مجادلات اقتصادی در جمهوری اسلامی فشرده اي از مصاحبه راديو پرتو با ایرج فرزاد
رادیو پرتو: گفته ميشود مصوبه مجلس مربوط به انجماد قیمت برای دفاع از مردم ضعیف از نظر اقتصادي و دفاع از آنهاا در مقابل گرانی و تورم كمرشكن است، موضوع چيست؟
ایرج فرزاد: بحث کنترل دولت بر مکانيسمهاي اقتصاد بازار سرمابه داري در شاخص ترين نمونه آن يعني شوروي سابق شکست خود را نشان داد. در جمهوري اسلامي که چندين نهاد موازي تصميم گيري هست ، ادعاي کنترل بحران و تورم و گراني بيشتر به يک شوخي شبيه است. واقعيت اين است که جمهوري اسلامي رژيمي براي راه اندازي سرمايه دارانه اقتصاد نيست. بحث کنترل قيمتها که به مجادلات خیلی تند و قطبی شده بین جناحهای مختلف رژیم هم تبدیل شده در واقع کشمکش بر سر اين است که تهادهاي اقتصادي کدام جناح نفع يا ضرر ميبينند. مخالفت با انجماد قيمتها از نظر آن جناحي از رژيم که ميخواهد سرمايه گذاري داخلي و خارجي را تشويق کند، يک عامل بازدارنده به حساب مي آيد. اما بحث اين است که در سطح فرمال و قانوني دهها نهاد وابسته به نهادهاي آشکار و پنهان قدرت وجود دارند که در همه ابعاد اقتصادي از گردش و ميزان نقدينگي گرفته تا بانک و بانکداري دخيل و ذبنفع اند. مکانيسمهاي قوانين بازار و سودآوري سرميه را نميتوان از طريق دخالت دولت مهار کرد. در شرايطي که در ايران چندين مراکز سياسي وجود دارند که در کنار حضور فرمال کابينه و مجلس و دولت تصميم گيرندگان اصلي و غيرقابل حذف هم هستند، چنين کنترل و نظارتي صرفا تضاد و کشمکش آنها را بازتاب ميدهد و نه نشانه يک سياست اقتصادي به معني اخص آن. رادیو پرتو: تا آنجا كه به دوخردادی ها در مقابل مجلس مربوط میشود یا کساني که به اصلاح كارشناسان اقتصادی و تكنوكرات هستند می گویند كه این نوع مجادلاتا مصرف پوپو لیستی داره و می خواهند در رابطه و بخصوص در این شیش / هفت ماه براي انتخابات ریاست جمهوری با آن رای جمع كنند آیا شما در این رابطه چه فكر می كنید؟ ایرج فرزاد: وقتي خود دست اندرکاران ماجرا از اصل مساله پرده برميدارند، فکر نکنم نيازي به توضيح چنداني نباشد. يک انتخابات را پيش رو دارند، در همان حال بيکاري و بيکارسازيهاي وسيع بيداد ميکند، وضعيت حقوق هاي معوقه، سردوااندن معلمان، فقر و فلاکت و آمار وحشتناک کودکان خياباني و تن فروشي و اعتياد و... جامعه را به حالت انفجاري درآورده است. در چنين شرايطي است که رژيم ميخواهد هرچند فرمال و نمايشي، يک مضحکه انتخاباتي ديگر راه بياندازد تا جناحهاي آن حداقل مشروعيت خود را به رخ يکديگر بکشند. گرفتن پز دفاع از اقشار ضعيف جامعه با سياست انجماد قيمتها عينا کارکرد سياسي دارد. اگر نه طي اين چندين سال حاکميت رژيم اسلامي ديده ايم که براي مثال سوبسيد براي برخي توليدات و واردات عملا حمايتهاي دولتي بوده است از آن بخشي از جناحهاي رژيم که کانالهاي اقتصادي را کنترل کرده اند. رادیو پرتو: تا آنجائیكه به مصوبات مجلس مربوط می شود صحبت از وامهای مسكن، وامهای مربوط به ازدواج و... در ميان است از طرف ديگر زمزمه ااظهارات تهديد آميزي هست که مثلا كه جلو سرمایه خارجی را هم خواهیم گرفت. جلو خصوصی سازیهائی که خاتمی هم شروع كرد خواهیم گرفت و همه اینها به عنوان پیشنهاداتی كه از مجلس می آید می شنویم. آیا اینها چوب لای چرخ می گذارند یا زمینه ها و سیاست ها ی اقتصادی ایران آنقدر پا در هوا است كه می تونه با این مصوبه ها و با این لایحه ها و بحث ها به این شدت چپ و راست بشه؟
