردن افراد و نه در افشاگرى از آن داريم. 5 – به اعتقاد ما از حالا تا پلنوم و خود اجلاس پلنوم بايد معطوف به تلاش براى تامين وحدت اصولى حزب، اگر ممکن باشد، و يا تضمين و توافق در مورد يک جدائى متمدنانه شويم. اگر طرف مقابل ما بر برگزارى کنگره فوق العاده اصرار داشته باشد، اين کنگره را ميتواند برگزار کند. ما با اتکا به کثريت راى در پلنوم مانع برگزارى کنگره نخواهيم شد. ما در اين کنگره شرکت نميکنيم. 6 – جامعه و اعضا را بايد به شيوه اصولى و سياسى از اختلاف در حزب و امکان جدائى مطلع کرد. پيشنهاد ما اين است که در يک يا دو شماره انترناسيونال ويژه، هر طرف روايت خود از اختلاف و هدف يا راه حل خود را ارائه دهد. 7 – لازم است از هم اکنون پلاتفرم ها و مصوبات پيشنهادى به پلنوم بصورت علنى منتشر گردند و سمينارهاى مرکزى در دفاع از اين اسناد بصورت علنى برگزار گردند. رفقا آنچه در اين حزب ميگذرد و فضائى که بر حزب مسلط شده است بايد تغيير کند. از حالا تا پلنوم را وقت داريم. اميدواريم که اين فرصت را هم از دست ندهيم. تلاش کنيم تا با هم ماندن يا جدا شدن مان در سنت کمونيسم کارگرى باشد. اين را به همه کسانى که چشم اميد به ما دوخته اند و به منصور حکمت بدهکاريم. با احترام 20 اوت 2004 ١ - عبدالله دارابى ٢ - رحمان حسين زاده ٣ - حسين مرادبيگى (حمه سور) ٤- امان کفا ٥- ايرج فرزاد ٦- نسرين جلالى ٧- محمد فتاحى ٨- بهرام مدرسى ٩- اعظم کم گويان ١٠- مهرنوش موسوى ١١- اسد نودينيان ١٢- کورش مدرسى ١٣- مظفر محمدى ١٤- آذر مدرسى ١٥- اسد گلچينى ١٦- ثريا شهابى ١٧- صالح سردارى ١٨- نسان نودينيان ١٩-خالد حاج محمدى ٢٠- محمود قزوينى ٢١- فاتح شيخ ٢٢- مجيد حسينى |
|