-- Logo ---->

اعاده حیثیت از مارکس یا از دستگاه مسیحیت؟

اعظم کم گویان

 

اخیرا دستگاه واتیکان و پاپ از کارل مارکس اعاده حیثیت کردند. مارکس نیز به گالیله و داروین و جوردانو برونو و اسکاروایلد و ... پیوست. "رومانو اوزواتور" روزنامه رسمی واتیکان، نقد مارکس از سرمایه داری و "از خود بیگانگی اجتماعی" که بخشهای وسیعی از جوامع بشری را گرفتار خود کرده، را برجسته و از مارکس اعاده حیثیت نمود. اکنون پروفسورهای الهیات شناسی در دانشگاههای واتیکان و روم تئوریهای مارکس را برای درک نابرابری در درآمد در جوامع سرمایه داری برسمیت شناخته و از آن برای درک و توضیح بحرانهای سرمایه داری و کارکردهای اقتصاد بورژوایی بهره می جویند.

پارسال واتیکان مجسمه گالیله را بعنوان معذرتخواهی از آنچه که این دستگاه مخوف در قرن هفدهم بر سر این دانشمند بزرگ آورد، تهیه و در دربار خود نصب نمود.

چند سالی است که واتیکان به حقیقتی که داروین به کشف آن نائل آمد یعنی تکامل انسان از میمون اذعان می کند! و مقامات اصلی واتیکان و دستگاه مسیحیت اعلام می کنند که تئوری تکامل داروین با ایمان مسیحی خوانایی دارد! 

سال آینده نوبت کیست؟

در سال ٢٠٠٠ نیز پاپ ژان پل دوم پيشواى کليساى کاتوليک، ٢٠٠٠ سال خونريزى، کشتار، تفتيش عقايد، جنگهاى صليبى، قرنها ستم بر مردم محروم و فقير، سوزاندن زنان، آزادانديشان و دانشمندان بعنوان جادوگر و صدها جنايت فجيع ديگر را بدون نام بردن از آنها، "اشتباهات" گذشته کليساى کاتوليک خواند و بخاطر آنها از درگاه خدا و نه حتى مردم! طلب مغفرت کرد.

پاپ از خدا تقاضا کرد که هفت دسته از گناهان کليساى کاتوليک را ببخشد و آنها را اينطور دسته بندى کرد: گناهانى که در خدمت "حقيقت" مسيحيت ارتکاب شده اند، تفرقه افکنى در بين مسيحيان، عليه يهوديان، بى احترامى به عشق و صلح و فرهنگهاى متفاوت، عليه حرمت زنان، عليه اقليتهاى قومى و مذهبى، بر ضد خقوق بشر، و رفتار کليسا در ثروت اندوزى و زورگويى عليه مردم فقير.

اما بنظر نمى آيد که اعاده حیثیت اخیر واتیکان از مارکس دلايل تاکتيکى و مقطعى داشته باشد. میخ مارکس و مارکسیسم بعنوان تئوری و تئوریسین و رهبر کشف حقایق جوامع سرمایه داری آنچنان محکم کوبیده شده که برای دستگاههای اشاعه تحمیق و تاریکی فکری راهی جز اذعان کردن به آن و اعاده حیثیت از آن باقی نگذاشته است. این در مورد داروین و گالیله هم بخوبی صادق است. ابراز پشیمانی و اعاده حیثیت کردن تنها راه پوشاندن چهره کریه خود اینهاست. این تنها راه اعاده حیثیت از کلیسا و مسیحیت است.  معذرتخواهی ها و اعاده حیثیت کردنهای واتیکان و پاپ براى مشروعيت اخلاقى دادن به مسيحيت و سيستم کليسا و سلسله مراتب آن و تداوم نفوذ جهنمى و ضد بشرى اين نهادهاست. براى اين است که کودکان دبستانى و نسلهاى بعد در کتابهاى درسى بخوانند که پاپ و مسيحيت طرفدار عدالت و برابری است و از آنچه که اين دين در قرون وسطى بر سر مردم آورده، پشيمان است. اين اعاده حیثیت وعذرخواهى براى مشروع و تطهير کردن خدا، مسيحيت و اخلاق مسيحى است. اعاده جیثیت و عذرخواهى پاپ نه احساس تقصير بخاطر پروپاگاندای مسیحیت علیه مارکسیسم و برابری و یا پشيمانى در برابر ميليونها انسان بيگناه که خونشان توسط کشيشان ريخته شده بلکه براى تضمين سلطه خدا و مسيحيت است تا بتوانند در آينده ونسل اندر نسل جواز تحميق و اشاعه خرافات و تفرقه انداختن بين مردم بر حسب مذهب و آئين هاى ضدبشرى و جنايت و کشتار مردم را داشته باشند.  این درواقع کسب حیثیت برای واتیکان و کلیسا و پاپ است. 

اين وظيفه بى خدايان، ماترياليستها و کمونيستهاست که اين جوازها را باطل کنند و نگذارند جنايتهاى خدا و مسيحيت و کليسا فراموش شوند. مارکسيستها و بى خدايان بايد قرن بيست و يکم را به قرن روشنگرى ضد مذهبى، مذهب زدايى پيگير و خلاص کردن مردم از نفوذ سياسى و اجتماعى دين و اسلام و آخوند و کشيش و آيت الله و خاخام و معبد و بودا تبديل کنند.