جمهورى اسلامى مسبب فلاکت است

اين حکومت را بايد انداخت!

اعظم کم گويان

azam_kamguian@yahoo.com

جمهورى اسلامى فلاکت سياه و بيسابقه اى را به مردم تحميل کرده است. زندگى فيزيکى و حيات معنوى ميليونها انسان زير لگد آن له شده است. ميليونها نفر بيکارند؛ دستمزد صدها هزار کارگر مدتهاست که پرداخت نشده؛ هر سال صدها هزار نفر به جمعيت بيکار اضافه مى شود؛ ميليونها نفر زير خط فقر بسر مى برند؛ چهل درصد جامعه گرسنه مى خوابند؛ زنان بسيارى به تن فروشى رانده شده اند؛ صدها هزار کودک مجبور به ترک تحصيل و تلاش براى معاش شده اند؛ اميد به زندگى در ميان انسانهاى بسيارى از بين رفته؛ جمهورى اسلامى زندگى مردم را به قعر فلاکت و استيصال پرتاب کرده است.

اين وضعيت سياه نتيجه حاکميت نظامى است که دولت آن روزانه ميليونها دلار خرج گله مفتخور آخوند، طلبه، حوزه، پاسدار، بسيجى، اطلاعات و ارتش و دستگاه ولايت فقيه مى کند. اين وضعيت ناشى از چپاول خيل سرمايه داران اسلامى و لشگر دولتيان ميليونرى است که هر کدام در گوشه اى بساط سلطنت شان را بر پا کرده اند. مردم کليه و چشم و تن شان را مى فروشند و از فقر و بدبختى دست به خودکشى مى زنند و جمهورى اسلامى حقوق نمايندگان مجلس و سران ارتش و پاسدارش را اضافه مى کند و حسابهاى بانکى آيت الله ها در کانادا و سويس چاق تر و کلفت تر ميشوند. بهداشت و درمان خصوصى مى شود تا سود ناشى از آنها خرج دستگاه سرکوب و کشتار مردم بشود. در ايران آخوندها خدايى و شاهى مى کنند و مردم به فقر و تيره روزى عجيبى افتاده اند. پلاتفرم مستضعف پناهى احمدى نژاد خود دلالت بر اين وضعيت انفجارى و فلاکت زده مردم دارد.

در ايران از بيمه بيکارى خبرى نيست. يعنى هزينه بيکاران بر دوش ساير بخشهاى کارگران است؛ طب و آموزش و پرورش رايگان نيست؛ هزينه هاى مسکن و خوراک و پوشاک سر به فلک مى زند و هر روز گرانتر مى شود. وقتى کارگر براى تغيير اين وضعيت دست به اعتراض و اعتصاب مى زند، سرکوب مى شود. اين سهم مردم کارگر و زحمتکش از زندگى است.

کارگران، مردم!

حکومت را بايد مجبور کنيد ثروت جامعه را بجاى اينکه خرج خود و دستگاه سرکوب و ذلت شما کند صرف پرداخت بيمه بيکارى به مردم بکند. بايد حق خود را از گلوى اين مفتخوران بيرون بکشيد. اموال نهادهاى سرکوبگر و موقوفات، دارائى هاى مقابر، تکايا مساجد و انجمنهاى اسلامى را بايد با مصادره از حلقوم اينها بيرون کشيد. اين حکومت را بايد انداخت. سرمايه دارى را بايد واژگون کرد. بايد سرنوشتمان را در دست خود بگيريم. رژيم اسلامى رفتنى است. بايد اين دنياى سياه را که هر روز و هر ساعت جوانان و نوجوانانش، کودکانش، پيرمردان و پيرزنانش و زنانش در کارخانه، بيمارستان، خيابان و زندان مى ميرند و زنده مى شوند و آشکار و پنهان، آزادى و خلاصى را فرياد مى کنند، تغيير داد.

مردم کارگر و زحمتکش لايق دنيايي هستند که در آن کسى گرسنه نمى ماند، بيمار و بيکار و بيسواد نيست آرزوهاي مردم بخاطر سود و منفعت سرمايه داران و رژيم شان به خاک سپرده نمى شود. دنيايى که همه از سواد، بهداشت و درمان و مسکن برخودارند. دنيايى که سلامت و رشد معنوى انسانها پيش شرط رشد و تعالى جامعه است. دنيايى که مردم در آن آزاد هستند، دنيايى که رفاه و تعالى انسان در آن رايج است. جهانى که گرسنگي و اندوه و درد در آن روز بروز کمتر و ناياب تر مى شود.

ساختن چنين دنيايي هيچوقت اينقدرعاجل نبوده است.  جمهوري اسلامي رفتني است. بايد آن را انداخت و بر ويرانه هايش چنين دنيايى ساخت.