طرح هدفمند کردن یارانه ها باید متوقف گردد!
اسد گلچینی
خواست متوقف کردن "طرح هدفمند کردن یارانه ها" یکی از مطالبات کارگران در ایران است که در "منشور مطالبات حداقلی کارگران ایران" اعلام شده است. قطع سوبسید ها و یا نام بسیار فریبنده آن که هدفمند کردن یارانه ها باشد، طبقه کارگر و مردم زحمتکش در ایران را یکبار دیگر با مصاف بسیار بزرگی روبرو کرده است. خواست متوقف کردن این طرح از طرف بخشی از کارگران متشکل، دیدن تمام واقعیتی است که بهنگام اجرای آن گریبان طبقه کارگر و مردم محروم را میگیرد و باز هم زندگی بسیار دشوارتری را تحمیل میکند.
خواست متوقف کردن "طرح هدفمند کردن یارانه ها" در صورتی که بتواند به خواست بخشهای دیگر کارگران و گروه ها و محافل در محل های کار و زندگی تبدیل شود، در صورتی که به شعار مبارزه این دوره کارگران و دانشجویان و زنان در همه جا تبدیل شود و در یک کلام بعنوان مهمترین حمله طبقه سرمایه دار در ایران و دولتش به طبقه کارگر و مردم ستمدیده دیده شود، قاعدتا باید بیشترین فعالیت متحد و متشکل را برای گذاشتن سد در مقابل اجرای این طرح ایجاد کرد.
این خواست بدون تردید باید به خواست همه ما کمونیستها و شبکه بزرگی از کارگران مبارز و فعالین و دوستداران آنها در همه گروه ها و تشکل های کارگری و در دانشگاه ها تبدیل شود. راه های بسیار زیاد و جدی برای طرح این موضوع و اجتماعی کردن این خواست وجود دارد، لازم است هر کدام را در جای خود بکار گرفت، هدف ایجاد صف متحد و آگاهی باید باشد که نیروی اعتراض کنونی به این طرح را سازمان میدهد. طبقه کارگر مانند بسیاری عرصه های دیگر در این مبارزه تنهاست و تنها در اتکا به قدرت سازمانیافته اش و قدرت بسیج نیرویی که در همه مراکز کوچک و بزرگ کار و در محلات کارگری و مدارس و دانشگاه ها میتواند گرد آورد قادر به این رویارویی است. تنها در این صورت هر بخش دیگری از جامعه قادر به اعتراض موثر به این طرح است.
سرمایه داران در ایران، همه بخشهایش، از کوچک تا بزرگ و از دولتی و نیمه دولتی تا خصوصی، و از سرمایه دار طرفدار طرح های اقتصادی اصولگرا ها تا سرمایه داران طرفدار اصلاح طلب و جنبش سبز، همه با اجرای قطع سوبسید ها موافقند و آن را راه حلی برای رونق اقتصاد سرمایه داری در ایران میدانند. حتی آن بخش از سرمایه داران و روشنفکران این طبقه که از این طرح ناراضی اند و یا آن را نا کافی میدانند مخالفتشان از سر ناکافی و نارسا بودن این طرح برای دست یافتن به کار ارزان و اقتصاد آزاد و ازاد کردن قیمت ها است. همه بخشهای سرمایه داران در این طرح ذینفعند و هر سهمی که قرار است در پی افزایش قیمت ها آنها بگذارند، و یا به اصطلاح متضرر شوند، بلافاصله از سوی حمایت های دولتی از واحد های اقتصادی از یک طرف و از طرف دیگر از طریق افزایش قیمت هر نوع کالایی که تولید میکنند، ضرر را جبران میکنند و آنها مشکلی نخواهند داشت. هر نوع فشاری به مغازه دار و سوپرمارکتی محل، تا شرکت های ماشین سازی و حمل نقل و ... بلافاصله به معنای افزایش قیمت ها برای مشتری و خریدار است.
قطع سوبسید ها و به اصطلاح طرح هدفمند کردن یارانه ها را باید با طرح قرارداد موقت کار در استخدام کارگران در ایران و حذف بخشهای بسیار زیادی از کارگران از شمول قانون کار برابر دانست. امروزه بیش از ٨٠ درصد کارگران در ایران با قرارداد های موقت و سفید امضا استخدام شده اند و این شرایط بسیار ناامن و شرایط کاری دشوار و کم هزینه برای سرمایه دار را ایجاد کرده است. با اجرای هدفمند کردن یارانه ها، طبقه کارگر در ایران متحمل یکی دیگر از بزرگترین تعرض های طبقه سرمایه دار و دولتش به سطح زندگیش خواهد بود. کارارزان مانند چین و بنگلادش را باید به طبقه کارگر تحمیل کنند تا بحران اقتصادی سرمایه را از سر بگذرانند. بحران سرمایه داری طبق منطق سرمایه داران باید بر گرده طبقه کارگر و محروم کردن بیشترش از زندگی اجتماعی و امروزی تامین شود. این را همه بخشهای بورژوازی نه تنها در ایران بلکه در تمام دنیا میگویند و بر سر آن متحدند. بیش از احمدی نژاد و رفسنجانی و موسوی، این بانک جهانی پول و صندوق بین المللی پول است که راه حل خود را به بورژوازی ایران نشان میدهد. نقش و شخصیت احمدی نژاد، بر خلاف تصور ناسیونالیستی و مضحک اپوزیسیون ملی و چپ، نه تنها از نظر دولتها و شرکت ها و سرمایه داران دنیا منفور نیست بلکه یکی از مهمترین مهره هایی است که احتمال انجام این تحول اقتصادی به نفع سرمایه دارای "وطنی" و جهانی به وسیله او در ایران ممکن میشود.
در برابر چنین وضعیتی صدای کارگران آگاه و متشکلی که در منشور مطالباتی خود خواهان قطع هدفمند کردن طرح یارانه ها هستند صدای متحدی است که باید وسیعا مورد حمایت قرار بگیرد و نه تنها حمایت، بلکه با متنوع ترین و گسترده ترین فعالیتها در همه مراکز کار و محل زندگی و در مدارس و دانشگاه به خواست بخش مهمی از طبقه کارگر و مردم محروم در ایران تبدیل شود. این صف قادر به عقب راندن تعرض افسارگسیخته و دهشتناک سرمایه داران بر طبقه کارگر است.تنور این کارزار بزرگ طبقه کارگر را باید گرم کرد.
٢٢ مهر ١٣٨٩
١٤ اکتبر ٢٠١٠