قطعنامه در باره جنبش دفاع از حق زن در ایران و گرایش رادیکال سوسیالیست مصوب کنگره نهم حزب کمونیست کارگری حکمتیست)خط رسمی(
مقدمه: مسئله زن و تحمیل بی حقوقی به نیمی از شهروندان جامعه و اعمال و حفظ آپارتاید جنسی در ایران، از ابتدای به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی ایران، یکی از ارکان حفظ قدرت سیاسی جمهوری اسلامی ایران و یکی از مهمترین معضلات روزانه حاکمیت در ایران بوده است. با این تفاوت که حاکمیت در اعمال زن ستیزی به جامعه، امروز تماما در ضعیف ترین موقعیت تاریخی خود قرار گرفته است. پس از خیزش محرومین در دیماه گذشته و تغییر توازن قوا بین حاکمین و محکومین در سراسر ایران، به نفع محرومین و به زیان حاکمیت، مسئله زن و رهایی زن از یک جنبش اعتراضی، از یک جنبش مقاومتی به یک جنبش تعرضی، ماگزیمالیست و در میدان، جنبشی که یک رکن به زیر کشیدن جمهوری اسلامی ایران است، تبدیل شده و شیفت کرده است. با توجه به اینکه جنبش کارگری و جنبش رهایی زن دو رکن به زیر کشیدن جمهوری اسلامی ایران اند و طبقه کارگر در رفع ستم بر زن و لغو همه جلوه ها و ابعاد تبعیض و بی حقوقی زن، بیش از هر قشر و طبقه ای ذینفع است، امروز بیش از هرزمانی سرنوشت جنبش رهایی زن به سرنوشت جنبش محرومین و جنبش طبقه کارگر گره خوره است! اگر در گذشته، و پس از به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی، ضروری بود که هویت و مطالبات یکی از دشمنان اصلی حکومت، یعنی جنبش برابری زن و مرد و جنبش ضدآپارتاید جنسی، را در همه ابعاد و زوایای خود باز تعریف و موانع پیشروی مبارزه علیه آپارتاید جنسی را برطرف کرد، امروز و پس از خیزش دیماه لازم و ضروری است که شرایط به پیروزی رساندن خیزش عظیمی که از سوی دو جنبش، جنبش رهایی زن و جنبش کارگری، حاکمیت را در تنگنا گذاشته است، تعریف و ملزومات آن را فراهم کرد. سیر سرنگونی جمهوری اسلامی ایران میتواند و باید با پیروزی این جنبش توام شود. ملزومات پیروزی جنبش برابری زن و مرد از آنجا که : ۱- جنبش برابری زن و مرد، از خیزش دیماه به بعد، در قامتی مستقل، مستقل از تحرکات درون حکومتی و گرایشات تقلیل گرایانه بخش های حاشیه ای و"قانون گرا" جنبش زنان، با بی اعتنایی کامل به چهارچوب های قانونی و"مشروع"، از پایین و با پرچم تعرض به تحمیل حجاب بعنوان سمبل حقارت زن در ایران، به میدان آمد و این واقعیت که، احیا حق زن در ایران احیا حرمت انسان است، را به حکم عمل و اراده خود، بر پیشانی رویدادهای سیاسی و تقابل های طبقاتی کوبید. ۲- این جنبش اگر چه ادامه اعتراضات و مقاومت های پیشین است اما در قامتی جدید و تعرضی، به موازات و در ادامه خیزش دیماه محرومین، و درهم آمیخته با آن اعتراض، قد علم کرده است. دامنه آن را در هشت مارس امسال بوضوح می توان دید. از این رو، تحرک اخیر که به "دختران خیابان انقلاب" معروف شد، تحرکی رادیکال، چپ و بخشی از یک جنبش سوسیالیستی - کارگری است که موجودیت ساختارشکنانه، سازش ناپذیر و رادیکال خود، را به سایر گرایشات عقب مانده و