آیا شانزده  آذر امسال هم، "آزادی و برابری"  برافراشته خواهد شد؟

ثریا شهابی

ششم آذر، دانشگاهها در ایران صحنه اعتراض گسترده دانشجویان آزادیخواه بود.  سلسه ای از اعتراضات و کنفرانس ها در  بررسی مشکلات کارگران، علیه اختناق و فرهنگ اسلامی، اعتراض به  انتصاب آخوندی به ریاست دانشگاه تهران، و در حمایت از مبارزات مردم علیه رژیم در کردستان،  به فضای اعتراضی در دانشگاهها تحرکی تازه بخشید. بی تردید این تحرکی علیه یک حکومت قرون وسطایی اسلامی، جنبشی علیه یک رژیم ضد زن و اعتراضاتی علیه حاکمیت مشتی مرتجع است. علیه کسانی است که نمی بایست معمم یا مکلا، خاتمی "عمامه بسر" یا احمدی نژاد "کت و شلواری"، خمینی یا رفسنجانی، "مستضعف پناه" یا "آقازاده"، حتی یک نفرشان یک روز هم بر مردم ایران حکومت کنند.

گفته میشود که این استقبالی از 16 آذر است. ارزیابی ها از اینکه 16 آذر چه خواهد شد، متفاوت است. آیا این روز تحرکی چون اعتراضات سال قبل خواهیم داشت؟ آیا باز هم پرچم های "آزادی و برابری"  و آن "ضربدر سرخ" معروف بر دستان دهها و دهها دانشجوی معترض عروج خواهد کرد و امید به یک دنیای بهتر را در دلها زنده تر خواهد کرد؟  توازن قوا، تدارک و سازماندهی، و ... معلوم خواهد کرد که 16 آذر اعتراضات دانشجویان و مردم در چه ابعادی خواهد داشت و به به کدام سمت و سو خواهد رفت.

روز یکشنبه دانشگاه تهران بعلاوه شاهد تحرکی تازه بود. دفاع از مبارزات مردم در کردستان، اعتراض به توحش و سرکوبی و میلیتاریسمی که حکومت اسلامی از بدو قدرت گیری اش بر مردم در کردستان تحمیل کرده است، دهها و دهها نفر را حول خود جمع کرد. دانشگاهها و محیط های روشنفکری در ایران همیشه سنگر دفاع از مبارزات و اعتراضات مردم بوده است. نسلی که در انقلاب 57 شرکت داشت، همبستگی و اتحاد مبارزات دانشجویان در  دانشگاهها را با مبارزات کارگران، زنان، و کردستان را خوب به خاطر دارند. حکومت اسلامی برای بقا و سرکوب انقلاب، میدانهای جنگ و قتل عامهایش را در دانشگاهها  و کردستان برپا کرد. این دو، کردستان و دانشگاهها از سنگر های محکم دفاع از دستاوردهای انقلاب در مقابل ضدانقلاب اسلامی بودند. دانشگاهها را طی دو سال، با تیرباران و قتل عامهای صدهزارنفره،  از هر صدای آزادیخواهانه با کمک امثال سروش "پاکسازی" کردند. جنبش دفاع از دستاوردهای انقلاب و مقاومت در مقابل توحش اسلامی اما در کردستان تحت پرچم چپ و به همت کمونیست ها، بیش از یک دهه مقاومت کرد. چپ و کمونیسم در کردستان به همین اعتبار نفوذ و اعتبار ویژه ای دارد. کردستان ایران کانون قدرت کمونیست ها است، دروازه نزدیک شدن کمونیست ها به قدرت است. جبهه فعال و پیشرو مبارزه با رژیم اسلامی است. هر دانشجوی آزادیخواهی بی تردید جای خود را در کنار مبارزات مردم در کردستان پیدا خواهد کرد.

اهمیت و جایگاه حمایت از مبارزات مردم در کردستان اما نمی تواند مانع از دیدن روند نامطلوب در دل این وضعیت باشد. تجمع روز یکشنه در مقابل دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رنگ غلیظ هویت قومی داشت. در این اجتماع، کردستان نه بعنوان کانون و مرکز قدرت جنبش آزادی و برابری، نه بعنوان یک بخش فعال و پیشرو جنبش سرنگونی، بلکه بعنوان جغرافیایی قومی، توسط دانشجویان کرد با خواستهایی قومی برای همه اقوام و ملل ساکن ایران، قد علم میکند. آیا باید از این پس به جای پرچم "آزادی و برابری"، "آزادی اندیشه با ریش و پشم نمی شه"، "توپ تانک بسیجی دیگر اثر ندارد" دانشجو کارگر اتحاد اتحاد"، شاهد عروج  پرچم حقوق خلقهای و ملل دست ساخته، ترک و آذری و کرد و بلوچ و عرب و ... با رهبران یک شبه چون قارچ سبز شده، باشیم؟ این هشداری جدی است. آیا از این پس دانشجویان کرد، ترک، بلوچ و ترکمن، جداگانه نمایندگان و سخنگویان "اقوام خود" خواهند شد؟ آیا این تکه پارگی به جنبش دانشجویی تحمیل خواهد شد؟ باید نسبت به این خودآگاهی وارنه هشدار داد. این کار دانشجویان چپ و آزادیخواه و برابری طلب است.

همان نسلی که تجربه انقلاب 57 را داشت، این را هم به خاطر دارد که چگونه بر جنبش اعتراض به ساواک و شکنجه و زندانی سیاسی و برای حق اعتصاب و آزادی بیان و آزادی احزاب،  لباس اسلامی کردند! چگونه دانشگاههایی که محل خواندن مارکس و لنین و تجمع آزادانه دختر ها  پسرهای اعتصابی و مبارز و مترقی بود را به صحنه الله و اکبر گویی و حجاب و انجمن اسلامی بازی تبدیل کردند! بر جنبشی که هرگز درد اسلامی نداشت، بر جنبشی که هرگز درد تعداد مساجد و لباس زن نداشت، لباس تحجر اسلامی کردند!  آیا خواهند توانست بر جنبش آزادی و برابری،  لباس قومیت و فدرالیسم بپوشانند؟

شانزده آذر امسال هم  با برافراشتن مجدد پرچم آزادی و برابری، با اعتراض به دستگیری فعالین کارگری، و در حمایت از جنبش اعتراضی در کردستان، میتوان صف و سدی محکم، آزادیخواه و چپ را در مقابل رژیم ساخت. این جنبش میتواند همچنان مدافع آزادی و برابری، حامی قیام علیه حکومت مشرف به موت اسلامی تحت پرچم انقلابی منشور سرنگونی رژیم، باشد.