هدفمند کردن یارانه ها٬ تعرضی وسیع به سطح معیشت طبقه کارگر است
خالد حاج محمدی
طرح یارانه ها که توسط دولت احمدی نژاد در دستور گذاشته شد٬ در تاریخ ١٩ مهر ماه به تصویب مجلس اسلامی رسید. اجرای کلیه مفاد طرح یارانه ها قرار است طی برنامه ای ٥ ساله به سرانجام برسد. کاربست عملی این طرح از فروردین ١٣٨٩ شروع خواهد شد. اولین باز تاب تصویب طرح بالا رفتن آنی قیمت کالاهائی از جمله نان و اقلامی از مواد پایه در بازارهای ایران بوده است.
لازم به ذکر است که حذف سوبسیدها که امروز تحت عنوان "هدفمند کردن یارانه ها" در دستور دولت قرار گرفته است٬ پروژه قدیمی جمهوری اسلامی است که از دوران رفسنجانی و بعد از جنگ با عراق وارد دستور شد. در دوره خاتمی نیز این برنامه در دستور بود٬ اما تا این دوره دولت رسما نتوانست پای اجرای آن برود. در واقع کل جناحهای بورژوازی ایران و حتی جریاناتی از اپوزسیون بورژوایی نیز بر مثبت بودن اجرای این طرح و اهمیت آن برای اقتصاد ایران٬ توافق دارند.
برعکس همه ادعا و توجیهات دولت و ژورنالیسم بورژوایی، قطع سوبسیدها تعرض گسترده ای به سطح معیشت طبقه کارگر است برای سود آورتر کردن سرمایه است. بورژوازی ایران برای پرتر کردن جیب خود و کشیدن بهره از گرده طبقه کارگر باید سرمایه بیشتری را جلب کند و برای این کار باید سود آوری سرمایه را در ایران افزایش دهد. افزایش سود آوری سرمایه در ایران اساسا از طریق ارزان کردن نیروی کار کارگر یعنی تعرض به معیشت طبقه کارگر و زحمتکشان ممکن است. زدن یارانه ها در هر شکل قیمت مواد مورد نیاز مردم را بالا میبرد. اگر هر بورژوا و خرده بورژوائی میتواند با بالابردن قیمت کالایش این افزایش قیمت را جبران کند، کارگر که مزد میگیرد با همان دستمزد بخش کوچکتری از مایحتاج خود را میتواند تامین کند.
میگویند یارانه را به اقشار کم در آمد میدهیم٬ میگویند مالیتهای مستقیم را از دوش آنها بر میداریم. اولا بخش اعظم طبقه کارگر و بخش وسیعی از اقشار پایین جامعه زیر خط فقر زندگی میکنند و همین حالا هم مالیات مستقیمن زیادی نمیدهند اما بخش عمده درآمد دولت از مالیات را درست همین طبقه کارگر و زحمتکش از طریق مالیات غیر مستقیم تامین میکنند. بخش مهمی از قیمت کالاها را مالیات غیر مستقیمی تشکیل میدهد که دولت اتفاقا از معیشت کارگر و زحمتکش جامعه میمکد. در ثانی مهندسین این طرح خود میگویند ٥٠ درصد سود حاصل از قطع سوبسیدها به کیسه دولت خواهد رفت و ٥٠ درصد دیگر را به صورت یارانه به مردم خواهند داد و تا همینجا میلیاردها دلار سود خواهند برد.
این طرح راه آشنای سرمایه داران بزرگ و دولتهای دست راستی در دنیا بوده است و دولت دهم و بقیه دولتهای ایران آن را کشف نکرده اند. صاحبان این طرح قبل از هر کس امثال ریگان و تاچر بودند.این طرح توسط دولتهای غربی و راستترین جناحهای بورژوازی و احزاب آنها٬ سالهاست به میدان جدال دولتهای غربی با طبقه کارگر و اقشار پایین جامعه تبدیلشده است. احزاب دسته راستی در کشورهای مختلف سالیان سال است همین برنامه را برای زدن رفاهیات اجتماعی در جدالی روزانه و قدم به قدم به مردم تحمیل کرده اند. با خصوصی سازی و قطع کمکهای دولتی و امکاناتی که برای کل مردم از بهداشت و درمان و مدرسه و ... با سالها تلاش و مبارزه مردم به دست آمده بود٬ فقر و محرومیت را به طبقه کارگر و اقشار پایینی جامعه تحمیل کردند.
طرح هدفمند کردن یارانه ها و اجرای آن جز فقر و محرومیت بیشتر برای طبقه کارگر و اقشار پایین جامعه و سودآوری بیشتر برای صاحبان سرمایه را به همراه نخواهد داشت. درست به همین دلیل است همگی از جناح سیاه تا سبز جمهوری اسلامی و همه اپوزسیون بورژوا با آن توافق دارند. نتیجه عملی این طرح پایین آمدن عملی مزد کارگران و رشد فوری بیکاری و همراه آن انشقاق و مسابقه برای تامین کار در میان کارگران است.
طبقه کارگر برای مقابله با این تعرض احتیاج به آمادگی و درجه بالایی از خودآگاهی و اتحاد در صفوف خود دارد. مخالف با اجرای این طرح تنها یک جنبه از ماجرا است. مسئله اساسی اهمیت تلاش برای بالا بردن سطح دستمزدها به تناسب بالا رفتن قیمتها است. همزمان اتحاد حول خواست بیمه بیکاری مناسب برای تمام کسانی است که بالای ١٦ سال سن دارند. این ها میدنهای جدال طبقه کارگر برای تامین حداقل زندگی و مصافهایی است که در مقابل ما قرار دارند. میزان موفقیت ما درجهت پس زدن تعرض افسارگسیخته جمهوری اسلامی به سطح معیشت خود و ایجاد درجه ای از اتحاد حول مطالبات اساسی و سراسری طبقه کارگر از حق تشکل تا افزایش دستمزدها و بیمه بیکاری٬ همگی مسائل و سوالات جدی است که در مقابل ما قرار دارند.