رفیق حامد عزیز

بحث مفصل است و در اینجا مجبورم خیلى خلاصه در جواب نکاتى که در مورد بکار بردن "حکمتیسم" یا "درافزوده‌های حکمت به مارکسیسم" اشاره‌ای بکنم. برای تفصیل بیشتر لطفا به بحث‌های انجمن مارکس - حکمت لندن مراجعه کنید. این اشارات تبیین من، بعنوان شخص، از این مسئله است که هرکس میتواند با آنها موافق یا مخالف باشد.

مارکسیسم مذهب نیست و مارکس هم قدیس یا پیغمبر نیست که جواب همه چیز را داده باشد. جنبش کمونیستى در سیر پیشروی خود و با تغییر اوضاع جامعه با مسائل یا موقعیت‌هائى روبرو میشود که از قبل جوابى به آنها داده نشده است یا جواب‌های داده شده دیگر کافى نیستند یا حتى درست نیستند. مثلا مسئله پایه گذاری یک حزب سیاسى کمونیستى و سازماندهى یک انقلاب، ساختمان سوسیالیسم، امپریالیسم، مسئله ملى، دمکراسى و غیره. وقتى از لنینیسم یا حکمتیسم صحبت میکنم اشاره به پاسخ‌ها و مسائلى است که لنین یا منصور حکمت به این گونه مسائل داده‌اند. مسائلى که مارکس در مورد آنها بحثى نکرده یا بحثش کاملا روشن نیست و یا تفسیر‌های متفاوتى از آنها وجود دارد و یا اوضاع عوض شده و پاسخ مارکس دیگر کافى یا درست نیست. به این اعتبار ما میتوانیم از درافزوده‌های لنین یا حکمت به مارکسیسم صحبت کنیم. در مورد لنین من در بحث تجربه انقلاب روسیه در انجمن مارکس تعریف خودم از لنینیسم را بدست داده‌ام. در جلسه بزرگداشت منصور حکمت در انجمن مارکس - حکمت و همچنین در جلسه یادبود او بعد از مرگش هم در مورد در افزوده‌های منصور حکمت نسبتا به تفصیل صحبت کردم. در کار آن هستیم که بحث‌های انجمن مارکس حکمت را بصورت کتاب منتشر کنیم. اما در هر حال بحث انقلاب روسیه بصورت سى دی و از روی اینترنت (بخش اول و دوم آن) در دسترس هستند. امیدوارم این نکات خلاصه نقطه عزیمت من را روشن کرده باشد.

قربانت

کورش مدرسى

٢١ دسامبر ٢٠٠٣