اخراج اعضا سندیکای هفت تپه
خالد حاج محمدی
خبرگزاری ایلنا به نقل از رضا رخشان از فعالین کارگری هفت تپه اعلام کرد که "هیأت حل اختلاف اداره شوش در تازهترین احکام خود اخراج فریدون نیکوفرد، جلیل احمدی، قربانعلیپور و محمد حیدریمهر را تایید کرد".
از سال ١٣٨٣ تا کنون حدود ٥ هزار کارگر در هفت تپه اخراج شده اند. از ٥ هزار کارگر باقیمانده نزدیک به ٤ هزار نفر کارگر فصلی هستند و حربه اخراج همیشه بالای سر آنان بوده است. کارگران هفت تپه برای مقابله با اخراج و بیکارسازی و برای دفاع از زندگی و حرمت و کرامت خود٬ سندیکای خود را اعلام کردند. تلاش کردند صفوف خود را متحد کنند و در مقابل تعرض به سطح معیشت خود مشترکا مقابله کنند. از آن تاریخ به بعد دوری جدی از جدال و کشمکش میان کارگران و مدیریت هفت تپه و جمهوری اسلامی و همه ارگانهای دست ساز آنها شروع شد. در این مدت و بعد از دستگیری علی نجاتی٬ رضا رخشان٬ قربان علی پور٬ فریدون نیلوفر٬ محمد حیدری و جلیل احمدی٬ کارفرما از فرصت استفاده کرده و این کارگران را از کار اخراج کرد.
کارگران هفت تپه و خانواده های آنها بارها علیه این توطئه که مستقیم سندیکای هفت تپه و نمایندگان آنها را هدف قرار داده است اعتراض کرده اند٬ صدای اعتراض خود را به مقامات حاکم رسانده اند. اما صاحبکار و دولت و مقامات مسئول همگی علیه کارگران متحدند. بعد از اخراج آنها حراست هفت تپه فعالین کارگری این مجتمع را به جرم کمک مالی به فعالین کارگری اخراجی٬ تهدید به اخراج کرد.
و امروز در جواب اعتراض کارگران به اخراج٬ اداره کار شوش و هیئت حل اختلاف آن رای به اخراج کارگران داده است.
این اتفاق نه تازه است و نه غیر قابل انتظار. خانه کارگر و مجلس و حراست و دادگاه و قانون و همه و همه ابزار فشار بورژوازی برای تحمیل بردگی به طبقه کارگر و تامین سود از کار این طبقه است. میزان رعایت "عدالت" از جانب همه ارگانهای دولتی و مدیریت شرکت به درجه زور و فشار ما بستگی دارد. هیچ روزنه امید دیگری در کار نیست٬ نه مجلس و نه دادگاه و نه اداره کار و هیئت حل اختلافش٬ هیچکدام جز تلاش برای محکم کردن زنجیر بردگی بر دست و پای ما کار دیگری ندارند.
اخراج کسانی که در دفاع از کارگران منشا اثری هستند٬ نقشه آگاهانه مدیریت و حراست و اطلاعات و ادراه کارشان است. آنها نان شب ما را گرو میگیرند تا زبان به اعتراض نگشائیم و در مقابل کل فجایعی که علیه طبقه کارگر اعمال میکنند سکوت کنیم. به بند کشیدن نمایندگان کارگران و اخراج آنها ابزار تحمیل بردگی بیشتر به کل طبقه کارگر است٬ ابزار به زانو در آوردن ما است. و اما کل ماجرا این است که به این بربریت نباید تن داد٬ به زندان و اخراج و تهدید و ارعاب نباید تن داد. نباید گذاشت یک به یک فعالین و نمایندگان ما را زندان و اخراج کنند تا بتوانند ما را تا آخرین رمق به کار بکشند و زندگی خود و بچه هایمان را به تباهی بکشانند تا پول و ثروت بیشتر تولید کنیم. این کار در گرو اتحاد صفوف ما نه تنها در هفت تپه و شرکت واحد٬ بلکه در مراکز بزرگ تولیدی است و این مهم دست هر کارگر کمونیست و هر رهبر هوشیار و جدی طبقه کارگر را میبوسد.