قطعنامه شماره ۲
پیشنهاد دهنده: کمیته سازمانده
این قطعنامه حمایت لازم را دارد
موقعیت طبقه کارگر و وظایف کمونیست ها
آنچه که ادامه حاکمیت سرمایه و دولت نماینده آن در ایران را تضمین میکند، پراکندگی، عدم آگاهی و غیرمتشکل بودن طبقه کارگر درا یران است.
بار دیگر در خرداد سال ١٣٨٨ توده های وسیعی از مردم ایران در غیاب حضور متشکل و آگاهانه طبقه کارگر و حزبش، به امید یک گشایش سیاسی و فرهنگی و به امید یک زندگی کمتر مشقتبار اقتصادی، حول آلترناتیو بورژوایی جنبش سبز بسیج شدند و بار دیگر شکست خوردند. بار دیگر مردم به فریب بخشی از طبقه حاکمه امید بستند و شکست خوردند. نه فشار اقتصادی کم شد و نه فضای سیاسی و فرهنگی گشایشی یافت.
سرکوب کمونیست ها و فعالین کارگری و فعال شدن اعتراض بخشی از طبقه حاکمه پس از انتخابات ریاست جمهوری و تحمیل آن بعنوان اعتراض کل جامعه به رژیم اسلامی، در کنار پیوستن بخش وسیعی از نیروها و احزاب سیاسی که سابقا خود را سوسیالیست و مدافع منافع طبقه کارگر معرفی میکردند به این جنبش بورژاویی، موقعیت متفاوتی را برای گرایش سوسیالیستی و کمونیستی درون طبقه کارگر و حزب کمونیست کارگری – حکمتیست ایجاد کرده است.
فراخوان حزب کمونیست کارگری – حکمتیست به طبقه کارگر، اعضا و فعالین خود و به همه کمونیست ها و رهبران کارگری تلاش برای رفع موانع ذهنی و عملی تشکل و آگاهی طبقه بعنوان تنها طبقه نجات دهنده کل جامعه، مدعی قدرت و رهبر جامعه در مبارزه برای رهائی از شر جمهوری اسلامی و پایان دادن به حاکمیت بورژوازی و برپا کردن جامعه ای سوسیالیستی در ایران است.
از آنجا که:
- بورژوازی در ایران برای تضمین و توسعه سود خود، طبقه کارگر را در مراکز صنعتی بزرگ متمرکزتر و آن را به قدرتمندترین دشمن طبقاتی خود تبدیل کرده است.
دولت جمهوری اسلامی به نمایندگی بورژوازی در ایران برای تضمین سودآوری بالای سرمایه (دولتی و غیردولتی)، با سرکوب بیرحمانه طبقه کارگر و تحمیل فلاکت بی سابقه و بیکارسازی های گسترده در تلاش مدام برای پاﺌین نگاه داشتن دستمزد کارگران و تامین شرایط استثمار وحشیانه طبقه کارگر در ایران است؛
- بورژوازی حاکم در ایران برای عبور از بحران اقتصادی حاضر و در دوره اخیر بخصوص با تصویب قوانین حذف سوبسید ها و خصوصی سازی ها با تحمیل فقر و فلاکت و بیکاری بیشتر به طبقه کارگر در ایران میلیون ها خانواده کارگری را در معرض نابودی قرار داده است.
- دولت و کارفرمایان برای جلوگیری از مبارزه متحد کارگران و تحمیل تفرقه میان طبقه کارگر در کنار دامن زدن به تفرقه های جنسی، مذهبی و قومی چنان شرایط استخدامی را به کارگران تحمیل کرده اند که آنها را به کارگران استخدام دولتی، قراردادهای موقت و سفید و پیمانی تقسیم میکند. شرایطی که حفظ و تامین شغل را به مشغله اصلی بسیاری از کارگران تبدیل کرده است.
- دولت به نمایندگی از طرف کل بورژوازی با تمام توان دستگاه امنیتی و جاسوسی خود فعالین و رهبران کارگری را دستگیر و زندان و اخراج میکند و از طریق شبکه شوراها و انجمن های اسلامی و خانه کارگر میکوشد تا شعارها و مطالبات و حرکات اعتراضی کارگری را که قابلیت بسیج سراسری را دارند، مسخ و مخدوش کند و در چهارچوب قانونی و امید بستن به جناح های متفاوت بورژوازی دولتی و غیردولتی مهار زند.
