نقل از
کمونيست ١٢١
سنندج و
دو اتفاق
(احمدي
نژاد رفت،
گارد آزادي
ماند )
رحمان
حسين زاده
حضور
احمدي نژاد
رئيس
جنايتکاران
اسلامي در سنندج
و حضور
واحدهاي گارد
آزادي در
روزهاي قبل و
بعد از حضور
وي در شهر
سنندج به طرز
سمبوليکي صف
آرايي جمهوري
اسلامي و مردم
ومبارزين
تشنه
آزادي و
برابري را در
مقابل هم
ترسيم ميکند. اين دو اتفاق
از دو
جنسند ونقطه مقابل
هم هستند.
حرکت هدفمند
واحدهاي گارد
آزادي قبل و
بعد از حضور
سرکرده رژيم
ضد انساني
جمهوري اسلامي
دقيقا
ميخواست پيام
اعتراض و تنفر
عميق 27 ساله
مردم ايران و
شهر سنندج را
به جمهوري
اسلامي ياد
آور شود.
دقيقا
ميخواست تحرک
زنده جنبش
انقلابي را عليه
جمهوري
اسلامي
برجسته کند
واينکار را
کرد .
سردمداران
جمهوري
اسلامي با
اطلاع کافي از
اعتراض و تنفر
عميق مردم از
جمهوري
اسلامي به آساني
نميتوانستند
، رئيس
جمهورشان را روانه
شهرهاي
کردستان کنند.
از ماهها قبل
شايعه آوردن و
بردن
احمدي نژاد
را زمزمه ميکردند.
با اينکار فضا
را سبک و
سنگين و مي
آزمودند. نيروي
نظامي و
انتظامي
بيشتري روانه کردستان
نمودند.
ازمدتي قبل
آماده باش
نظامي اعلام
کردند. بخش
قابل توجهي از
نيروي بسيج را
به عنوان
سياهي لشکر صف
استقبال
کنندگان به صف
کشاندند. از
چند روز قبل
کودکان زير 15
سال مدارس
ابتدايي
شهرها را
تهديد کردند
که اين روزها
نبايد غايب
باشند و خود
را براي حضور
در مراسم رسمي
آماده کنند.
اعلام کردند
هر غايبي را
تنبيه و در
امتحانات
تجديد ميکنند.
بخشي از کارمندان
دولتي را با
حربه "اخراج "
به استقبال
بردند. با همه
اين ترفندها و
در کنار
"استقبال
کنندگان
بسيجي"
جمعيتي را
سرهم بندي
کرده و طبق
معمول و
شيادانه اسمش
را گذاشتند، "استقبال
گرم مردم".
جالب اينکه با
وجود کنترل
شديد مردم و
حاکم کردن
فضاي نظامي سنگين
بر شهرها ، براي
مثال در
استاديوم شهر
مريوان نوجوانان
و جوانان حاضربه
عنوان اعتراض
به
رژيم و
قوانين ضد انسانيش
نرده
هاي جدا سازي
زن و مرد را جلو
چشم رئيس
جنايتکاران اسلامي
کندند و زن و
مرد و دختر و
پسر حاضر در ميدان
قاطي شدند.
بمب صوتي در
کردند و فضا
را بر احمدي
نژاد تنگ نمودند.
به
نحوي که مجبور
شد بسرعت
شهر را
ترک کند.
آوردن و بردن
احمدي نژاد و
نمايشات مضحکي
که حول
آن سازمان
دادند، نه
نشانه قدرت جمهوري
اسلامي ودرست
بر عکس بي پايگي و
ضعف و زبوني اين
رژيم را در
ميان مردم بار
ديگر به نمايش
گذاشت.
حضور
واحدهاي گارد
آزادي
در صف
مقابل
واحدهاي بهاران
و آبيدر گارد
آزادي قبل و
بعد ازمضحکه
سفر احمدي
نژاد از ميان
همان مردم برخاستند
و راهي محلات
شرق و غرب شهر
سنندج شدند. واحدهاي
گارد آزادي نه
احتياجي به
"سبک و سنگين
کردن از مدتها
قبل" و نه
احتياجي به
"اسکورت ويژه
و تدابير شديد
امنيتي"
داشتند. علتش
هم در اين
واقعيت
اجتماعي
نهفته است که اسکورت
و حاميان و
محافظان آنها
همان مردم و
همشهريان و
همکاران و
همسرنوشتان
زندگي شبانه
روزشان در
سنندج هستند. در
ست با اتکا به
حمايت اين مردم
، تناسب قواي
نظامي به شدت نابرابر
حاکم از جانب
رژيم سرکوبگر
اسلامي را به
هيچ گرفتند،
مسلح و با
اعتماد بنفس
پيام آزادي و
برابري را به
ميان مردم
بردند. با سخن
و گفتارشان،
با بيانيه هاي
در دستشان اميد
و خوش بيني و تنفر
و اعتراض مردم
را عليه
جمهوري
اسلامي شعله
ورتر و
مبارزه اين
مردم را
نمايندگي
کردند.
فراخوان اتحاد
وتشکل
مبارزاتي در
شهر و محله و ايجاد گارد
آزادي را در همان
محل نشان
دادند. با
حضور خود
نمونه مجسم و
عملي ايجاد يک
اهرم قوي
مبارزاتي در شهر و محل
را براي سرنگوني
انقلابي
جمهوري
اسلامي و در دفاع
از آزادي و
انسانيت و
حقوق مردم نشان
دادند. ضرورت
تقويت گارد
آزادي و حزب
حکمتيست را در
نبرد با
جمهوري
اسلامي ونظم سرمايه
تاکيد کردند. درهم
آميختن با اين
مردم و
استقبال گرم
مردم از
عزيزان خود ، صف
اعتراض و
مبارزه
اجتماعي را نشان
ميدهد که در
بطن جامعه در
جريان است و
گام به گام با
آگاهي و اتحاد
و تشکل و قدرت
بيشتر راه پيشروي
خود را براي
نبرد قطعي با
جمهوري
اسلامي و نظم
کهنه هموار
ميکند. گارد
آزادي در شهر
يک اهرم قدرتمند
اين جنبش و
مبارزه است. جنبش و
مبارزه اي که جمهوري
اسلامي از ترس
به ميدان آمدن
آن مجبور شده
است شهر سنندج
را به پادگان
نظامي تبديل کند
و رئيس
جمهورجنايتکارش
را در حفاظت
هزاران مزدور
مسلح نقل و
انتقال دهد.
احمدي
نژاد رفت،
گارد آزادي
ماند!
احمدي
نژاد در ميان
تدابير شديد
امنيتي بعد از
چند ساعتي از شهر رفت .
واحدهاي گارد
آزادي بعد از
حضورشان در
شهر ماندند.
احمدي نژاد
رفت و رژيمش
هم رفتني است.
واحدهاي گارد
آزادي و مردم
ماندند و جنبششان
هم آينده
ساز و ماندني
است . اين
واقعيت ،
اراده متحد و
آگاهانه مردم
و گارد آزادي جمهوري
اسلامي را به
پايان عمر خود
ميرساند و
سرنوشت آينده
جامعه را رقم
ميزند.
زنده باد
اتحاد مردم و
گارد آزادي
٢٣نوامبر
٢٠٠٦