مصاحبه با بهرام مدرسى دبير سازمان جوانان کمونيست  - حكمتیست

 كمونیست: ماه رمضان است و رژيم معمولا از چنين مناسبتهايى براى تحميل قوانين مذهبى به مردم و به خصوص جوانان استفاده ميکند. طبق اخباری كه به دست ما رسیده است رژیم در شهرهای گوناگون، در رشت و تهران و غیره تعدادی را به جرم " روزه خواری" دستگیر كرده است. ارزيابى شما از فضاى عمومى جامعه دراين رابطه چيست؟

 بهرام مدرسى : ماه رمضان هميشه مناسبتى بوده که در آن رژيم يک بار ديگر بودنش را و امکان سرکوبش را و اساسا حاکم بودن احکام اسلامى را نشان دهد. سال هاى پيش براى نمونه اينها در مدارس و دانشگاه ها حتى شيرهاى آب را مى‌بستند. کسى اجازه نداشت غذا بخورد. مردم رو هلاک مى کردند تا وقتى که نوبت غذا خوردن و به اصطلاح افطار برسد. امسال اما داستان فرق کرده است. آنها مجبورند در فضایی كه همراه با اعتراضات وسیع در سطح دانشگاه های كشور است، به استقبال این اعمال ارتجاعی خود بروند. فعلا  بعد هم به جاى اينکه بگيرند و بزنند و مردم را به زور روانه نمازخانه و مجالس مذهبيشان کنند و سعى کنند توحش و قوانين اسلامى را بر جامعه حاکم بکنند، آمدند پاى خواهش و تمنا کردن كه شونات اسلامی را حداقل در نمازخانه ها رعایت كنید. اطلاعیه های خبری در این رابطه از طرف مركز خبری ما منتشر شده اند. اين از موقعيت ضعيف سياسى جمهورى اسلامى در مقابل مردم و جوانان ناشى ميشود.امسال به نظر من جمهورى اسلامى و تمام دستگاه حکومتى آن خوشحال مى شدند اگر اصلا ماه رمضانى وجود نداشت. چون اقدامات رژيم در سالهاى قبل در اين رابطه و عدم توانايى آنها در اجراى همان قوانين و فشارها امسال، موقعيت ضعيف آنها را به نمايش ميگذارشت و اين اتفاقى است که همين الان دارد ميافتد. اينها مى دانند که جوانها و به خصوص دخترها ضد مذهب و اين احکام و قوانين اسلامى هستند و مشکل بتوانند اين قوانين و احکام را مثل سالهاى گذشته به آنها تحميل کنندـ گفتم نمونه روشنش اعتراضاتى است که در دانشگاه هاى مختلف و در سطح کشور عليه كیفیت بد غذا وجود دارد. آنها میخواهند به مردم گرسنگی بدهند، دانشجویان هم علیه كیفیت بد غذا اعتراض میكنند! اين انعکاس وضعیت کل جامعه است، جامعه‌اى که فضاى عمومى آن چپ است ، فضايى که در خودش مى جوشد. ميجوشد براى به خيابان آمدن و اعتراض کردن عليه جمهورى اسلامى و مبارزه براى سرنگونى آن. اين جرقه کى زده خواهد شد؟ به نظر دیگر این ربط مستقیمی دارد به اینكه كمونیسم كارگری به رهبری حكمتیست ها چه میكند؟ اتفاقا چند ماهه اخیر نشان دادند كه آنجا كه حكمتیست ها حاضر نباشند یا دیوانگانی مثل هخا جلو می افتند و یا اینكه مردم و جوانانی كه مشتاق ایجاد جهانی آزاد و برابر هستند فعلا دست نگه میدارند.

 

كمونیست: فکر مى کنيد ١٦ آذر مى تواند شروع اين جرقه باشد؟

 بهرام مدرسى: به نظر من ١٦ آذر ميتواند شروعش باشد، ١٦ آذر مى تواند جرقه اى باشد که مردم از آن استفاده کنند و به خيابانها بيايند و خواستها و مطالباتشان را در مقابل جمهورى اسلامى قرار بدهند. این اما مشروط به آن است كه رهبرانی جلو افتند و ١٦ آذر را به آنچه كه باید باشد تبدیل كنند. مشكل دانشجویان و جوانان این نیست كه معترض نیستند و اعتراض نمیكنند، مشكل این است كه با كنار زدن تمام ارگانها و انجمنهای دوم خردادی، رهبری كه جلو بیاید و كل این اعتراضات را هدایت كند، هنوز شكل نگرفته است. اگر میخواهیم كه ١٦ آذر روزی باشد كه مردم و جوانان در آن امكان این را پیدا كنند كه خواسته هایشان را بیان كنند، بدوا باید كسانی باشند كه بخواهند كه در این روز چنین اتفاقی بیفتد. این نسل رهبران چپ و كمونیست البته وجود دارد. این صف رهبران چپ اعتراضات دانشجویی باید چنان عمل كند كه بتوان تعیین كند در این روز چه اتفاقی باید بیفتد؟ اعتراض دانشجويان مثل اعتراض عمومى در ايران بحران رهبرى دارد. عينى هنوز رهبرى سراسرى و کارا و راديکالى براى آن پيدا نشده است. اين رهبرى را دانشجويان کمونيست و چپ بايد به اعتراض عمومى دانشجويان بدهند. بايد سخنگو و رهبر اعتراض دانشجويان شوند.