- عوامل فوق در کنار ضعف خودآگاهی طبقاتی کارگران و عدم انسجام سیاسی و حزبی رهبران عملی ، فعالین کارگری و کارگران کمونیست حول یک پرچم کمونیستی ، طبقه کارگر ایران را به موقعیت دفاعی سختی انداخته است. همچنین این موقعیت توان طبقه کارگر را برای تعرض طبقاتی متحدانه و همه جانبه به بورژوازی چه برای بهبود سطح معیشت خود و چه نجات خود و کل جامعه از نکبت سرمایه داری، بشدت تضعیف و محدود کرده است.
ازاینرو:
- کنگره چهارم حزب کمونیست کارگری – حکمتیست توجه طبقه کارگر و بخصوص کارگران کمونیست را بر حساسیت شرایط امروز و لزوم مبارزه سازمانیافته از طریق اقدامات زیر برای تغییر توازن قوای کنونی به نفع مبارزه، اتحاد و تشکل طبقه کارگر، برای دفاع از زندگی خود و نجات کل جامعه از نکبت سرمایه داری و سرنگونی جمهوری اسلامی جلب میکند.
- حزب همه کارگران کمونیست را به پیگیری اولویت های زیر فرا میخواند:
١- اتحاد کارگران در مبارزات اقتصادی
مبارزه اقتصادی طبقه کارگر سنگ بنای اول آگاهی طبقه کارگر نسبت به خود بعنوان یک طبقه است. طبقه کارگر در جریان این مبارزه است که به موقعیت ممتاز خود در رابطه اش با سرمایه، جایگاهش در تقسیم کار اجتماعی و موقعیت ویژه خود در نظام سرمایه داری پی میبرد و با درک موجودیت خود بعنوان فروشنده نیروی کار میتواند ابعاد جامعه سوسیالیستی که شعارش "ازهرکس به اندازه توانش و به هرکس به اندازه نیازش" است را دریابد. نوع و شکل دخالت سیاسی و سازمانی طبقه کارگر در این مبارزات اقتصادی تصویری از ساختار سیاسی و اجتماعی که این طبقه با سرنگونی بورژوازی متحقق میکند را به دست میدهد. قدم اول در شکل دادن به این آگاهی طبقاتی هماهنگی مبارزات جاری اقتصادی، شعارها و مطالبات آن است.
٢- تبلیغ و سازماندهی جنبش مجامع عمومی
مجامع عمومی بر رای مستقیم کارگری تکیه دارند، از آنجا که این مجامع محتاج اجازه دولت برای تشکیل خود نیستند، از آنجا که این مجامع کل کارگران را و نه فقط نمایندگان آن ها را در مقابل دولت و کارفرمایان قرار میدهد و از آنجا که این مجامع به صنف ها و رشته های مخلتف تولیدی محدود نمیشوند، امکان تشکل وسیعتر و پایدارتری را به طبقه کارگر در مبارزه خود علیه بورژوازی و دولت میدهد.
مجامع عمومی میتوانند امر اتحاد و همبستگی مبارزات کارگری را عملی سازند. با تشکیل مجامع عمومی در هر فابریک و مرکز تولیدی، کارگران قادر به تصمیم جمعی برای سازماندهی هر نوع اعتراض خود هستند. مجامع عمومی سنگری میشوند که در آن کارگران در هر شکل و بهر مناسبتی قادر به فراخوان آن هستند، معضلات پلیسی را میتواند دور بزند و نیروی کارگران را از طریق انتقال تجربه و رابطه فعالین و رهبران در ارتباط با هم نگاه دارد. این فعالیتی مورد نیاز برای کارگران و لازمه هر نوع فعالیت متشکل و سازمانیافته است.
٣- تشکل های توده ای
ما همه کمونیستها و رهبران کارگری را فرا میخوانیم که برای ایجاد سازمانهای توده ای علنی در محل کار و زندگی خود مبارزه کنند. هر نوع سندیکا، اتحادیه، صندوق کارگری و انجمن هایی که کارگران انرا بنا میکنند، تشکلهای کارگری هستند که با همه وجود باید از آنها دفاع کرد.
