کودکان زباله گرد٬ قربانیان نظام بردگی مزدی
هلاله طاهری
خبر تکان دهنده کار کودکان زباله گرد - کودکان بازیافتی- در تهران نشانگر گوشه دیگری از تجاوز و خشونت این رژیم علیه کودکان ست. به نقل از سایت ایلنا هزاران کودک زباله گرد به خطرناک ترین و غیر بهداشتی ترین کارها روی آوده اند. این کودکان که در شهرهای بزرگ بویژه تهران زندگی میکنند٬ به ناچار از نیمه های شب تا نزدیکیهای صبح مشغول زیر و رو کردن زباله ها و پیدا کردن هر چیز بدرد بخور خوراکی و "قابل استفاده" بوده و گاهی کوله های آنها از کوله بزرگسالان سنگین تر است. این کودکان بشدت در معرض بیماریهای واگیر و کشنده اند و هیچ کس به فکر آنها نیست. شهرداری تهران منکر وجود آنها بوده و گفته است "این کودکان ارتباطی به شهرداری ندارند".
بنا به آمارهای دولتی نزدیک به ٣٠ هزار کودک خیابانی فقط در تهران وجود دارد. قانون کار جمهوری اسلامی ظاهرا از ممنوعیت کار کودکان تا سن ١٥ سال میگوید اما هزاران کارگر کودک در کارگاهها و خیابانها و حتی در مهمترین صنایع ایران چون خودروسازی٬ در کارهای خطرناک و شاق مشغول بکارند. اگر چه پا به پای بزرگسالان کار میکنند اما شرایط ایمنی کار برای آنها تقریبا صفر بوده و دستمزدشان بشدت ناچیز است. ارزان بودن کار کودکان در کنار محروم بودن از هر گونه حقوق و مزایا٬ منبعی سودآور و بی درد سر برای صاحبان سرمایه است. کودکان مورد تجاوز جنسی قرار میگیرند و هرگز جرات دفاع از خود ندارند. رقمی بیش از ٣٠ هزار کودک ازدواج کرده وجود دارد که قانونا مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند. تا سال ٢٠٠٨ بیش از چهار میلیون کودک امکان رفتن به مدرسه نداشته اند. بنا به گزارش عفو بین اللملل فقط در دو سال گذشته ١٥ کودک اعدام شده و بیش از صد کودک دیگر در آستانه خطر اعدام هستند. زندانی شدن کودکان بجرم بزه کاری و یا قتل در ایران پدیده ای عادیست.
فقر و گرسنگی میلیونها خانواده بدون کار و درآمد٬ و یا والدین بیمار و معتاد که از جامعه رانده شده اند٬ آسیب پذیری کودکان را ده چندان کرده است. درآمدهای هنگفت نفتی و پولهای نجومی دولت جمهوری اسلامی صرف هزینه های آخوند٬ حوزه علمیه٬ بیت رهبری و انواع دارودسته های مسلح میگردد. میلیاردها دلار روزانه از کار ارزان طبقه کارگر و کودکان کار به جیب سرمایه داران میرود. در مقابل میلیونها کودک به همراه خانواده هایشان در فقر و تباهی مطلق زندگی میکنند. مسئول این جنایت علیه کودکان دولت و سیستمی است که اولویت آن تامین سود برای سرمایه داران به قیمت تباهی طبقه کارگر است. جرم این کودکان این است که والدین آنها از نسلی هستند که کارشان گرداندن چرخ تولید و تامین سود سرمایه به قیمت فقر و محرومیت و تباهی روحی و فیزیکی خود است. چه کسی راضی به چنین جنایتهایی علیه فرزندش خواهد بود٬ اگر شغلش کفاف معیشت خود و خانواده اش باشد٬ اگر بتواند شکم خانواده اش را سیر کند٬ اگر بتواند فرزندانش را بدون دغدغه به مدرسه و نه کشتارگاه کار بفرستد؟ براستی چه کسی مسئول این شرایط اسف بار است؟
در بخشی از کشورها با تلاش مردم متمدن رسما دولت در قبال آسایش و امنیت کودکان مسئول است که دستاورد ارزشمندی برای بشریت است. آنچه ما در ایران شاهدیم رژیمی با قانون اساسی قرون وسطایی٬ با صد هزار اعدام و زندانی سیاسی٬ با قلع و قمع هر صدای آزادیخواهانه٬ با قانون ضدکارگری و شرایط سخت کار و فقر شدید کارگران است. تا زمانی که آزادی های سیاسی٬ بیان و مطبوعات در گروگان این رژیم بوده٬ تا زمانی که سهم کارگران و اقشار کم درآمد گرسنگی و گرانی و قحطی بوده و سهم سرمایه داران انبارهای کلان پول و ثروت است٬ رسیدن به یک زندگی شایسته و باز یافتن حرمت بشر با استاندارهای انسانی زیر سایه چنین حکومتهایی محال است.
جهان کودکان باید سر شار از شادی٬ رفاه٬ بهداشت٬ خلاقیت و امنیت باشد. ما
میگوییم " تضمین رفاه و سعادت هر کودک، مستقل از وضعیت خانوادگی، با جامعه
است. دولت موظف است استاندارد واحدی از رفاه و امکانات رشد مادی و معنوی
کودکان و نوجوانان را، در بالاترین سطح ممکن، تضمین کند. کودکان با سرپرستی
جامعه و محبت والدین و بزرگسالان باید دروان کودکی خود را سپری کنند". گفته
میشود که رفتارهرجامعه با کودکان مهمترین محک درجه انسانی بودن و آزاد بودن
آن جامعه است. جامعه ایران زیر دست این رژیم هر روز از روز قبل بیمارتراست.
برای رسیدن به چنین جامعه ای باید نخست کار این رژیم را یکسره کرد.