تلاش براى
لغو حكم اعدام
كبرى
رحمانپور امر
همگى ماست!
دور جديد تعرض
جمهورى
اسلامى به
مردم و حقوق
انسانى آنان
كماكان ادامه
دارد.
آزاديهاى
سياسى ، حقوق
طبيعى
و پايه اى
اجتماعى، هر
چه که نشانى
از آزادى و
انسانيت دارد
را يكى بعد از ديگرى
و بسرعت مورد
حمله قرار
ميدهند. خفقان
قرون وسطايى
اسلامى قرار
است كه
رژيمشان را از
بلا بدور
نگهدارد. بگير
و ببندها،
اعدامها و
آنهم در ملاء
عام، قوانين
وحشيانه
قصاص، سنگسار
هميشه
و اينبار
هم،
جزو اين
حملات بوده
اند. نوبت به
پرونده اعدام
كبرى
رحمانپور هم
رسيده است.
اين قابل پيش
بينى بود.
دفاع از
زندگى كبرى
رحمانپور، و
نامهاى آشناى
ديگر از جمله
شهلا جاهد،
نازنين و
دلارام،
تحميل لغو
احكام اعدام
آنان به رژيم
ياد آور موج
گسترده و
پرقدرت از
فضاى اعتراضى
در ايران و
سراسر جهان
است كه براى
قريب چند سال
جمهورى
اسلامى را عقب
راند. مردم در
اين كشمكش
موفق شدند
كبرى و
همسرنوشتان
او را از يك
قدمى مرگ نجات
دهند و
بساط توحش
سنگسار را
براى مدتها
برچينند. اين
كشمكش، همبستگى
و هوشيارى
مردم، و عقب
نشينى موجود
براى حاكمين
اسلامى قابل
تحمل نيست. با
شروع دور
ديگرى از تعرض
و اختناق،
رژيم سراغ
پرونده كبرى
آمده است كه
كمپين و
همبستگى مردم
را سر جاى خود
بنشاند.
بترساند،
متفرق كند و
نااميدى و ترس
و تسيلم را
بجاى آن
بنشاند.
كمپين و
همبستگى
گسترده در
دفاع از کبري
رحمان پور، و
ليستي كه
مداوما با
حساسيت و
هشدارى اسامى
تازه ترى بدان
راه پيدا كرده
اند، خواب را
بر دستگاه قضايى
و سركوب رژيم
تنگتر كرده
است. اين ليست
و نامها
مجرايى بود كه
مردم از حق حيات و حق
زندگى شايسته
در مقابل
جمهورى اسلامى
دفاع كنند.
اين امكانى
بود كه دست
رژيم را از
مقدرات
شهروندان آن
جامعه کوتاه
کند. دفاع از
زندگى كبرى
رحمانپور، نه
فقط يك خواست
انسانى و بر حق،
بلكه يك سنگر
مهم در مبارزه
عليه جمهورى
اسلامى،
مقابله با
فضاى خفقان،
مبارزه با
اعدامها و بگير
و ببندهايى
است كه همگى
ما را هدف
قرار داده
است. ما امروز
بيش از هر
زماني به
ادامه
همبستگى و
هشيارى خود
نياز داريم.
كبرى را از
چنگال مرك، از
چنگال سرنوشت
شوم حاكميت
رژيم اسلامى بدرآوريم.
حزب حكمتيست
همه امكانات
خود، همه
توانايى و نيروى
خود را در
دفاع از جان
كبرى
رحمانپور، شهلا
جاهد و
همسرنوشتان
آنها
بكار ميگيرد.
حزب کمونيست
کارگري –
حکمتيست
٢٤شهريور
٨٥-
١٥سپتامبر٢٠٠٦