اینها آب از سرشان گذشته است
در حاشیه حق السکوت گرفتن جریان آذرین - مقدم
جریان آذرین- مقدم اخیرا طی نامه ای به کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران، هر نوع ارتباط رسمی خود را معلق کرده اند. در نامه خود دلیل این امر را انتقادات و اعتراضات یکی از اعضا کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران، بهرام رحمانی، به جریان موسوم به "اتحاد سوسیالیستی کارگری" ذکر کرده اند.
ماجرا این است که یکی از اعضا کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران به سیاست توده ای - اکثریتی جریان آذرین- مقدم و به لو دادن فعالین سیاسی خوشنام و معرفی آنان به عنوان فعال احزاب سرنگونی طلب، و پرونده سازی امنیتی برای آنها اعتراض کرده است.
این گستاخی ناشی از چیست؟ چطور است که جریانی تا این حد بی نفوذ و بی مایه به خود جرات میدهد در دل چنین اتفاقی، یک جریان دیگر را این چنین حق به جانب و وقیحانه تهدید کند و حق السکوت بگیرد؟ واقعیت این است که مدتها است کومه له دنباله رو سیاستهای راست جریان آذرین – مقدم است و نهایت این دنباله روی به چنین افتضاح سیاسی کشیده شده است. پادوئی وزارت اطلاعات از طرف این جریان و حمایت ضمنی کومه له از آنها پایه گستاخی امروز این جریان نئو توده ایستی است.
در ١٣ آذر هزاران نفر در دانشگاههای ایران با شعار "نه به جنگ" و "دانشگاه پادگان" نیست و در دفاع از آزادی، برابری و دهها مطالبه انسانی دیگر به میدان آمدند. این نسل، حق طلبی انسان ستمدیده این جامعه و قربانیان نظام سرمایه را با صدای بلند فریاد زدند و کل جامعه را متوجه خود کردند. آنها به همین دلیل مورد یورش جمهوری اسلامی قرار گرفته، زندان رفته و شکنجه شدند، پرونده های قطور برای آنها درست شده است و پروسه داد گاهی آنها در جریان است. مردم ایران، خانواده های آنها، خود دانشجویان و هر انسان شریفی در این جامعه در تلاش جدی برای آزادی آنها، برای تامین وثیقه های سنگینی که بر دوش آنها گذاشته بودند، دست به کار شدند. صفی از انسانیت در مقابل جمهوری اسلامی و در دفاع از این نسل و پیشقراولان آنها شکل گرفت. از اتحادیه های کارگری تا سازمانها و نهادهای مدافع حقوق انسان در سراسر جهان در دفاع از این نسل به جمهوری اسلامی اعتراض کردند...
در این میان جمعی پیدا شده اند زیر لوای "نقد"، فعالین این تحرک را به احزاب سرنگونی طلب منتسب کرده اند. به این اکتفا نکرده میفرمایند آنها مسلح بوده اند، میگویند مصادره کرده اند و ...، این جمع در جواب اعتراض مردم به این پرونده سازی و پاپوش دوزی، معترضین را به پرونده های زندان، به ادعاهای بازجویان و شکنجه گران ارجاع میدهند. در جریان این ماجرا بسیاری از احزاب اپوزیسیون و شخصیتهای سیاسی چه از ایران و چه در خارج کشور به این کار پلیسی جریان ایرج آذرین و رضا مقدم اعتراض کرده اند و این حرکت کثیف را محکوم کردند. تلاش کردند مانع اشاعه این اپیدمی در میان اپوزسیون جمهوری اسلامی شوند.
حزب کمونیست ایران وكومه له در کل این پروسه زبان به اعتراض نگشود. انگار این صداها را نمی شنود، در مقابل اعتراض این نسل و دفاع آنان از خود علیه پاپوش دوزی بازجویان خود و هم در مقابل جریان آذرین - مقدم، انگار گوش رهبران این حزب کر، چشمها بسته و گوشها پنبه گذاشته شده اند، نه تنها این، بلکه اسم دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب را از سايت ها و نشريات خود پاک کردند و در مقابل آنها را به محل پخش اکاذیب جریان آذرین _ مقدم تبدیل كردند. گستاخی و زبان درازی و باج خواهی جریان نئو توده ای آذرین _ مقدم از کومه له بر مبنای این حقایق بنا شده است. حالا در حزب کمونیست ایران کسی پیدا شده و اعتراضی کرده است. جریان منحط آذرین - مقدم در کمال پررویی از اعتراض این انسان به خشم آمده اند. انگار این شخص پیمان سکوت را شکسته و توافق را باطل کرده است. در نتيجه تهدید میکنند که اگر رهبری این حزب علیه اعتراض عضو کمیته مرکزی خود موضع نگیرد، دوستی در میان نخواهد بود. کومه له تاکنون علنا علیه این زبان درازی چیزی نگفته و از شرافت عضو رهبریش دفاع نکرده است، اما شكي وجود ندارد كه در مقابل و براي حفظ راست روي و دنباله روي شان از اين جريان، دلنوايي شان خواهند كرد. در اين سنت نه دفاع از خود يا عضو رهبري خود علني انجام ميگيرد و نه دلنوايي از جريان رهبر فكري شان.
