مرگ
ولي الله فيض
مهدوي
جمهوري اسلامي
مسئول و محکوم
است
خبر
مرگ تاسف بار
ولي الله فيض
مهدوي در
زندان
گوهردشت، پس از
مرگ اکبر
محمدي در اوين،
موجي ازخشم و
نفرت عليه
وحوش اسلامي حاکم
بر ايران را
برانگيخته
است. گفته
ميشود که اين
دو زنداني
براثر اعتصاب
غدا جان باخته
اند. بسياري
اين ادعا را
نپذيرفته اند. ولي
الله فيض
مهدوي و اکبر
محمدي بر اثر
اعتصاب غذا
جان باخته
باشند يا به
شيوه هاي جاري
و رسمي و علني
اعدام و کشتار
زندانيان
سياسي قرباني
شده باشند،
جمهوري
اسلامي ايران
مسئول مستقيم
مرگ آنها است
و سران رژيم بايد
به بعنوان
قاتلين آنها
در محضر مردم
ايران محاکمه
شوند. ما مرگ
ولي الله فيض
مهدوي را به
خانواده،
نزديکان و همه
کساني که او
را
ميشناختند، از
صميم قلب
تسليت
ميگوئيم.
رژيمي
که بر
کوه عظيمي از
سابقه و سنت "شکنجه
کش" و "سربه
نيست" کردن،
اعدام و قتل
عام زندانيان
و اسراي در
چنگالش، تکيه
دارد، رژيمي که مبتکر و
مخترع آخرين
شيوه هاي اعتراف
بگيري و "تواب
سازي" و "پاک
کردن"
زندانها از هر صداي
معترض و حق
طلبي است،
کمترين حق و مشروعيتي
در بررسي و
تشخيص نحوه قرباني
شدن اين دو
زنداني سياسي
ندارد. قاتلين در
بررسي پرونده
نحوه مرگ
قربانيانشان
نقش بازرس و
قاضي ندارند.
بررسي نحوه
قرباني شدن ولي
الله فيض
مهدوي و اکبر
محمدي
کار مردم
است. سران
رژيم، زندانبانان
و قاضيان و
شکنجه گران،
بايد در دادگاههايي
که مردم براي
رسيدگي به همه
اقلام جنايات
آنها و از
جمله براي
بررسي دلايل
مرگ اين دو
زنداني
برگزار
ميکنند، حاضر
شوند و پاسخ
بگويند.
ولي
الله فيض اما
بايد و
ميتواند
آخرين قرباني
زندانهاي
رژيم باشد.
اوين و
گوهردشت
ميتواند
قتلگاه
زندانيان
سياسي
نباشد،
اگر به نيرو
و قدرت اتحاد
و مبارزه
متشکل مان
تکيه کنيم!
سخني
با زندانيان
سياسي و
مبارزين
آزادي
زندانيان
سياسي:
بي
ترديد هيچ کس
به اندازه شما
و همه مردمي
که طعم و
تجربه توحش
اسلامي در
اوين و
گوهردشت و بقيه
زندانهاي
جمهوري
اسلامي را
چشيده اند، نمي
تواند
تاب مقاومت
در زندانهاي
جمهوري
اسلامي را
تجسم و تصور
کند. هيچ کس نمي
تواند براي
جنگ نابرابر و
رودرروي تک
زنداني سياسي
با دستان خالي
در مقابل تمام
دستگاه
فاشيستي و
سيستماتيک
شکنجه و کشتار
در زندانهاي
رژيم
اسلامي، اين و آن روش
را
توصيه کند، يا
يکي را درست و
ديگري را
نادرست بداند.
براي مبارزه و
مقاومت هاي
فردي
نسخه عمومي
وجود ندارد. براي
مبارزه جمعي
اما راه کارا
زياد است. ما
معتقديم که
بايد به
مبارزه جمعي،
متشکل و متحد در
درون و
بيرون زندان روي
آورد.
ما
معتقديم که
اعتصاب غذا و
گرو گرفتن جان
و سلامت خود،
در مقابل
دشمني که
کمترين ارزشي
براي جان و
سلامت "حريف"
خود قائل
نيست، در مقابل
رژيمي که
وقيحانه از هر
مورد اعتصاب
غذا زندانيان
سياسي براي
خود پرونده
"برائت"
ميسازد و جان
و سلامت
زنداني سياسي
را بي ارزش جلوه
ميدهد، راه
نيست! اعتصاب
غذا بعنوان يک
سنت و راه
مبارزه در
زندانها و
براي آزادي و
دست يابي به
حداقل حقوق
انساني
زندانيان
سياسي، نبايد
رسم شود.
متاسفانه
مدتي است که
ليست بلند
بالايي ازاسامي
زندانيان
سياسي که به
اعتصاب غذا
دست زده اند و
يا در تدارک
آن هستند،
منتشر ميشود.
ما معتقديم که
اين شيوه علاوه
بر به خطر
انداختن جان و
سلامت
زندانيان سياسي،
علاوه بر
تاثيرات مخرب
آن بر جسم و
روان زنداني،
در مبارزه
براي آزادي
زندانيان سياسي،
چاره ساز نيست
و نبايد به آن
دست زد!
دوستان!
براي
گرفتن هر
ميزان از حق
انساني خود در
زندان و در
بيرون زندان،
راه زياد است. ما بر
اين باور
نيستيم که همه
توان و نيرو و
قدرت خود را
براي عقب زدن جمهوري
اسلامي در
زندان و بيرون
از زندان بکار
انداخته ايم.
ما بر اين
باور نيستيم
که به سطحي از
استيصال
رسيده باشيم
که براي گرفتن
حقوق انساني و
زندگي
انساني، مرگ و
صدمه زدن به
جسم و روان خود،
تنها ا نتخاب
ما باشد. ما بر
اين باوريم که
هنوز انتخاب
هاي بسيار
بيشتري براي
رهايي از
چنگال جانوران
اسلامي و براي
آزادي
زندانيان
سياسي هست.
نيرو و قدرتي
هست که بايد
آن را بکار
گرفت و عليه دشمن
زندگيمان،
عليه رژيم و
نه سلامت خود،
آن را بکار
انداخت. آن نيرو،
صف متشکل و
متحد همه
آزاديخواهان در
زندان و بيرون
زندان است.
تنها مبارزه
جمعي و متحد
ما عليه
دشمنان مردم
ميتواند دست
شکنجه گر و
قاضي و
زندانبان
رژيم را از سر
ما کوتاه کند. بايد
مردم را
فراخواند که
هيچ زنداني
سياسي را تنها
نگذارند و
اجازه ندهند
که به سطحي از
استيصال برسد
که آب و
غدا را بر خود
ببندد.
حزب
ما مصمم است
که به نيروي
اعتراض و
مبارزه جمعي و
متشکل ، با اتکا
به قدرت مردم
و طبقه
کارگر مسئول
قتل همه
زندانيان
سياسي را
تماما به زير
بکشد. ميتوان
به اين مبارزه
پيوست.
اين هم
انتخابي است که
در مقابل شما
قرار گرفته
است.
مرگ
بر جمهوري
اسلامي
حزب
کمونيست
کارگري –
حکمتيست
16 شهريور
1385
7 سپتامبر
2006