۲۸ مرداد ۵۸ "کردستان و انقلاب"۵٧
مظفر
محمدی ۲۲ بهمن ۱۳۵۷رژیم سلطنتی سرمایه داران در ایران با یک قیام توده ای و مسلحانه، به زیر کشیده شد. بورژوازی جهانی به سرکردگی امریکا تلاش کردند از قیام و انقلاب بهر قیمت جلوگیری کنند. قیام و انقلاب از پایین در دستور اپوزیسیون اسلامی به رهبری خمینی هم نبود. گوادلوپ توافقی از بالا توسط امریکا و متحدینش با خمینی برای خلع شاه و خارج کردن او از ایران و سپردن حکومت به جناح اسلامی اپوزیسیون برای رفع خطر جنبش طبقه کارگر و کمونیسم و برابری طلبی بود. توافقی که بر اساس ان می بایست کلیه دستگاه های اداری، پلیسی و نظامی شاه دست نخورده برای حفظ نظم سرمایه دارانه و ضدیت با انقلاب مردم به خدمت گرفته شود. باید از فروپاشی نظام سرمایه داری ایران و ابزارهای حفظ آن از جمله ارتش جلوگیری به عمل می آمد.
حفظ
ارتش
و
دستگاه
های
سرکوب
نظام
سلطنت،
سناریوی
ضدیت
با
انقلا
و
شکست
آن
را
که
در
دستور
امریکا
و
متحدینش
و
جناح
خمینی
قرار
داشت
به
سرانجام
رساند.
این
که
متعاقبا
جمهوری
اسلامی
ضد
امریکایی
شد
و
از
تسخیر
سفارت
امریکا
تا
کنون
این
جدال
ادامه
دارد
سرسوزنی
از
واقعیت
توافق
و
همکاری
این
دوجناح
ضدانقلابی
امپریالیستی
و
اسلامی
علیه
انقلاب
و
شکست
آن
کم
نمی
کند. ۲۸ مرداد ۵۸، حمله به کردستان رژیم جدید به سرعت شوراهای کارگری را سرکوب و منحل و منافع سرمایه داران ایران را تضمین کرد. احزاب و نمایندگان سیاسی بورژوازی از جبهه ملی و لیبرال ها ودمکرات ها تا حزب توده و جناح اکثریت سازمان چریک هایی فدایی و دیگر جریانات ریزو درشت به خدمت ضد انقلاب اسلامی در آمدند. اما نبض انقلاب در کردستان همچنان می طپید. این کانون مقاومت و دفاع از انقلاب هم می بایست سرکوب وخاموش می شد. دولت موقت بنی صدر و ارتش باقی مانده از رژیم شاه ماموریت یافتند تا فرمان خمینی برای حمله به کردستان را اجرا کنند. از بامداد ۲۸ مرداد، کردستان از زمین و هوا مورد هجوم ارتش و نیروهای باند سیاهی مذهبی طرفدار خمینی قرار گرفت. جنگی که در مدت یک ماه تلفات جانی و مالی عظیمی بر مردم کردستان وارد آورد. اعدام های صحرایی خلخالی گروه گروه مبارزین مردم را از پاوه تا سنندج و مریوان و مهاباد و قارنا و قه لاتان تا ارومیه ، بر زمین انداخت. صدها نفر بدون محاکمه به گلوله بسته شدند. تنها در روستای قارنا ۶۸ زن و مرد و کودک بی دفاع قتل عام و منازل مردم را بر سر شان خراب کردند. با وجود این حمله مرگبار، دولت موقت بنی صدر - خمینی تنها یک ماه دوام آورد. نیروهای نظامی دولت موقت، در موجی از اعتراض و تظاهرات و مقاومت مسلحانه ی مردم ، گیر افتادند و چاره ای جز عقب نشینی و خریدن فرصتی برای تهاجم بعدی ندیدند. نهایتا کردستان پس از یک دهه مبارزه سیاسی و نظامی همه جانبه، توسط جمهوری اسلامی مستقر شده اشغال و آخرین نفس های انقلاب ۵۷ قطع گردید. برای جمهوری اسلامی، کردستان انقلابی استخوان لای زخم ضد انقلابی بود که بدون تصرف آن شکست انقلاب کامل نبود. اعترافات خمینی این بورژوای تازه به دوران رسیده بهترین گواه خطری بود بر سر راه استقرار جمهوری جدید سرمایه داری ایران. خمینی گفت: "این ها مرزها را آزاد كردند، قلم هارا آزاد كردند، گفتار را آزاد كردند، احزاب را آزاد كردند، به خیال اینكه اینها یك مردمی هستند...!" و به این ترتیت آزادی، بزرگ ترین خطری بود که جمهوری اسلامی را تهدید می کرد. در تمام چهار دهه مبارزات مداوم سیاسی و نظامی در کردستان با وجود طرح خودمختاری در ماه های اولیه ی حاکمیت جدید که ان هم پذیرفته نشد و با وجود تبلیغات مسموم و کثیف رژیم جدید برای تفرفه اندازی و تحریک احساسات قومی و مذهبی به نام فارس و کرد و شیعه و سنی و با وجود سنت ریشه دار ناسیونالیسم کرد و احزاب آن و جنگ برای مذاکره با جمهوری اسلامی ...