٤- دفاع از تشکل های موجود
حکومت اسلامی در مقابله با مبارزه متشکل طبقه کارگر، تشکل های موجود کارگری و رهبران آنها را مورد حمله وحشیانه خود قرار داده است. دفاع سازمانیافته طبقه کارگر از تشکل های موجود و رهبران و فعالین آن ها، مبارزه برای آزادی فوری و بی قید و شرط رهبران کارگری و آزادی تشکل واعتصاب امر فوری و فوتی کنونی طبقه کارگر ورهبران عملی و کارگران کمونیست است.
٥- افشای گرایشات بورژوایی
جنبش کارگری تاریخا شاهد وجود گرایشات بورژوایی- رفرمیستی در صفوف خود بوده است. این احزاب و گرایشات سیاسی نمایندگان خود را در جنبش اعتراضی طبقه کارگر دارند. شاخه های مختلف کمونیسم بورژوایی در ایران که اساسا دنباله رو جنبش های سازمانیافته بورژوایی (برای مثال جنبش سبز در دوره اخیر) هستند از این جمله اند. این گرایشات در تلاشند تا نیروی مبارزه طبقه کارگر را برای تقویت آلترناتو های بورژوایی حکومتی و یا خارج حکومت بسیج کنند. افشای این گرایشات قدم مهمی در کسب آگاهی طبقاتی کارگران است. طبقه کارگر باید صف آگاه خود را در تمایز با این جنبش ها شکل دهد.
٦- مبارزه علیه قراردادهای موقت کار
یکی از بزرگترین مصاف های امروز طبقه کارگر قراردادهای موقت و سفید هستند. مبارزه طبقه کارگر باید تبدیل این قراردادها به قرارداد های داﺌمی و انعقاد قراردادهای دستجمعی از طریق تشکلهای کارگران باشد. طبقه کارگر به مبارزه ای همه جانبه و گسترده و با بسیج همه توان خود و حمایت همه مزدبگیران جامعه، کارگران شاغل و بیکار و کارگران افغانی بر علیه این شرایط بردگی نیاز دارد.
٧- مطالبات فوری
افزایش دستمزد ها، آزادی تشکل و اعتصاب، ممنوعیت قرارداد های موقت، تعطیلی اول ماه مه روز جهانی کارگر، بیمه بیکاری مکفی برای همه افراد بیکار زن و مرد بالای ١٦ سال و حقوق برابر زن و مرد از این جمله اند.
٨- مقابله با پراکندگی کارگران کمونیست
کارگران سوسیالیست یک گرایش موجود در جنبش کارگری را نمایندگی میکنند. گرایش سوسیالیستی در جنبش کارگری میتواند و باید منشا تشکل طبقه کارگر باشد. رکن اصلی پا گرفتن جنبش مجامع عمومی، مقابله با حملات دستگاه های امنیتی رژیم اسلامی، افشای گرایشات بورژوایی در مبارزات طبقه کارگر و تغییر توازن قوای فعلی، تشکل و خودآگاهی این گرایش سوسیالیستی است. این گرایش باید بر پراکندگی خود فایق آمده و لولای اتحاد و تشکل مبارزات کارگری بشود.
٩- حزبیت
حزب کمونیست کارگری - حکمتیست کمک به اتحاد و تشکل این گرایش سوسیالیستی را وظیفه درجه اول خود میداند. حزب ما با نقد گرایشات بورژوا- رفرمیستی در طبقه کارگر، با نقد آلترناتیوهای بورژوایی و نشان دادن راه پیشرفت جنبش کارگری در هر تک مبارزه اقتصادی و سیاسی جاری، تلاش میکند این گرایش را به نقد سوسیالیستی مسلح کرده و به تشکل آن کمک کند.
حزب کمونیست کارگری - حکمتیست تمامی کارگران آگاه و مبارز را به عضویت در صفوف خود فرا میخواند. این حزب مصمم است تا در پیشاپیش صفوف طبقه کارگر "آزادی، برابری، حکومت کارگری" را به پرچم مبارزه توده های میلیونی در مبارزه علیه جمهوری اسلامی و بنای جامعه نوین تبدیل کند.