همه باید بروند! امان کفا ابعاد اعتراضات توده ای در خاورمیانه، همچنان در حال گسترش است. تظاهرات های وسیع و میلیونی توده های مردم که عراق، الجزیره، مصر، تونس و لبنان را فراگرفته است، نه تنها کاهش نیافته، بلکه گسترده تر و وسیع تر پیش میرود و تمامی دولتهای مرتجع منطقه و نیروهای قومی و مذهبی جناح های حاکم عدم توانایی خود در سرکوب این جنبش عظیم را به نمایش گذاشتند. اعتراض عمومی مردم علیه وضعیت وخامت بار موجود، فقر، بیکاری، عدم امکانات بهداشتی، تحصیل و همچنین فساد مالی دائمی حاکمان به سرعت به خواست پایان دادن به حکومت های موجود، تغییر سیستم سیاسی حاکم تبدیل شد. بورژوازی حاکم با علم به اینکه که سرکوب تمام عیار و قلع و قمع عمومی، قادر به عقب راندن این موج عظیم اعتراضات مردم، امیدوارند با استعفا جند نفر از عناصر کلیدی و وعدههای قدیمی چون برگزاری انتخابات و غیره، مردم را به سازش و یا استیصال بکشند. اما، ادامه اعتراضات و گسترش آن، اعتماد به نفس و قدرت و امید به تغییر به قدرت خود همه این تلاشها را به شکست کشاند. انتقال تجربه مردم کشورهای مختلف به هم میشود را در طی هفته گذشته از عراق تا لبنان مشاهده کرد. در عراق مردم سعی کردند که پلهای مرکزی مشخصا در بغداد را اشغال کنند، و در همین هفته در لبنان، مردم دست به اشغال خیابان های مرکزی بیروت زدند و در پلاکاردها و مصاحبه های میدیایی اعلام کردند که دولت باید بداند که این اعتراضات قادر به مختل کردن کل اقتصاد جامعه است و برای رسیدن به اهداف خود تصمیم به اعتصاب عمومی و سراسری دارند. در تونس و الجزیره نیز این شکل از مبارزه در جریان است. شکی نیست که آینده از پیش معلوم و مختومه نیست ولی تا همین جا، همه به این واقعیت که این اعتراضات از جنس اعتراضات بهار عربی است واقف اند. حتی مفسران بورژوازی نیز اذعان دارند که مردم این منطقه بوضوح دیدهاند که جنگ های لیبی و سوریه و حضور داعش و سرکوب آن، همگی بخشی از تقابلی وسیع در مقابله با ادامه بهار عربی بود. مسلما، با این تفاوت که اعتراضات امروز نه در شکل و شمایل پیشی، بلکه با مطالباتی همه جانبه تر از بهار عربی است. به همین دلیل، مرتجعین حاکم، سعی دارند که برای خاتمه دادن هرچه سریعتر به این اعتراضات، خط قرمزهای خود را به مردم گوشزد کنند. "جلوگیری از خشونت" و به رسمیت شناختن عدم تعرض به مالکیت های موجود دولتی، مقابله با "تروریسم"، به "هشدارهای" مشترک دولت های عراق، لبنان، الجزیره و مصر برای "ممانعت از دخالت ارتش و نیروهای نظامی دولتی"، برای ترساندن مردم معترض، تبدیل شده است. چکیده مهمترین مولفه ای که اعتراضات امروز را فراتر از بهار عربی میبرد، شعار سراسری "همه تان باید بروید" مردم معترض است. مردمی که دیگر حاضر نیستند تحت حاکمیت دولت هایی سرهم بندی شده ای باشند که بنا به قراردادها و بند و بستهای از پیش تعیین شده مابین نیروهای قومی و مذهبی و البته در توافق با دول امپریالیستی، زندگی کنند. خواستی که نه تنها یک دولت، بلکه کل پروژه و توافقات نیروهای مرتجع و خط و مرزهای قومی و مذهبی و ناسیونالیستی را هدف قرار داده است. گسترش این اعتراضات خطری است که کل بورژوازی منطقه را به هراس انداخته است. بازتاب مقابله توده وسیع مردم با تفرقه و تقسیم بندی های قومی و مذهبی، نه تنها موجودیت دولت های عربی، بلکه موجودیت دولت مذهبی و راسیستی تمام عیار اسرائیل را هم در تیر رس خود قرار داده است. خاتمه پروژه خاورمیانه قومی و مذهبی، به همراه خود نه تنها بی اعتباری نیروهایی چون حزب الله و حماس، بلکه نیروهای فاشیست در اسرائیل مانند نتانیاهورا نیز بهمراه دارد. این هم بخشی از ارتعاش مبارزات فعلی در منطقه است. برگزاری مجدد انتخابات، و حتی احتمالا برای بار سوم، در اسرائیل و کاهش رای عمومی احزاب سنتی دست راستی، یکی از بازتاب های مبارزات امروز برای پایان دادن به تقسیم بندی های قومی و مذهبی است. بعلاوه این جنبش امروز، نه تنها حضور جمهوری اسلامی در عراق و لبنان را هدف گرفته است، بلکه توافقات قدرت های جهانی و محلی، نظیر رسمیت بخشیدن به حاکمیت بشار اسد و حضور روسیه، و قابل قبول بودن حمله وحشیانه ترکیه به شمال سوریه توسط ارتجاع جهانی را نیز زیر سوال میبرد. این زمین لرزه ای است که زمین را زیر پای ارتجاع جهانی و منطقه به لرزه در آورده است. نجات ارتجاع حاکم در عراق، لبنان، الجزیره، اسرائیل، ایران، ترکیه و سوریه نقطه اشتراک ارتجاع جهانی و منطقه است. اما در دنیای پر از تناقصات و بر متن ناروشنی توازن قوا میان قطب های بین المللی بورژوازی، هیچ راه حل و نقشه ای برای نجات قدرت های منطقه ای، تضمین شده نیست. امروز بورژوازی جهانی برای حل معضلات بینادی خود، مشتت تر، بی افق تر و ناتوان تر از همیشه است. شکست پروژه خاورمیانه قومی و مذهبی، پایان دادن به تفرقه قومی و مذهبی میان مردمی که برای آزادی، برای رفاه و سعادت در کنار هم علیه همه نیروهای قومی و مذهبی به پا خاسته اند کار جنبش کمونیستی است که آینده ای انسانی و شایسته بشریت قرن بیست و یک را تضمین کند. |