سردمداران یک پروژه فالانژیستى هذیان میگویند


درباره اطلاعیه اخیر دارودسته ایلخانى - مهتدی

 

 

اطلاعیه اخیر کمیته مرکزی باند ایلخانى- مهتدی در مورد حزب کمونیست کارگری ایران و کومه‌له انزجار و نفرت وسیعى را در میان همه انسانهای شرافتمند و احزاب و جریانات آزادیخواه برانگیخته است. هدف این اطلاعیه و مزخرفات مندرج در آن چیزی جز پوشاندن وحشت این جماعت منحط از بحث های سیاسى که منجر به رو شدن دستشان شده نیست. این وحشت باخت است. کسانى که اینها را از نزدیک میشناسند با این روحیه آشنا هستند.

طى چندین سال گذشته این دارودسته در تلاش و توطئه بودند تا کومه له را یکسر به منجلاب ناسیونالیسم کرد، به دنبالچگى جریان رسوای طالبانى و از آن طریق به مسیر "دیالوگ" با خاتمى و جمهوری اسلامى بکشانند. دخالت مستقیم اتحادیه میهنى، شخص طالبانى و دوست نزدیک او صلاح مهتدی در طرح و تدارک این پروژه، در تامین مالى، فنى، سیاسى و دیپلماتیک پروژه، از طریق عبدالله مهتدی و عمر ایلخانى زاده امروز دیگر حقایق برملا شده ای است که همگان از آن آگاهند.

افشاگری سیاسى حزب کمونیست کارگری ایران و رو شدن بند و بست های پنهانى مهتدی و ایلخانى و گرفتن پول و امکانات از اتحادیه میهنى باعث شد که این دارودسته نتوانند پروژه خود را مخفیانه و در درون کومه له پیش ببرند. آنها حتى به گروگانگیری از کنگره کومه‌له، وارد کردن فشار مستقیم شخص طالبانى بر رهبری کومه له و کنگره سازمانى آن و تهدید این تشکیلات با اتکا به نیروی مسلح طالبانى ابا نکردند. در آخر به یمن دخالت وسیع حزب کمونیست کارگری ایران و کادرهای تشکیلات کردستان آن در این مناقشه، آنها با نیروی کوچکى از کومه له جدا شدند. به این ترتیب جست و خیز باند مهتدی ایلخانى در پناه اتحادیه میهنى و ربودن نام "کومه‌له" و براه اندازی یک سازمان راست ارتجاعى ناسیونالیست ضدکمونیست از همان آغاز مهر شکست و رسوایى را بر خود داشت و هر روز رسواتر و ورشکسته تر میشود. دلیل اینکه این دارودسته از برگزاری یک جلسه بحث سیاسى در انجمن مارکس توسط منصور حکمت و از شرکت شماری از کادرهای تشکیلات کردستان حزب کمونیست کارگری در یک جلسه علنى سیاسى رهبری کومه له چنین دستپاچه شده اند، به این هراس و وحشت غیرقابل کنترل دچار گشته اند و به هذیان و فحاشى و پرت و پلاگوئى افتاده اند جز این نیست که افشاگری سیاسى حزب کمونیست کارگری علیه پروژه سخیف آنها دقیقا به خال زده است.

در پایان لازم است به این دارودسته تذکر داده شود که برای آزمایش درجه رسوائى خود در میان مردم کافى است اسامى رهبران و شخصیت های حزب کمونیست کارگری را که با این الفاظ مورد فحاشى قرار داده اند ذکر کنند تا واکنش سزاوار خود را از مردم ببینند. مسخره تر از این فحاشى جبونانه، اظهار لحیه باند مهتدی ایلخانى در باب محکوم کردن "باز کردن مجدد پای" کمونیسم کارگری "به جنبش کردستان" است!! تا آنجا که به مبارزات کارگران و مردم آزادیخواه کردستان در همه عرصه های سیاسى و اجتماعى بر میگردد، جامعه کردستان دیری است که مهر کمونیسم را بر خود دارد و نفوذ گسترده و بالفعل کمونیسم کارگری آن حقیقت مسلمى است که سالهاست خواب از چشم ارتجاع سیاسى کردستان، و از جمله همین جماعت، ربوده است. شکر شکنى های این جماعت در مورد فعالیت در کردستان جز تمسخر و تحقیر شایسته هیچ چیز نیست. اینها بهتر است بفکر این باشند که طالبانى نانشان را قطع نکند. رسوائى، نفرت و انزوا چیزی است که در انتظار اینهاست. ما این را تضمین میکنیم.

 

حزب کمونیست کارگری ایران

۲٨  اردیبهشت ١٣٨٠- ١٨ مه ٢٠٠١