قهر خشن و آگاهانه سرمایه مقصر است درباره زلزله در اقیانوس هند اعظم کم گویان
گفته می شود که شمار قربانيان زلزله در اقيانوس هند و خيزش امواج ناشی از آن که چندين کشور اندونزی تایلند و سریلانکا و هند را در بر گرفت ممکن است به بالاتر از صد هزار نفر برسد. آمار تاکنونی این فاجعه نزدیک به هشتاد هزار نفر است. تعداد بمراتب بیشتری ناپدید و زخمی و بی خانمان شده اند. قربانیان و بازماندگان اکثرا مردم فقیر و محروم بوده اند. اين فاجعه در سريلانکا بيش از يک ميليون بی خانمان برجای گذاشته است ، تقريبا آب و غذايی برای توزيع در ميان مردم وجود ندارد. در برخی از مناطق اندونزی که بيش از همه کشورها در سونامی قربانی داده، قربانيان در گورهای جمعی به خاک سپرده می شوند. چهره های مستاصل بازماندگان قربانیان بیگناه و بی دفاع این واقعه قهرآمیز طبیعت وجدان انسانی را آزرده می کند. کسانیکه کودکان شیرین خود و عزیزترین کسانشان را از دست داده اند می گریند و نمی دانند به کجا رو کنند. این مصبیتی است که هر سال در نقطه ای از دنیا و با حداقل چند ده هزار کشته و صدها هزار بی خانمان وقوع می یابد.در شش سال گذشته نزدیک به دویست هزار نفر قربانی زلزله شده اند و میلیونها نفر بی خانمان و مجروح و آواره. چه باید کرد؟ آیا نمیتوان جلو این ترازدیهای انسانی را کرفت و مانع کشته شدن آدمهای بیگناه شد؟ در دنیای سرمایه داری فجایع طبیعی هم مهر یک نظام ضد انسانی و منفعت پرست را بر خود دارند. اگر منفعت این نظام ایجاب می کرد پیشگیریهای فوق علمی و تکنولوزیکی را فراهم می کرد. وزير علوم و تکنولوژی هند پس از وقوع این مصیبت گفت اگر هند تجهيزات هشدار دهنده سونامی را قبلا نصب کرده بود می توانست زودتر به ساکنان مناطق ساحلی هشدار بدهد و جان هزاران نفر را نجات دهد. کارشناسان می گویند که با کاربرد سیستم های هشدار دهنده براحتی و از مدتها قبل می توانستند این مصیبت را خنثی کنند. اینها حرفهایی است که معمولا در گرماگرم بدبختی و بلا طرح شده و بزودی بفراموشی سپرده می شوند. اگر برای این نظام صرف می کرد این جانها و این زندگیهای انسانی تلف نمی شدند. راه حلهایی مانند بکار بردن وسایل هشدار دهنده امواج زلزله در دریا و اقیانوس. خانه های ساخته شده با مصالح مناسب و تخلیه مناطق زلزله خیز از جمعیت انسانی و انواع تکینکیهایی که می تواند ابعاد قهر طبیعت را به حداقل برساند بدلیل قهر آگاهانه و بیرحمانه سرمایه داری در پیش گرفته نمیشوند. در منطق این نظام نجات جان انسانها سودآور نیست. اين نظام کریه و نفرین شده بدون انکار و پا گذاشتن بر روى اوليه ترين نيازهاى انسانها و از جمله انکار ايمنى و حق حیات مردم نمى تواند تعادل خود را حفط کند و به حياتش ادامه دهد. مردم می کوشند بر این فجایع غلبه کنند و زندگی را دوباره شروع کنند و ادامه دهند. عرق نوعدوستی و بیداری وجدانها و همبستگی انسانی مکانیزمهایی است که مردم برای دفاع از خود در مقابل بیرحمی طبیعت و خشونت نظام حاکم در پیش می گیرند. اما راه خلاصی از بی دفاعی در مقابل فجایع طبیعی و قهر کور طبیعت رهایی از چنگال قهر خشن و آگاهانه نظام سرمایه داری است. نظامی جنایتکار که ماشین کشتار سالانه دهها هزار انسان بیگناه فقط و صرفا بدلیل زلزله در این گوشه و آن نقطه دنیاست. چقدر می توان و می شود این وضعیت را تحمل کرد؟ مدتهاست که انسانیت شایسته و منتظر و مستحق سوسیالیسم است. نظامی که اساس آن انسان است. |