در حالي كه انتظار طبيعي اين بود كه كومه له به عنوان یک نیروی اپوزیسیون جمهوری اسلامی، هر نوع ارتباط با این جریان را به دلیل کار پلیسی آنها قطع کند و همراه دیگران اجازه ندهد فضای پلیسی و جاسوسی در میان نیروهای اپوزیسیون جمهوری اسلامی راه باز کند.
متاسفانه سیاست مماشات تا کنونی کومه له با جریان "اتحاد سوسیالیستی" و دنباله روی بخشی از رهبری این جریان از تئوریهای پاسیفیستی و راست ایرج آذرین باعث شد است که شاخک های حسی خود کومه له به عنوان یک نیروی اپوزیسیون در مقابل نقشه مهندسی شده وزارت اطلاعات که بر دوش جریان آذرین علیه آزادیخواهان پیش رفت، کاملا کور شود.
جریان آذرین مقدم ظاهرا از میزان نفوذشان در میان رهبری کو مه له چنان اطمیناني دارند که جسارت تهدید و باج گیری آشکاری را كرده اند. انگار براي كومه له دیپلماسی هم حد و مرزي ندارد. اما باج دادن، مماشات کردن، همراهی کردن با جریانی تا این حد راست و ارتجاعی بیش از هر کس لطماتش را متوجه خود کومه له خواهد کرد.
سیاست جریان نئوتوده ایستی آذرین- مقدم اگر در ماجرای حمله رژیم به دانشجویان آزادیخواه و برابری طلب همراه دستگاه پلیسی رژیم سینه آنها را نشانه گرفت، اما همزمان علیه کل تجربه انقلابی سه دهه مبارزه آزادیخواهانه مردم ایران و چپ و کمونیست این جامعه و علیه هر نوع خوشبینی و تلاش برای کنار گذاشتن جمهوری اسلامی به شیوه انقلابی است. حمله این جریان منحط به هر نوع دخالت انقلابی، به هر نوع استفاده از اسلحه، به هر نوع تلاش برای بهبود در زندگی، زیر نام اینکه دوره انقلابی فرا نرسیده است، حمله به کل دستاوردهای تا کنونی جنبش چپ و انقلابی ایران و از جمله حمله به یک دوره طولانی فعالیت ميلیتانت خود کومه له علیه جمهوری اسلامی است. اگر مصلحت و اپورتونیسم جریان آذرین مقدم تا کنون خود کومه له و نیروی مسلح و اردوگاه نظامی او را محکوم نکرده است، تنها به دلیل فرا نرسیدن وقت مناسب و ترس از ایجاد آنتی پاتی در صفوف کومه له است. اینها امروز آبرویی برایشان نمانده و آب از سر شان گذشته است. اگر تلاشی باید صورت گیرد برای نجات خود کومه له است تا بیش از این در این لجنزار فرو نرود و حداقل به عنوان یک جریان اپوزیسیون جمهوری اسلامی و مسئول باقی بماند. این دیگر خود کومه له و فعالین این جریان است که باید انتخاب کنند.
ما به عنوان یک نیرو در مقابل کل اپوزیسیون جمهوری اسلامی خود را مسئول میدانیم. با تمام توان تلاش خواهیم کرد تا این جریان منحط و بطور كلي ليبراليسم چپ را بیش از پیش ایزوله کنیم. تلاش میکنیم مانع پیشرفت برنامه های مراکز پلیسی جمهوری اسلامی در میان کل اپوزیسیون رژیم شویم. اين هم يك عرصه است كه دوستان و دشمنان مردم با آن محك خورده و قضاوت ميگردند
خالد حاج محمدی
٢١ جولای ٢٠٠٨