|
دستاوردهاي اعتصاب قدرتمند مردم کردستان عليه جمهوري اسلامي (مواضع و صف بندي احزاب سياسي ) 3)) رحمان حسين زاده
پايان اعتصاب : گامهاي بعدي با پايان اعتصاب بزرگ روز 16 مرداد، اين سئوال مطرح شد، اعتصاب به پايان رسيد و خواسته هاي ما سر جاي خودش است؟ گامهاي بعدي چيست؟ جوابگويي اين سئوال و ترسيم دقيق گامهاي بعدي بحث مفصلتري را ميطلبد. در اينجا نکاتي را مختصر يادآور ميشوم. از قبل و به درست اعتصاب عمومي با اهداف مشخص و معيني يکروزه اعلام شده بود. اين اعتصاب تماما عمر مفيد خود را کرد و به هدف تعيين شده رسيد. قرار بود در يک روز معين (16 مرداد) کل مردم کردستان يکپارچه و همگام عمل سياسي به تعطيل کشاندن سوخت و ساز جامعه را در اعتراض به جمهوري اسلامي نمايش دهند و مطالباتي را در صدر رويدادهاي جامعه قرار دهند. اين اهداف تامين شد و اعتصاب عمومي موفقي تماما برگزار شد. در نتيجه تا جايي که به اين اعتصاب بر ميگردد عمر مفيد خود را کرد و در خود گام بعدي ندارد. آنچه ترسيم گامهاي بعدي را ضروري ميسازد، پيامدها و موقعيت جديدي است که به دنبال اين اعتصاب در تحولات سياسي ايران و کردستان بوجود آمده است. در اين رابطه دو سطح از نتيجه گيري و اقدامات را از هم بايد تفکيک کرد. سياست و اقدامات کوتاه مدت و بلند مدت . تبيين سياست و اقدامات بلند مدت را به نوشته ديگري موکول ميکنم و در پايان اين نوشته نکاتي را در مورد اقدامات فوري و کوتاه مدت اشاره ميکنم.
- آزادي دستگير شدگان وقايع اخير تداوم اعتراض و کمپين اعمال فشار قدرتمندي را عليه جمهوري اسلامي ميطلبد. جمهوري اسلامي حق بازداشت حتي يک ساعت نزديک به هزار نفر از شهروندان آن جامعه را ندارد. در داخل و خارج و با ابتکار و روشهاي موثر لازمست جمهوري اسلامي را براي آزادي دستگير شدگان تحت فشار قرار داد. اين رژيم را به خاطر شکنجه و اذيت دستگيرشدگان اخير رسوا کرد. به طور ويژه کمپين آزادي چهره هاي شناخته شده برهان ديوارگر و روئيا طلوعي را بايد تقويت کرد. متاسفانه جريانات ذيربط به اندازه کافي به کمپين آزادي دستگير شدگان نپيوسته اند. - موقعيت جديد را تشخيص داد. بر اين اساس فشار اعتراضي عليه جمهوري اسلامي را حفظ و گسترش داد. آزادي دستگير شدگان يکي از کانونهاي اعتراضي هم اکنون ممکن عليه جمهوري اسلامي است. علاوه بر آن و بدون ماجراجويي و بهانه دادن به جمهوري اسلامي زخم خورده ، به عرصه هاي اعتراضي ديگر بايد فکر کرد . نرمال شدن فضاي شهرها و بازگرداندن نيروهاي سرکوب گسيل داده به شهرهاي کردستان ميتواند مبناي ديگري براي تداوم اعتراض باشد. فعالين جنبشهاي اعتراضي از جمله جنبش کارگري، زنان، جوانان و .... قاعدتا متوجه هستند تناسب قواي حاصل از اين اعتصاب موفق ميتواند مبناي محکمي براي پيشبرد اعتراضات جاري عرصه آنها باشد. - از روابط و مناسبت جديد در ميان مردم، خوش بيني و اميدواري به وجود آمده بيشترين استفاده را براي ايجاد شبکه هاي توده اي اتحاد و همگامي و همبستگي استفاده کرد.نهاد و کانونهاي توده اي را ايجاد کرد. در محله و شهر و کارخانه و کارگاه و دانشگاه و مدرسه و هر جا که مردم آزاديخواه حضور دارند، تلاش کرد حول خواسته هاي عمومي اعتصاب دست مردم را در دست هم گذاشت . از اين طريق خواسته هاي اعتصاب را در سوخت و ساز جامعه تثبيت کرد. - مطلوبيت اتحاد حول سياست چپ و انساني به دور از دسته بنديها و شکافهاي تحميل شده در ميان مردم را جا انداخت . اتحاد عمومي مردم در اين اعتصاب تنها از کانال چپ ممکن ميشد، که شد . همين را به شعور آگاهانه جامعه بايد تبديل کرد. - تقابل و بي ربطي ناسيوناليسم نسبت به اعتصاب عمومي و مطالبات اخير مردم کردستان را به ابزار منزوي کردن و به انزوا کشيدن جنبش ناسيوناليستي و احزاب آن بايد تبديل کرد. رفاه و سعادت مردم کردستان اين را ميطلبد. سياست و اقدامات بلند مدت تر، تشخيص پيشروي مراحل بعدي جنبش انقلابي مردم، جايگاه جنبش کارگري و ديگر جنبشهاي اعتراضي، همگام کردن جنبش اعتراض سراسري ايران و کردستان، قدرتمند کردن حزب کمونيستي و حکمتيست جابجا کننده نيرو و تناسب قوا و ايجاد وسيعترين تشکلهاي توده اي ، کنترل محلات و نهايتا برچيدن جمهوري اسلامي موضوعات مهمي هستند که در مطالب ديگري بايد به آنها پرداخت.
|