صدایی به وسعت ایران در حاشیه زندانیان هفت تپه و فولاد
خالد حاج محمدی آری هر روز در گوشه ای از ایران صدای اعتراض طبقه کارگر و استثمار شدگان این جامعه، علیه استبداد و در دفاع از اسرای خود شنیده میشود. صدایی به وسعت جامعه از کارگران هفت تپه و فولاد، تا بازنشستگان، معلمین، دانشجویان تا خانواده زندانیان و کودکان آنها. آنچه در دزفول از جانب کودکان خردسال در پارک دولت اتفاق افتاد و خواست آزادی سپیده قلیان بر "بالنهای آرزوی" شان نوشته و به هوا رفت، صدا و خواست دهها میلیون انسان به وسعت ایران است. تجمع هر روزه خانواده اسماعیل بخشی و رفقایش در هفت تپه، برای آزادی او صدای یک طبقه از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب است. این صدایی از اعماق جامعه است که امروز از حنجره آنها و نوباوگان این جامعه نیز طنین انداز شده است. آزادی سپیده قلیان و اسماعیل بخشی، آزادی همه کسانی که به جرم دفاع از حق طلبی کارگران فولاد و هفت تپه دستگیر شدند، خواست باطل کردن همه پرونده های مهندسی شده مراکز اطلاعاتی رژیم علیه این عزیزان، خواست خاتمه یافتن به اخراج و تهدید و گرو گرفتن نان خانواده های کارگری و خواست آزادی همه زندانیان سیاسی، خواست و مطالبه هر مبارزه و اعتراضی است که در گوشه و کنار این جامعه علیه فقر و بی حقوقی، علیه گرانی و اختناق، علیه نابرابری و آپارتاید جنسی و... در جریان است. این صدای یک طبقه به وسعت جامعه ایران است. حاکمان بر ایران، اقلیتی مولتی میلیاردر و مفت خور، همراه با مشتی خدمه و حقوق بگیر، در این دوره هر نوع تلاش و توطئه ای را علیه کارگران زندانی این دو مرکز بخرج دادند تا نه تنها فولادی ها و هفت تپه ای ها را به زانو در آورند که بعلاوه درس عبرتی به کل طبقه کارگر ایران و هر انسان عدالتخواه و برابری طلب بدهند. اما صدای حق طلبی این طبقه و کل مردم عدالتخواه ایران، هر روز رسا و رساتر میشود. شاهدیم که دامنه عدالتخواهی کارگری همه مرزهای سانسور و دیوارهای بلند اختناق حاکم را در هم شکسته است و پایه های ارتجاع چهل ساله ایران را به لرزه در آورده است. سالی که گذشت سالی پر از جدال میان حاکمین و مردم آزادیخواه ایران بود. کارگران هفت تپه و فولاد در این سال پیشقراولان طبقه کارگر ایران در دفاع از حقوق کل این طبقه و در دفاع حرمت و کرامت همه انسانها در آن جامعه بودند. با گذشت هر روز و ماندن اسماعیل ها در زندان و اخراج میثم آل مهدی ها از کار و ادامه تهدیدها و پرونده سازی علیه فعالین این دو مرکز و حامیان آنها، دامنه نفرت و بیزاری از حاکمین بیشتر و بیشتر میشود. بی تردید در همه مراسمهای سال نو امسال، داستان هفت تپه و فولاد و فعالین آنها، داستان بخشی ها و قلیانها، داستان استقامت و شهامت و از خود گذشتگی فولادی ها و هفت تپه ای ها و مبارزات متحد این دوره آنها، داستان به میدان آمدن و متحد شدن، داستان استقامت و مبارزه کردن و داستان ضرورت و تعجیل برای برآروده کردن آرزوی کودکان پارک دولت دزفول نقل همه محافل و جمعها خواهد بود. داستان سرسال هر خانواده کارگری و هر جمع و محفل از اقشار محروم جامعه ایران داستان پیروزی های سال گذشته و داستان عهد بستن به تلاشی همه جانبه تر در سال آتی و برای کسب پیروزهای بیشتر و از جمله آزادی همه اسرای مبارزات ما با قدرت متحد خود خواهد بود. بگذار حاکمان بر ایران برخود بلرزند، جنبش عدالتخواهی طبقه کارگر ایران در تلاش است با قامت بلند و روی پای خود به میدان بیاید. این جنبش با هر قدم به پیش خود، صدها رهبر لایق و کاردان، صدها اسماعیل بخشی و سپیده قلیان ها را به جامعه معرفی خواهد کرد و درب سیاهچال های دژخیمان را باز خواهد کرد. آنزمان پرونده چهل سال جنایت و توحش را در مقابل جهانیان به نمایش خواهد گذاشت. بدون شک بشریت بر آنچه به مردم ایران، به طبقه کارگر و زن و جوان و همه آزادیخواهان گذشته است، خواهد گریست. جامعه ایران آبستن تحولاتی آزادیخواهانه است و جنبش سوسیالیستی طبقه کارگر ایران از هیچگونه تلاشی برای آزادی اسرای خود کوتاهی نخواهد کرد. بخشی ها و قلیانها اسرای یک طبقه بزرگ به وسعت جامعه ایران در نزد حاکمین هستند. هر روز ماندن بیشتر این عزیزان و همه مدافعان هفت تپه و فولاد در زندان و همه زندانیان سیاسی در زندانهای ایران، پرونده پر از جنایت حاکمین را سنگین تر خواهد کرد. امسال در سراسر ایران در کنار اسماعیل بخشی ها و سپیده قلیانها و همه عزیزان در بند و خانواده های آنها خواهیم بود. صدای اعتراض آنها صدای یک طبقه به وسعت ایران است، این صدا را هر چه رساتر فریاد خواهیم زد.
١٧ مارس ٢٠١٩
|