 وجود اعتراض و تظاهرات در روز ١٦ آذر به فاکتورهاى مختلفى بستگى دارد که همه اش در کنترل ما نيست. احتمال این هست كه رژیم با استفاده از تجربه ١٨ تیر چندین هفته پیش از ١٦ آذر فضایی پلیسی را حاكم كند و یا اصلا نگذارد كه كسی به دانشگاه برود. همین امروز رفت و آمد به دانشگاه ها را بشدت كنترل میكنند، تاجایی كه حتی استادان دانشگاه ها هم باید كارت ورودی نشان دهند. در چنین شرایطی باید ما چنان فضای دانشگاه ها و مراكز تحصیلی را بر سر ١٦ آذر و خواسته ها و شعارهایمان از همین امروز قطبی كرده باشیم كه بردمان را مستقل از اینكه این روز شلوغ میشود یا نه را تضمین كرده باشیم. اگر از همین امروز شبکه هاى دانشجويان کمونيست بکار بيفتند و فضاى دانشگاه را براى روز ١٦ آذر آماده کنند و همه را حول شعارهای زنده باد آزادی و زنده باد برابری بسيج کنند و اين تظاهرات ها را سازمان دهند، دیگر بستن در دانشگاه ها كمك زیادی به رژیم برای از سر گذراندن این روز نخواهد كرد. در این صورت ما اگر امكان تظاهرات هم نداشته باشیم، فضای دانشگاه ها را برده ایم. و این همانطور كه گفتم كاری است كه برای تضمین آن از همین امروز باید دست بكار شویم.

 

كمونیست: مشخصا چه باید كرد؟

 بهرام مدرسی: امکانات علنى و نيمه علنى زيادي، مانند نشريات يا انجمن ها، هستند که بايد به اين مساله توجه کنند و در اين راستا کار کنند. شبکه هاى دانشجويان کمونيست ١٦ آذر سال گذشته نشان دادند که بسيار قابل و پخته هستند. من اينجا وارد اقدامات ممکن ريز نميشوم.  اما در سطح کلى بايد بگويم که بايد بروز بيرونى داشت. شعار نويسى يکى از ابزارهاى اين کار است. بايد با استفاده از موقعيت ها و امکنات مختلف دانشجويان را متحد کرد. راستش کل داستان ١٦ آذر بهم بافتن و متحد کردن محيط هاى دانشجوئى حول يک رهبرى چپ، راديکال و کمونيست است.در نتيجه جمع کردن متحد کردن، نقشه مشترک ريختن، توطئه هاى رژيم را خنثى کردن، جز لايتجزاى کار است. خواندن، تکثير، پخش و بحث در مورد نوشته هاى منصور حکمت، همین نشریه كمونیست و سایر نشریات حكمتیست ها ابزار خوبى براى اين کار است.

 

ارتباط با ما، ارتباط با ما، بازهم ارتباط با ما اهميت حياتى دارد. ما ميتوانيم سراسر ايران را بهم وصل کنيم. ما ميتوانيم تجربه و برنامه مه جا را به هم منتقل نمائيم ما ميتوانيم و ميخواهيم شبکه اعصاب اين جنبش عظيم باشيم. جنبشى که اگر حول اين شبکه فرم بگيرد در جامعه ما دنيائى را ميجنباند.

 تلاش كنیم كه تعداد هر جه بیشتری از دوستانی كه با ما هم نظر هستند را به سازمان جوانان حكمتیست وصل كنیم و از ان طریق امكان فعالیتی هماهنگ و گسترده را تضمین كنیم. اقدامات زیاد دیگری را میشود انجام داد كه حتما دوستان خودشان در محل میدانند. در ادامه سعى کنيم با همه دوستان، رفقا، آشنايان در محله، در مدرسه و دانشگاهها بر سر اينکه اين روز مى تواند امکانى باشد براى اعلام خواسته هايمان ، براى تظاهرات کردن و به خيابان آمدن باشد بحث کنيم و همه به اين توافق مشترک برسيم.ـ دوم بايد از همين امروز شعارهايمان براى ١٦ آذر معلوم باشد، شعار آزادى! برابرى! مرگ بر جمهورى اسلامى! به نظر من بايد شعار محورى ما در ١٦ آذر باشدـ شعارهاى آزادى بى قيد و شرط همه زندانيان سياسى، بازگشت فورى و بى قيد و شرط همه دانشجويان محرومى به دانشگاهها، لغو حجاب اجبارى و دست مذهب از زندگى ما کوتاه، شعارهايى هستند که به نظر من ميتوانند در اعتراضات ١٦ آذر به دست گرفته شوند. امروز همه، چه در خانه يا محل کار چه در خوابگاه دانشجويى يا صف اتوبوس يا تاکسى و چه در محافل و مجالس متوجه شور و شوق مبارزه عليه جمهورى اسلامى هستند. اين خواست داشتن زندگى انسانى بدور از نکبت حکومت مذهبى را تبديل به فضاى علنى در جامعه، در محله و مدرسه و دانشگاهمان بکنيم. اين فضا وجود دارد. هر کجايى که شما در آن جامعه سر بزنيد متوجه اين فضاى مبارزه عليه جمهورى اسلامى خواهيد بود. ١٦ آذر محملى براى گسترده تر کردن و عمومى تر کردن و علنى تر کردن اين فضا عليه جمهورى اسلامى است. بعد از ١٦ آذر جمهورى اسلامى بايد در مقابل مردم در موقعيت بدترى قرار گرفته باشد. من فکر مى کنم ما مى توانيم اين کار را بکنيم. شرط همه اینها اما گفتم جلو آمدن رهبرانی است بخواهند اين اتفاق بیفتد.