سخنی با "جمعی از کارگران ایران خودرو"
اسد گلچینی
اخیرا اطلاعیه ای در سالروز اعتصاب ١٧ اسفند کارگران ایران خودرو برای افزایش دستمزد ها در سال ١٣٨٤ از طرف این رفقا صادر شد. در این اطلاعیه یاد شکوهمند این اعتصاب برشمرده شده است. بازگشت به این تجربه ها و بررسی نقاط قدرت و ضعف آن بدون تردید برای همه رهبران و پیشروان کارگری در طبقه کارگر مهم است. باید در رساندن این تجارب به بخشهای مختلف و فعالین در مناطق مختلف تلاش کرد. به همین نسبت خواست های طرح شده در این اطلاعیه تصویر روشن و مصممانه ای برای مبارزه در راه تحقق خواستهای کارگران ایران خودرو را نشان میدهد و برای تحقق هر کدام از این خواستها همانطور که این اطلاعیه میگوید بدون آگاهی، مبارزه و تشکل و اتحاد راهی برای پیروزی کارگران نیست.
در کنار این نکات مهم مبارزاتی کارگران ایران خودرو و خواستهایشان، این اطلاعیه به مسایل مهم دیگری که به مسایل سیاسی جامعه ایران و تحولات نه ماه گذشته برمیگردد میپردازد که جای سوال و تردید جدی در مورد نگاه "جمعی از کارگران ایران خودرو" بجا میگذارد و مهم است که در این مورد نیز ما نقطه نظرات روشن و شفافی را شاهد باشیم که برای هر اندازه پیشروی در این مبارزات برای کارگران حیاتی است. این رفقا میگویند:
"ما جنبش کنونی ایران را یک جنبش آزادیخواهای دانسته وخودرا در کنار این جنبش می دانیم. ...
ما از همه دوستان کارگر می خواهیم ضمن شرکت فعالانه در جنبش با بردن بذر آگاهی به میان دوستان خود با طرح خواستهای خود برای ایجاد یک دنیای بهتر در گسترش وفراگیر کردن این جنبش به نفع طبقات زحمتکش بخصوص به نفع کارگران بکوشیم"
سوال ما این است که چرا "جنبش کنونی" آزادیخواهانه است؟ چرا مورد حمایت شماست و چرا این جنبش را جنبش خود میدانید و از آن توقع دارید که برای ایجاد دنیایی بهتر و به نفع طبقات زحمتکش و بخصوص کارگران باشد؟
این اشتباهی است که اگر کارگران و این رفقا هم متوجه آن نشوند نمیتوانند به انچه که خود میگویند یعنی اگاهی و تشکل برسند. آگاهی برای ما یعنی آگاهی به جنبش خودمان و نه متخصص در جنبش دیگران و تامین نیرو برای آنها. انچه که متاسفانه بسیاری از چپ ها در ایران "طبق عادت" به آن پرداختند.
جنبش سبز که همان جنبش کنونی است و نه چیز دیگری، در نه ماه گذشته برای پس گرفتن رای از احمدی نژاد و پس دادن به موسوی برپا شد و در تمام طول این نه ماه و در همه نقطه عطف های این جنبش که نماز جمعه و عاشورا و ٢٢ بهمن و ... باشد هژمونی این جنبش و رهبری سازمان ها و تشکیلات و فعالین این جنبش با قدرت تمام در میدان بوده است. توده های میلیونی مردم بیزار از جمهوری اسلامی و همه کارگران و مردم زحمتکش نیز با هر شعاری که خود داشتند نمیتواند این هژمونی را کنار بزنند و نزدند. دیدید این جنبش است که همه مسیر راه را برای توده ها و متاسفانه برای بخش بسیار بزرگی از چپ های ایران هم تعیین کرد بطوری که دیگر فرق حزب توده و سازمان اکثریت و سازگارا و بی بی سی با چپ های دیگر زیاد معلوم نبود. دیدید موج سبز "انقلاب" و "جنبش های مردمی و سرنگونی" و جاری و ... این چپ را بنا به اهداف مشترکش چطور با خود هماهنگ کرد. دیدید چگونه این جنبش و هر جنبش خرده بورژوای دیگری چگونه از کارگران هم خواست که به یاری آنها بروند بدون اینکه حتی حاضر شوند یک خواست کارگران را مطرح کنند؟ این چه جنبش مردمی و آزادیخواهانه ای است که صد در صد در تقابل با کارگران است؟ این چه سازمان چپی است که کارگران را به سیاهی کشگر جنبش سبز تبدیل کرد؟ نباید به این سوال جواب داد که چه نیم درصدی از همه خواستهای جنبش و مبارزات شما در این نه ماه منعکس شد؟ آیا اینها نمیرساند که این جنبش مال شما نبوده و نیست و از آن نباید حمایت کرد و آن را نباید مال خود دانست؟ نه تنها این، آیا نباید ماهیت ضد کارگری و سرمایه دارانه این جنبش را تمام قد برسمیت شناخت و فعال افشای کل سرمایه دارن و جنبششان شد؟ بدون تردید ما و شما و دیگر رفقای کارگر نمیتوانیم گامهای مهمی برای آگاهی و تشکل و اتحاد برداریم تا وقتی که جنبش سبز و همه جوارح ان و دنباله روی توده ها از آن را، تماما از طرف شما و هر فعال کارگر و هر رهبر کارگر و کمونیستها مورد نقد جدی قرار نگیرد. بدون این نمیتوان به آگاهی مورد نظر برای رسیدن به تشکل وآزادی رسید. آگاهی ما عین شناخت جنبش های متفاوت اجتماعی است که هر کدام خواست و مطالبه طبقاتی خود را دارند؟ جنبش ما در نه ماه گذشته کجا بود؟
هم اکنون و در آینده ما راهی بجز سازماندهی اعتراضات خود و پیوند دادن این مبارزات بهم و مستحکم کردن صف آگاه کارگران با خواستهای روشن نداریم. بجای حمایت و کشاندن کارگران به جنبشهای دیگر باید آگاهانه توده ها را دنبال جنبش خود و آزادیخواهی و برابری طلبی طبقه کارگر بیاوریم. نه ماه گذشته و جنبش سبز درس بزرگی برای همه کارگران و رهبران و فعالین طبقه کارگر و و بویژه بخش کمونیست آن شد که این تجربه بسیار مهم را مرور کرده و از آن برای جنبش خود و نه جنبش طبقات و اقشار دیگر درس بگیرند. این راهی است از جمله در برابر رفقای "جمعی از کارگران ایران خودرو"