ایرج فرزاد: بطور واقعی بحثی بود در درون ج ــ ا که چند سال قبل در دوره رفسنجاني امتحان شد و به شکست انجاميد. سعي کردند اداي يک حکومتي را دربيارند که ميخواهد مکانيسمهاي يک سرمايه داري متعارف را راه اندازي آند و پيش ببرد. آن باصطلاح دکترين رفسنجاني به دليل سياسي و ساختار اسلامي رژيم به شکست انجاميد. بطور واقعي آنچه که ما بعنوان اقتصاد در ايران ميبينيم بجز نفت که منبع بودجه دولت و ذخائر ارزي و غيره است، ما با مجموعه اي از شرکتهاي دولتي رويروئيم که از نظر اقتصادي ضرر ميدهند و به سوبسيدهاي دولتي متکي اند. طبيعي است که خصوصي سازي و واگذاري اين بحشها به بخش خصوصي انگيزه اي را توليد نميکند. به همين خاطر است که مقامات رسمي خود رژيم اسلامي هم اذعان دارند که طرح خصوصي سازيهايشان نتوانسته است نه سرماهيه داخلي و نه سرمايه خارجي را جذب کند. به علاوه نبايد فراموش کرد که سرمايه علاوه بر تضمين سودآوري به امنيت ميان مدت و دراز مدت نياز دارد که در جمهوري اسلامي چنين فاکتوري به خاطر متزلزل بودن حاکميت اسلامي نيز موجود نيست. و اينکه اقتصاد و سياستهاي اقتصادي تا اين اندازه سست و بي پايه است در اينجا ريشه دارد. وقتي کارکرد سرمايه و مکانيسمهاي بازار سرمايه و پول و کالا به راحتي ميتواند با تصميمات فلان آيت الله و فلان نهاد امنيتي و فلان مقام ذبنفوذ کان لم بکن شود، بازار از اين آشفته تر است. آري به نظر من اقتصاد تحت رژيم اسلامي تا زماني که بحران اقتصادي به مانع جدي تر بحران سياسي گره ميخورد، متزلزل و پادرهوا و امروز را به فردا حواله کردن است. اين واقعيت از جانب نشرياتي مانند اکونوميست که قوانين حرکت سرمايه را ميشناسند بهتر بيان ميشود تا مثلا جرياناتي که در هر حال رژيم اسلامي را رژيم ميهن يا وطن خود ايران ميدانند. رادیو پرتو: در مورد مسائل هسته اي و نقش رژيم اسلامي در عراق گفته می شود كه جمهوری اسلامی سعي ميکند به غرب نزدیك بشود تا جائي که به قول عادلی سفیر ج ــا در انگلستان روابط اقتصادی میان ایران و اروپا نهادینه گردد. آیا اینجا شانسی هست؟ ایرج فرزاد: من فکر ميکنم کشورهاي اروپائي بويژه يک سباست کاملا پراگماتيستي را در رابطه با دولتهاي ديکتاتوري بويژه در "جهان سوم" تعقيب کرده و کماکان تعقيب ميکنند. د. نمونه روابطی كه اینها با رژیم شاه داشتند و یا نمونه رابطه ای كه با رژیم صدام حسین داشتند خیلی شاخص است در اين رابطه . اینها تا روزهای قبل از سقوط این دو تا رژیم از تثبیت این رژیم ها صحبت می كردند برای اینكه سرمایه گذاری بكنند، از اینكه هیئت های بازرگانی خودشان را بفرستند، قرارداد بنویسند و... دیدیم كه رژیم شاه را حتي در واپسين روزهاي حکومتش حافظ جزيره آرامش و داراي چهارمین ارتش دنیا ارزيابي کردند. تا زماني که دولتي، هر دولتي با هرماهيت ضدانساني که قدرت را داشته باشد، از نظر دولتهاي اروپائي نماينده رسمي آن جامعه تلقي شده است. اما از اينها گذشته يک فاکتور در اين زمينه مهم است و آن هم وضعيت بن بست و بلاتکليفي است که دورنماي سياست تغيير رژيم بوش و بلر در عراق را تاريک کرده است. غرب و آمريکا نيز اين نقطه ضعف خود را ميشناسند و ميدانند که جمهوري اسلامي ظرفيت کارشکني و خرابکاري را در عراق و از طريق تقويت جريانات اسلام سياسي دارد. به نظر من غرب تصميم دارد که در شرايط فعلي حتي الامکان جمهوري اسلامي را خنثي و بي اثر کند و زياد خود را با آن تا زماني که معضل عراق را دارد درگير نکند. سران جمهوري اسلامي هم سعي ميکنند اين را نشانه تحميل خود به غرب بدانند. اما اين وضعيت کاملا موقتي است. تصور اينکه اين وضعيت ناپايدار و امتيازگيري و امتيازدادنهاي موقتي به يک رابطه با ثبات از نظر اقتصادي هم برسد، موهوم و بي پايه است. سران رژيم اسلامي ميخواهند با نشان دادن ظرفيت تروريسم در خاورميانه، و بويژه در عراق از غرب باج سياسي بگيرند. اما از سوي ديگر قادر نيستند پراگماتيسم فرصت طلبانه سياست و ديپلوماسي دول غربي را هضم کنند. بحران اقتصادي سرمايه تحت حاکميت رژيم اسلامي ريشه دارتر و عميق تر از آنست که بتوان با اين مانورها و مسکن هاي موقتي راه برون رفتي يافت.
|