-- Logo ---->

ظفرمندان جنگ سرد و حقوق بشر

ثریا شهابی

Soraya_shahabi@yahoo.com

 

۱۲اوت بی بی سی بخش فارسی، در مورد عکس العمل دولت انگلیس در مقابل اعترافات سکینه آشتیانی تحت شکنجه نوشت که، سخنگوی وزارت امور خارجه بریتانیا گفته است که: "دیدن اعترافات سکینه محمدی آشتیانی که ۱۱ اوت از تلویزیون ایران پخش شد، بسیار ناخوشایند است و ما از ادعای وکیل او مبنی بر اینکه این اعترافات بر اثر شکنجه بوده است، عمیقا نگران هستیم." وهمچنین "وزارت امور خارجه بریتانیا در این بیانیه از مقامات ایران خواسته است تا پرونده خانم آشتیانی را به طور کامل بررسی کنند و به تعهدات بین المللی حقوق بشر که آن را امضا کرده اند، پایبند باشند."

اما برای اندازه گیری میزان ناخوشایندگی وزارت خارجه بریتانیا و جدیتش در پایبندی به تعهدات بین المللی حقوق بشر،  از ایران به بریتانیا، مهد دمکراسی و حقوق بشر، نقبی بزنیم.

تقریبا همزمان با پخش خبر شکنجه سکینه آشتیانی،  ۱۵اوت تلویزیون بی بی سی انگلیسی در برنامه صبحگاهی خود میزگردی داشت در مورد شکنجه و اعتراف بگیری. این میزگرد در مورد ایران و کشورهایی که سنتا شکنجه و شهادت علیه خود، بخشی از دستگاه قضایی و "عدالت" است، نبود. میزگرد بی بی سی با شرکت یکی از زندانیان زندان ابوغریب، که تحت شکنجه به عضویتش در  "القاعده" شهادت داده بود و بعد بی گناهی او محرز شده بود، یک مقام امنیتی و تعدادی "صاحب نظر" برگزار شد. موضوع میزگرد بررسی عادلانه بودن یا نبودن شکنجه زندانیان زندان ابوغریب و موارد مشابهی بود که دولت بریتانیا و آمریکا در بازجویی های سیاسی، حتی از کودک ۱۵ ساله، زیر شکنجه اعتراف گرفته بودند. طی این میز گرد، موافقین و مخالفین شکنجه، توضیحاتی دادند. در پاسخ به متعرضین به شکنجه و در مقابل این استدلال متوهمین به دمکراسی که "خوب اگر شکنجه برای دول غربی قابل توجیه است پس فرق آنها با تروریست ها چی است و جوهر دمکراتیک دول غربی  و حقوق بشر کجا میرود"،   شخصیت عالیمقام امنیتی در کمال خونسردی اعلام کرد که بکارگیری تکنیک های پیشرفته کشف اسرار از زندانی مجاز است! این ربطی به دمکراسی ندارد!  اگر دول غربی احساس نا امنی کنند مجازند به هر طریق امنیت خود را حفظ  و از جمله به شکنجه متوسل شوند! و بالاخره در مقابل دوربین در کمال وقاحت اضافه کرد که  "ما خودمان اتم هم به هیروشیما زدیم". و در خاتمه خانم مجری برنامه برای جمعبندی میزگرد با  شادابی خاص برنامه های صبحگاهی بی بی سی، شماره تلفن نظر سنجی را باز کرد که مردم اظهار نظر کنند که آیا موافق بکار گیری شکنجه اند، یا نه؟ 

بی بی سی اما این اولین بار نیست که پرچم دار اعلام تریبون برای رساندن صدای ارتجاعی ترین تعرض از اعماق جهالت بشر به ابتدایی ترین حقوقی است که در انواع کنوانیسون های بین المللی چون حقوق بشر و حقوق کودک و ممنوعیت شنجکه گنجانده اند. در برنامه های این توپخانه تبلیعی سوپر راست، یکی پس از دیگری در مورد،  نحوه ممنوع کردن تعداد فرزندان هر خانواده از طریق بریدن حق و حقوق کودکان اضافه، چگونگی قطع درمان بیماران با فرصت محدود زندگی، اهمیت مشروط کردن درمان معتادین، شکل محدود کردن درمان بیماران روانی، میزان کاهش خدمات به زندانیان، دامنه تعرض به محرومینی که با مستمری تامین اجتماعی زندگی میکنند، محاسن  کاهش تسهیلات آموزشی، و خواص لگدمال کردن دهها و دهها حق پایه ای بشر، میزگرد و بدنبال آن تریبون نظرخواهی گذاشته میشود.

سرنوشت سکینه آشتیانی که زندگی اش در چنگال عدالت اسلامی از سنگسار به چوبه دار و از  چوبه دار به تخت شکنجه در نوسان است، در مقابل وجدان جهانیان است، دل هر کسی که کمترین بویی از انسانیت برده باشد را بدرد آورده، و موجی از انزجار و نفرت از جانیان حاکم بر ایران را برانگیخته است. هنوز جمهوری اسلامی جرات نکرده است اعتراف گیری تحت شکنجه را تائید کند، و از ذهن معیوب هیچ بیماری  تصور اینکه در مورد حقانیت و عدم حقانیت شکنجه و اعتراف گیری زیر شکنجه او یک برنامه همه پرسی  به راه انداخت، ترواوش نمی شود. در ایران تلاش میکنند سکینه آشتیانی را، نه با  همه پرسی و "جلب رضایت افکار عمومی" که به زور سرکوب پلیسی و نظامی و به تسلیم کشاندن میلیونها متعرض قربانی کنند. در ایران و جوامع غیر غربی، این تنها راه نقض حقوق بشر است.

برای نقض حقوق بشر در کشورهای غربی و دمکراسی غرب اما، بر متن تسلیم تاریخی و گسترده طبقه کارکر، و به یمن دورنگاه داشتن مردم از دخالت مستقیم در سیاست، لگامی نیست. جهان دو قطبی، توازن دوران جنگ سرد، خطر همان سوسیالیسم اردوگاهی و داعیه های عدالت خواهانه آن ارودگاه، تنها لگام بود. حقوق بشر، حقوق کودک و ممنوعیت شکنجه و دهها و دهها کنوانسیون و تعهد بین المللی قرار بود در مقابل توسعه قطب مقابل، که وعده  عدالت اقتصادی و برابری میداد، سدی ایجاد کند و توازنی را برقرار کند. با پایان عمر اردوگاه شوروی، دمکراسی غربی، حقوق بشر و تمام روبنای اجتماعی و سیاسی آن، همچون ناتو، بی خاصیت و بی مصرف شد . اعتماد به نفس و وقاحت مقام امنیتی در دفاع از استفاده از بمب اتم در تاریخ، واقعه ای که تا دیروز خود را شرمسار از آن نشان میدادند، از این واقعیت ناشی میشود.  دمکراسی غربی پرده حجاب را کنار زده است و واقعیت لخت و عریان سرمایه داری را به خشن ترین شکل، در مقابل مردم قرار داده است. آزادی و حقوق بشر و حقوق کودک و حقوق انسان زوائدی بر سرمایه داری، برای امر دیگری،  و برای ایجاد توازن معینی بود. با از میان رفتن آن توازن، بورژوازی "مترقی ترین و متمدن ترین و دمکرات ترین" آن، کمترین نیازی به آن ندارد.  امروز میدان برای عروج آزادیخواهی واقعی، آزادیخواهی کمونیستی و سوسیالیستی باز شده است. 

 

۲۶ اوت ۲۰۱۰