گارد آزادي  در آغاز راهي باشكوه!

صداي آزاديخواهي فرزندان مردم ديروز در محلات و خيابانهاي مهاباد و سنندج و مريوان و كامياران و امروز واحد بهاران گارد آزادي  باز هم در سنندج. كارگران و جواناني كه خسته از كار روزانه با همان لباس كار و روزمره شان، با سرو روي بسته اما با چشمان باز و پر از اشتياق به  آزادي مردم،  اسلحه هايشان را بردوش ميكشند و به ميان مردم ميروند تا به انها بگويند كه ما ساكن چند  كوچه  آنطرفترو همشهري و همسرنوشتان هميم. تا به همشهريان خود بگويند كه ما در ميان شمائيم، اگر نقابمان را برداريم ما را ميشناسيد. فرزندان و دوستان شمائيم. به نيرويمان باور كنيم. به گارد آزادي بپيونديد!

   

مدت زيادي از شروع  كار گارد آزادي نگذشته است.  واحدهاي گارد هنوز به اندازه لازم گسترش نيافته اند. هنوز اين نوع كار مانند ديگر روشهاي شناخته شده  مثل  پيشمرگايه تي و يا روشهاي چريكي و غيره، فاقد تجارب و سنتهاي خاص خودش است.

 ازهمان اغاز كار ميبايست ميگفتيم و نشان ميداديم كه بر خلاف انواع شيوه هاي مسلح جدا از مردم، راهي هم وجود دارد كه كه مردم اعم از كارگر و جوان و كارمند و زن و مرد ميتوانند در محل كار و زندگي خود باشند و در عين حال مسلح هم باشند و در واحدهاي سه و تا چهار و پنج نفر جمع شوند. هر واحد فرمانده خود را داشته باشد. اكنون  مشكلات اوليه كنار زده  و نطفه هاي يك ارتش توده اي مسلح  تشكيل شده است.

ايجاد واحدهاي گارد آزادي در شهرها و مناطق كردستان در آغاز مثل قدم گذاشتن در قلمروي ناشناخته بود. اين تجربه جديد از توافق تك تك اعضاي واحد گارد و تامين جنبه هاي اعتماد واطمينان اوليه ، تا چگونگي دسترسي به  سلاح و  امكانات كار، تا اقدامات عملي ابراز وجود علني و مسلحانه در محلات شهرها و در ميان مردم و  تا تجربه كردن  تاكتيكها و شگردهاي  كار از شروع و حركت براي حضور در ميان مردم و خروج از محله و تامين امنيت كامل و ... همه اينها ميبايست  گام به گام  تجربه شده و به عمل در بيايند.

 اكنون ديگر تكرار و تداوم اين كار براي واحدهاي جديد  آسان و اسانتر شده اند. از طرف ديگر  گارد آزادي  در جلو چشمان ناباور مردم به عنوان موجوديتي قابل مشاهده و لمس تبديل شده است. يعني در حقيقت هم تشكيل دهندگان واحدهاي گارد، شدني بودن اين تجربه را باور كرده اند وهم اين پديده جديد و اين شيوه متفاوت مبارزه ، دارد به باور توده  وسيعتري از مردم تبديل ميشود.

گارد آزادي هم اكنون از تئوري به  واقعيت و از حرف به عمل در آمده است. اكنون ميتوان گفت كه گارد آزادي، حضور مسلحانه علني آن و حتي حضور غيرمسلح اما قابل لمس تك تك اعضاي فعال و با اتوريته آن در ميان جوانان و مردم محلاتي از شهرها ميرود تا  به بخشي از مبارزه مردم  عليه استبداد و ارتجاع م تبديل شود.

با وجود اين تا زماني كه گارد آزادي  به تحركي عظيم توده اي تبديل شود هنوز كار ميبرد. بايد  گزدانهاي گارد آزادي در شهرها و مناطق، بعنوان  پشتوانه اي محكم در كنار اعتراضات كارگري و توده اي امروز مردم عليه تعرضهاي مداوم رژيم و نهادهايش به حقوق و آزاديهاي مردم، تبديل شود. بايد ارتش توده اي گارد آزادي،  ستوني محكم براي دفاع از آزادي و حرمت انساني مردم در مقابل جريانات قومي و مذهبي و زورگو در فرداي سرنگوني و فروپاشي نظام اسلامي حاكم باشد. تحقق اين امر اما كار يك سال و چند سال نيست. كار هفته ها و ماههاي آتي است. شايد اين مبالغه و يا  آرزو تلقي شود، اما براي كساني كه كمر همت به تحقق اين امر انساني بسته و ميبندند كاري دشوار اماممكن است.

حضور واحدهاي گارد ازادي تا كنون در شهرهاي مهاباد ، سنندج، مريوان  و كامياران و تداوم و گسترش اين ابراز وجود مردمي كه در عين اينكه مشغول كار و زندگي عادي و روزمره شان هستند، نشانه عملي و ممكن بودن اين اقدام آزاديخواهانه است. واحدهاي كنوني گارد ستون فقرات گردانها و متعاقبا ارتش توده اي مسلح است. اين تا كنون به باور طيف گسترده اي از مردم جامعه ما تبديل شده است. واحدهاي گارد يكي پس از ديگري تشكيل ميشوند، بخش زيادي از مردم از دور و نزديك به آن اميد بسته اند.درميان گرايشات گوناكون اجتماعي حتي انهاييكه با ما اختلاف هم دارند به گارد آزادي با سمپاتي برخورد ميشود. اين نشانه اين واقعيت است كه گارد آزادي ميتواند نقش بسيار مهم و نجات دهنده جامعه ما از خطر از هم گسيختگي مدنيت داشته و به مانعي جدي  در مقابل تعرض  به آزادي وحرمت انسانها تبديل شود.

بايد  به پيشروان اين مبارزه عادلانه و  انساني و تعيين كننده كه دست بكار شده اند تا  به ناباوري توده ها به نقششان ودخالتشان در سرنوشت خود خدشه وارد كنند و اميد و اعتماد به خود را در ميان مردم زنده كنند، درود فرستاد. بايد دست  همه كساني را كه  به اين شكل مبارزه واعتراض و تضمين امنيت مردم و جامعه سمپاتي نشان داده و ميدهند، فشرد. اين دلگرمي بزرگي براي همه ما است كه اين راه دشوار اما شدني را بپيماييم. راهي كه ضامن پيروزي مردم بر دشمنان انسانيت است. اين يك وظيفه آزاديخواهانه، اجتماعي و انساني است كه گارد آزادي را تقويت كنيم، تشويق كنيم، گسترش دهيم و به آن بپيونديم! 

مظفر محمدي

١۴ ابان ٨۵ (۴ نوامبر ٢۰۰٦