برقه در اروپا و حجاب در تهران
پارادکس اختیار و حجاب اسلامی!
ثریا شهابی
آوریل امسال پارلمان بلژیک به اتفاق آرا رای به منع استفاده از نقاب در اماکن عمومی داد. گفته میشود که اگر این لایحه به تصویب سنا نیز برسد، برای زنانی که در بلژیک در برقه زندگی و رفت و آمد میکنند، و تعداد آنها در این کشور ٣٠ تا ٥٠ نفر اعلام شده است، "مشکلاتی" ایجاد میشود. و مثلا آنها نخواهند توانست در پارک ها و یا سایر اماکن عمومی برقه بر تن ظاهر شوند و در صورت نقض این مقررات به پرداخت جریمه نقدی معادل ١٥ تا ٢٥ یورو، یا هفت روز زندانی محکوم میشوند.
تصویت این قانون در پارلمان بلژیک و بحث گسترش دامنه آن به فرانسه، سوئیس، ایتالیا و هلند، موضوع حجاب زنان، ستم بر زن، آزادی پوشش و راسیسم و "امنیت" را در اروپا دامن زده است. سازمان عفو بین الملل بلافاصله این تصمیم را محکوم و آن را خطرناک دانست. جان دالهوئیسن، از اعضای این سازمان در لندن گفته است که "این تصمیم نقض حقوق آزادی بیان و مذهب تمام زنانی است که از حجاب کامل اسلامی استفاده می کنند." "جامعه مسلمانان بلژیک"، این قیم خودگماره پوسیده، مرتجع و مواجب بگیر، تصویت این قانون را "محروم کردن ده ها زن مسلمان از حقوق اساسی آنها" دانسته است. همزمان گروههای بیشماری از راسیستها و ضدخارجیان پوک مغزی که به پاک کردن هرچه آسیایی و غیراروپایی حرف نشنو از اروپا چشم طمع دوخته اند، از این قانون حمایت کرده اند.
مقولات آزادی، انتخاب و اختیار در مورد حجاب اسلامی و برقه، که محور مخالفت با این قانون است، همانقدر معتبر است که انتخاب زنجیر برای برده سیاه و انتخاب تبعیت از سرور سفید برای کودک سیاه گرفتار آپارتاید نژادی! پاسخ "جامعه مسلمانان بلژیک" و شعب مشابه، در مورد "حقوق اساسی زنان" محبوس در برقه و حجاب اسلامی را پائین تر مردم یاخچی آباد تهران داده اند. به این صف پایئن تر میپردازیم.
اما اینکه عفوبین الملل، و طیف فمنیست های طرفدار فرهنگ اسلامی، هنرمندان و روشنفکران مامور حفاظت از هویت مذهبی و ملی، این عشاق سینه چاک عقب ماندگی، به شرطی که این عقب ماندگی و اسارت دختران و زنان در چنگال فرهنگ و دولت و قوانین کثیف اسلامی نصیب خود آنها نشود، چرا به مقولات "آزادی و اختیار" برای مخالفت با این قانون متوسل میشوند، دلایل خود را دارد. این نه از نادانی آنها است و نه احیانا برداشت تفسیربردارشان از مقولات "آزادی و اختیار". هنگامی که قرار است نهاد مذهب و دست درازی آن به حریم زندگی مردم، در سراسر جهان مشروع و قانونی و محترم باشد! هنگامی که احترام به همه مذاهب شرط پذیرفته شده زندگی در محیط های "مدرن" و " مالتی کالچرالیسم" غرب است! باید در کنار بساط تحمیق کلیسا و کنیسا، مسجد و برقه و حجاب اسلامی را هم "حق و آزادی و اختیار مسلمانان" و زنان و دختران گرفتار در چنگال فرهنگ و قانون اسلامی دانست. باید فرمول و نسخه یک دستی از تعرض همه مذاهب در سراسر جهان بدست داد، تا بتوان علمی علیه "تبعیض" برافراشت و برای خود کسب و کار سیاسی و میدان اعتراضی تعریف کرد. باید بتوان با کشیدن دست نوازش بر سر قربانیان انواع تبعیض های به تساوی، و مثلا با محترم اعلام کردن حجاب و برقه و زنجیرهای بردگی زنان و دختران اسیر در چنگال فرهنگ و قوانین اسلامی، بر "وجدان آزرده" خود از زندگی در دنیایی سرتاپا تبعیض و توحش، مرهم گذاشت. این حکمت دفاع آنها از "حق" زنان برای "انتخاب" حجاب و برقه است. این طیف وقتی نسبت به حقوق مردم کشورهای غیراروپایی اعتراض میکند، معمولا در کنار عقب مانده ترین و پوسیده ترین بخش حاشیه جوامع قرار میگیرد. در مورد این قانون هم ارتباط جدی به دفاع از دختران خردسال و زنانی که گرفتار طالبان و خمینی شدند و قربانیان امروز آنها، ندارد.