، اما مطالبات و رویای انقلابی دیگر، مثل خونی در تارو پود و در رگ های مبارزه و مقاومت توده های کارگر و زحمتکش کردستان در جریان بوده و تا کنون ادامه داشته است. مبارزه و مقاومت رادیکال و آزادیخواهانه و برابری طلبانه ی مردم کردستان و نقش کمونیسم و کارگر در این مبارزات، حتی جمهوری اسلامی را از پذیرفتن احزاب ناسیونالیست کرد که همواره منتظر و آماده ی این پذیرش بوده اند را برحذر داشته است. بدون کمونیسم و بدون این مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه، از همان روز اولی که قاسملو رهبر حزب اصلی ناسیونالیست کرد به رفراندوم خمینی لبیک گفت، کردستان تحت سیطره ی نظام جدید در می آمد و نشانی از مقاومت و مبارزه در دفاع از انقلاب و مطالباتش نبود! تحولات کنونی کردستان بهترین دلیل و فاکت بی برو برگرد صحت این ادعا است. همزمان با چهلمین سالگرد ۲۸ مرداد ۵۸ و حمله به کردستان، حزب دمکرات کردستان ایران بعنوان حزب مادر ناسیونالیسم کرد و جناح های دیگر آن، مشغول مذاکره مخفیانه با ماموران جمهوری اسلامی و معامله بر سر حقوق مردم کردستان هستند! سیاست های تا کنونی و اتفاق عینی امروز، بر کل ادعای ناسیونالیسم کرد بعنوان مبارزه سیاسی و نظامی علیه جمهوری اسلامی، خط بطلان می کشد. تحولات کنونی، واقعیت جنگ برای مذاکره از جانب ناسیونالیست های کرد را که ما همیشه بر آن تاکید کرده ایم، جلو چشمان مردم قرار داده است. و این حقیقت را بار دیگر عریان ساخته که ادعای احزاب ناسیونالیست کرد در مبارزه برای رفع ستم ملی ریاکاری و دروغی بیش نیست. کل این تاریخ و اتفاق جدید توطئه ی مشترک جمهوری اسلامی و احزاب ناسیونالیست کرد، هشداری جدی تر به مردم کردستان است که از دنباله روی از سیاستهای ملی گرایی و قوم پرستی پرهیز کرده و تنها به همبستگی مبارزاتی مردم کردستان با طبقه کارگر و زحمتکشان و کل محرومان ایران پشت ببنندند. این تنها ضامن پیروزی مبارزه سخت و مداوم ما است. کارگران و زحمتکشان و زنان وجوانان و ازادیخواهان کردستان باید صفوف خود را چه در مقابل معاملات و بند وبست های احزاب ناسیونالیست وچه علیه جمهوری اسلامی و دفاع از معیشت و امنیت و ازادی، متحدتر و فشرده تر و گسترده تر کنند. زمان ان رسیده است تا متوهم ترین انسان جامعه ی کردستان از سیاستهای ضد انسانی ناسیونالیسم و احزابش روی برگردانند، صفوف این احزاب را تضعیف و جبهه و صف خودرا تقویت و تحکیم کنند. ایجاد قطبی چپ و کمونیستی و ازادیخواهانه و برابری طلبانه علیه دشمنان رنگارنگ نان سفره و ازادی و برابری و حرمت انسانی مردم کردستان، بیشترین احترام به یاد و خاطره جانباختگان و اعدام شدگان حمله ی جنایتکارانه ی۲۸ مرداد ۵۸ ، قتل عام های قارنا و توپ و بمباران شهر و روستاها و وجب به وجب جاده ها و دره ها و کوه های کردستان و بهترین راه پیوستگی و تداوم تجربه و تاریخ پر افتخار مقاومت و مبارزه ی گرانبهای کارگری و کمونیستی و ازادیخواهانه و برابری طلبانه در کردستان است. کارگران و زحمتکشان و بخش آگاه مردم کردستان فراموش نمی کنند که ناسیونالیسم کرد ، در افتخارات ۴ دهه تاریخ مبارزه کارگران و زحمتکشان و کمونیست های کردستان در جنگ مقاومت، جنگ ۲۴ روزه ی مردم سنندج، کوچ مردم مریوان، راهپیمایی مردم سنندج به حمایت از کوچ مریوان، تحصن مردم سنندج در مسجد جامع، تحصن مردم کامیاران جلو تانک های ارتش خمینی و بنی صدر، اعتراضات شهری و اعتصابات کارگری، اول مه ها و ۸ مارس ها ، جشن کودکان و جنبش زنان برابری طلب، سرخ پوشان مریوان، میلیتانسی جوانان انقلابی و...، سهیم نیستند. احزاب ناسیونالیست کرد حتی زمانی که در جنگ با جمهوری اسلامی بودند، هیچگاه در معامله بر سر فداکاریها و جانبازیهای مردم کردستان و فروختن آن بر سر میز مذاکره و سازش با جمهوری اسلامی از هیچ فرصتی دریغ نکرده اند. امروز برگ دیگری از معامله و بند وبست این احزاب با جمهوری اسلامی در حال ورق خوردن است. با صراحت و بدون شک باید گفت که ناسیونالیسم کرد و احزابش به مبارزه و فداکاریهای مردم کردستان برای آزادی و برابری بیربط است و هیچ سهمی در انقلابیگری و انساندوستی و منفعت کارگر و برابری زن و مرد و آزادیخواهی مردم کردستان ندارد. این احزاب حتی به جانبازی فرزندان مردم در صفوف خود و فروختن شان به جمهوری اسلامی برای گرفتن سهمی ولوناچیز، رحم نکرده اند. جواب مردم کردستان به این احزاب و مذاکرات و بند وبست هایشان با دشمنان مردم یک "نه" بزرگ است. سرنوشت پیروزمند مردم کردستان را تنها و تنها، دخالت مستقیم کارگران و زحمتکشان و انتخاب کمونیسم، آزادیخواهی و برابری طلبی رقم می زند.
مرداد۹۸ (اوت ۲۰۱۹ (
|