تقلیل گرا، تحمیل کرده است. ۳- جنبش های مختلف، گرایشات مختلف راست و چپ در جنبش حق زن، صف کشیده اند که تا در سیر فروریختن دیوار جدایی جنسی در جامعه، جنبش خود را به قدرت برسانند. درحالیکه جز جنبش سوسیالیستی، هیچیک از جنبش های دیگر، قادر نیست برای توده میلیونی زنان، برای جامعه و برای انسان، موقعیت آزاد و برابر را به ارمغان آورد. ۴- به پیروزی رساندن جنبش برای رهایی از قوانین ارتجاعی اسلامی و برابری کامل زن و مرد، بدون مبارزه ای جدی علیه گرایشات، احزاب و جریانات راست، عقبگرا، سازشکار و فرصت طلب درون و برون حکومتی ممکن نیست. در این راستا افشا و مقابله با دو جریان دست راستی، دو جریان ساختاری و عقب گرا، که تلاش میکنند پیشروی های جنبش رهایی زن را در نیمه راه قیچی کنند، از ملزومات پیشروی است. ۵- اصلی ترین گرایشات راست در جنبش رهایی زن، دو گرایش گذشته گرایی است که مطالبات زنان را در چهارچوب نظام های منحل شده یا رو به انحلال، سلطنتی و جمهوری اسلامی، محدود میکنند: الف: یکی گرایش تکنوکراتهای درون حکومتی است، که خواهان رشد و ارتقا موقعیت زن با حفظ جمهوری اسلامی است. گرایشی که تلاش میکند افق رشد و ارتقا فردی و شغلی و هنری و ورزشی و حرفه ای در چهارچوب قوانین اسلامی و حاکمیت جمهوری اسلامی را به افق رهایی زن در جامعه، تبدیل کند. پیشرفت در چهارچوب یک جامعه اسلامی"معتدل" حداکثر افقی است که این گرایش در مقابل پیشروی جنبش رهایی زنان از تبعیض و آپارتاید جنسی اسلامی قرار میدهد. ب: دیگری گرایش راست ناسیونالیست و گذشته پرستی است که بزرگنمایی غیرواقعی از اندک حقوق و آزادی های فردی زنان در حکومت های سلطنتی گذشته را حداکثر خواست آزادیخواهی زنان اعلام میکند. ۶- تنها گرایش مقابل گرایشات راست گذشته پرست و عقب گرا، گرایش رادیکال سوسیالیست در جنبش برابری زن و مرد است. موثر ترین راه مقابله با تحرکات راست درون و برون حکومتی، ایفای نقش رهبری گرایش رادیکال سوسیالیست جنبش آزادی زن، است. از این رو: الف- گرایش رادیکال سوسیالیست در جنبش آزادی و برابری زن و مرد، باید نقش رهبری کننده خود بر تمام اعتراضات و تحرکات در دفاع از همه مطالبات و حقوق انکار ناپذیر و انسانی زنان، در همه سطوح و در همه ابعاد زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی، کاری، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و … را تامین کند. ب- این گرایش در جنبش آزادی زن، باید معنی پیروزی این جنبش را به خود آگاهی فعالین این جنبش و سازماندهندگان و رهبران این اعترضات تبدیل کند. پ- این گرایش باید در راس تلاش برای بهم بافتن و بهم پیوند زدن مبارزه برای برابری زن و مرد را با جنبش های اجتماعی که از فقر و فلاکت و اختناق و فساد به تنگ آمده و به میدان آمده اند، قرار گیرد. حزب حکمیتست، تلاش میکند با رفع موانع پیش پای این رهبران، و این جنبش، به پیروزی رساندن جنبش رهایی زن در ایران را، که یک رکن سرنگونی جمهوری اسلامی ایران است در دل انقلاب سوسیالستی و کارگری ایران، تضمین کند.
|