از طرف دیگر، نه دولت بلژیک و نه دولت فرانسه سرسوزنی به خاطر احترام به حقوق زنان گرفتار در برقه و حجاب اسلامی و در اعتراض به تباه شدنشان زیر لگد طالبان و خمینی نیست که چنین قوانینی تصویب میکنند. قوانینی که تا همین جا عده ای را طرفدار اخراج برقه برسران، و عده ای را طرفدار حقوق شوهران و برادران برای در حبس نگاه داشتن زنان و دختران در مخالفت با خروج بدون برقه آنها از منزل کرده است. تمایل دول غربی به کنترل هرچه بیشتر عبور و مرور مردم، منحرف کردن اذهان مردم از توجه به مشکلات واقعی و معطوف کردن آن به سمت ٣٠ تا ٥٠ نفر برقه برسر، متهم کردن اقلیتی ٣٠ تا ٥٠ نفره خارجی به ایحاد ناامنی، همه و همه برای سرپوش گذاشتن بر ناامنی وسیع اقتصادی و اجتماعی و سیاسی است که مردم در غرب احساس میکنند.
پارلمان و دولت و سیستمی که متکی به احترام به مذاهب و درهم تنیدگی نهاد مذهب بعنوان یک نهاد دخالتگر در زندگی سیاسی، اجتماعی و خصوصی مردم است، سیستمی که متکی به حمایت دولت از مذهب رسمی و سایر مذهبی غیر رسمی است، نظامی که دست کلیسا و کنیسا و مسجد را در شستشوی مغزی کودکان و تعرض به زنان باز گذاشته است، فرهنگی که با هراز راه و رسم رسمی و غیر رسمی مذهب و زن ستیزی را تولید و بازتولید میکند، نمی تواند علیه برقه و حجاب این مظاهر کثیف زن ستیزی و انسان ستیزی، قد علم کند.
این کار تنها کار جنبش و صفی است که منفعتی در حفظ هیچ مذهبی ندارد و خواهان کوتاه شدن دست همه نهادهای مذهبی، این مافیاهای قدرت و ثروت، از تمام شئونات زندگی اجتماعی و سیاسی مردم است. جنبشی که مخالف دخالت همه مذاهب در آموزش و پرورش و ممنوعیت شرکت کودکان در هر نوع مراسم مذهبی و ممنوعیت تحمیل حجاب و هر لباس و پوشش مذهبی دیگری بر کودکان است. جنبشی که مخالف دخالت هر کس در زندگی خصوصی، جنسی، پوشش و معاشرت مردم و بخصوص ممنوع کردن دخالت همسران و برادران و سایر اعضا خانواده در زندگی خصوصی، پوشش و معاشرت زنان است. جنبشی که طرفدار برچیده شدن تمام مظاهر و سمبل های همه مذاهب، در ادارات دولتی، آموزش و پرورش و خدمات اجتماعی است. و این دیگر کار جنبشی کمونیستی طبقه کارگر است که کمترین منفعتی نه در قدرت مذهب دارد و نه در زن ستیزی و کودک ستیزی.
پاسخ به "جامعه مسلمانان بلژیک"
جامعه مسلمانان بلژیک و همه نهادها مشابه خودگمارده مذهبی که از قبل ممنوعیت نقد مذهب ارتزاق میکنید، کسانی که حافظ برقه و حجاب اسلامی و قوانین شریعه در سراسر جهان اید، پاسخ خود را از یاخچی آباد تهران، دریافت کنید! خبر زیر را بدون شرح بخوانید:
" درگیری بر سر حجاب در تهران یک کشته برجای گذاشت.
به گزارش خبرگزاری فارس، در درگیری در یاخچی آباد تهران بر سر حجاب ، یک زن تذکر دهنده کشته شد. این درگیری در روز اول اردبیهشت ماه امسال، روی داد. به گفته این خبرگزاری و بنقل از بازپرس ویژه نازی آباد، ٤ زن که خواهر بوده اند به ٣ زن دیگر که آنها هم خواهر بوده اند تعرض میکنند و درباره رعایت حجاب اسلامی تذکر میدهند. برادر این سه زن در حمایت از خواهرانش به زنان تذکر دهنده اعتراض میکنند. جدالی بر سرحجاب براه میافتد و در نتیجه این جدال یکی از زنان تذکر دهنده زخمی و سپس در بیمارستان در میگذرد."
٦ مه ٢٠١٠